الأصفى في تفسير القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'تفسير قمى' به 'تفسير قمى ')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۴۶: خط ۴۶:
الاصفى در 21 هزار سطر، حدود يك سوم صافى مى‌باشد كه در دو مجلد ارائه شده است. تفسير صافى در سال 1075 پايان يافت و بعد از دو سال الاصفى به نهايت رسيد.
الاصفى در 21 هزار سطر، حدود يك سوم صافى مى‌باشد كه در دو مجلد ارائه شده است. تفسير صافى در سال 1075 پايان يافت و بعد از دو سال الاصفى به نهايت رسيد.


مؤلف در مقدمه مى‌گويد: «اين تفسير را از تفسير ديگرم صافى برگزيدم و در نگارش آن گزيده‌گويى را پيشه ساختم و آن را از زوايد پيراستم، در تفسير آيات به بيان آياتى كه نيازمند توضيح بودند، با توجه به كلام معصومين، همت گماشتم، هر گاه از [[تفسير القمي|تفسير قمى]] چيزى آوردم كه منسوب به معصوم نيست، در آغازش واژۀ قمى را نهادم تا از روايات ديگر جدا شود و اگر چيزى از طريق عامه نقل كردم، آن را با كلمۀ «روى» از روايات ديگر متمايز ساختم، آن جا كه از ائمه به لفظ آنها نقل مى‌كنم، به لفظ «قال»، «ورد» و «فى روايه» مشخص نمودم و اگر تلخيص شده يا نقل به مضمون كرده باشم با لفظ «كذا ورد» آن را بيان كرده‌ام و آن جا كه كلامى از معصوم(ع) نيافتم يا اين كه يافته، ولى قابل اعتماد نديدم، از ساير تفاسير قويترين قول را انتخاب كرده و آن را نوشته‌ام.
مؤلف در مقدمه مى‌گويد: «اين تفسير را از تفسير ديگرم صافى برگزيدم و در نگارش آن گزيده‌گويى را پيشه ساختم و آن را از زوايد پيراستم، در تفسير آيات به بيان آياتى كه نيازمند توضيح بودند، با توجه به كلام معصومين، همت گماشتم، هر گاه از [[تفسير القمي|تفسير قمى]] چيزى آوردم كه منسوب به معصوم نيست، در آغازش واژۀ قمى را نهادم تا از روايات ديگر جدا شود و اگر چيزى از طريق عامه نقل كردم، آن را با كلمۀ «روى» از روايات ديگر متمايز ساختم، آن جا كه از ائمه به لفظ آنها نقل مى‌كنم، به لفظ «قال»، «ورد» و «فى روايه» مشخص نمودم و اگر تلخيص شده يا نقل به مضمون كرده باشم با لفظ «كذا ورد» آن را بيان كرده‌ام و آن جا كه كلامى از معصوم(ع) نيافتم يا اين كه يافته، ولى قابل اعتماد نديدم، از ساير تفاسير قويترين قول را انتخاب كرده و آن را نوشته‌ام.


مفسر در مقدمه بر اين معنا تكيه دارد كه: كسى كه در فهم معانى قرآن به اخبار مراجعه مى‌كند، اگر بخواهد به تناقض و تضاد نرسد، بايد در معناى آيات و تفسير آنها بر برخى روايات آحاد و افراد تكيه نكند، بلكه به معناى عام و مفهومى كه از مجموعۀ روايات فهميده مى‌شود بايد تكيه كند، بدين ترتيب تناقض در اخبار نيز مرتفع مى‌شود، مواردى از اخبار كه بر تخصيص معنا دلالت دارد، براى اشاره به منزّل فيه، يا اشاره به يكى از بطون آيه است، و ممكن است معناى ديگرى را قصد كرده باشد، بستگى به فهم مخاطب و ميزان انس او با روايات دارد، زيرا كلام معصومين(ع)به تناسب فهم مردم بيان شده است. اگر آن را بر معناى خاص، حمل كنيم، قرآن را محدود به همان موارد كرده‌ايم، در نتيجه از فايده خواهد افتاد و حاشا كه چنين قصدى از روايات در كار باشد.
مفسر در مقدمه بر اين معنا تكيه دارد كه: كسى كه در فهم معانى قرآن به اخبار مراجعه مى‌كند، اگر بخواهد به تناقض و تضاد نرسد، بايد در معناى آيات و تفسير آنها بر برخى روايات آحاد و افراد تكيه نكند، بلكه به معناى عام و مفهومى كه از مجموعۀ روايات فهميده مى‌شود بايد تكيه كند، بدين ترتيب تناقض در اخبار نيز مرتفع مى‌شود، مواردى از اخبار كه بر تخصيص معنا دلالت دارد، براى اشاره به منزّل فيه، يا اشاره به يكى از بطون آيه است، و ممكن است معناى ديگرى را قصد كرده باشد، بستگى به فهم مخاطب و ميزان انس او با روايات دارد، زيرا كلام معصومين(ع)به تناسب فهم مردم بيان شده است. اگر آن را بر معناى خاص، حمل كنيم، قرآن را محدود به همان موارد كرده‌ايم، در نتيجه از فايده خواهد افتاد و حاشا كه چنين قصدى از روايات در كار باشد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش