۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'محمد باقر ' به 'محمدباقر') |
جز (جایگزینی متن - 'عسگرى' به 'عسکرى') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
آقا رضا همدانى پسرى مؤدب و خوش اخلاق بنام شيخ محمد داشت كه تا معالم درس خواند، اما پس از رسيدن به اين مرحله از دروس حوزوى به بازار رفته و سرگرم ياد گرفتن حرفۀ صنعتى شد و سپس به همدان رفت و از او اطلاع دقيقى در دست نيست. | آقا رضا همدانى پسرى مؤدب و خوش اخلاق بنام شيخ محمد داشت كه تا معالم درس خواند، اما پس از رسيدن به اين مرحله از دروس حوزوى به بازار رفته و سرگرم ياد گرفتن حرفۀ صنعتى شد و سپس به همدان رفت و از او اطلاع دقيقى در دست نيست. | ||
آقا رضا همدانى چهار دختر داشت و دامادهاى او، شيخ ميرزا نجمالدين محمد تهرانى | آقا رضا همدانى چهار دختر داشت و دامادهاى او، شيخ ميرزا نجمالدين محمد تهرانى عسکرى، سيد مرتضى بن محمدتقى شاه عبدالعظيمى، شيخ حسن على فاضل مقدس همدانى (متوفاى 1370 قمرى) و شيخ على، خواهر زادۀ او بودند. در رابطه با شيخ على در [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] اينطور آمده است: «كان فاضلاً معتدل السليقة تقياً ورعاً من وجوه تلاميذ خاله و لو كان عمّر لكان خليفته» ([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ج 8 ص 367) | ||
پس از وفات [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]] در سال 1312 هجرى قمرى، زمانى كه آقا رضا در نجف اشرف به تدريس و تعليم و تحقيق مشغول بود، مردم به او رجوع كرده و عدهاى از خواص علما نيز از او خواستند كه فتاواى خود را در اختيار مقلدين قرار دهد. ايشان به ناچار به كتاب نجاة العباد حاشيه و تعليقه مىزنند، امّا با اين حال مسئوليتها و شؤونات رياست و زعامت را نمىپسنديد و به دشوارى اين مسئوليت را قبول مىكند و زمان زيادى طول نمىكشد كه به بيمارى فراموشى مبتلا مىشوند و از فتوا دادن و پذيرش وجوهات خوددارى مىكنند و صرفا به تدريس مىپردازد. | پس از وفات [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]] در سال 1312 هجرى قمرى، زمانى كه آقا رضا در نجف اشرف به تدريس و تعليم و تحقيق مشغول بود، مردم به او رجوع كرده و عدهاى از خواص علما نيز از او خواستند كه فتاواى خود را در اختيار مقلدين قرار دهد. ايشان به ناچار به كتاب نجاة العباد حاشيه و تعليقه مىزنند، امّا با اين حال مسئوليتها و شؤونات رياست و زعامت را نمىپسنديد و به دشوارى اين مسئوليت را قبول مىكند و زمان زيادى طول نمىكشد كه به بيمارى فراموشى مبتلا مىشوند و از فتوا دادن و پذيرش وجوهات خوددارى مىكنند و صرفا به تدريس مىپردازد. |
ویرایش