تاريخ طبرستان: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۱۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۱: خط ۵۱:
زبان نسخه اصلى كتاب فارسى است؛ اما نسخه حاضر در برنامه برگردان آن به عربى است و توسط آقاى احمد محمد نادى تهيه شده است.
زبان نسخه اصلى كتاب فارسى است؛ اما نسخه حاضر در برنامه برگردان آن به عربى است و توسط آقاى احمد محمد نادى تهيه شده است.


درباره زمان تألیف اين اثر بايد گفت كه ابن اسفنديار در 603ق.به نگارش تاريخ خود مشغول بوده است، چه در يك جاي آن اشاره مى‌كند كه در اين زمان، 400 سال از شهادت [[امام رضا(ع)]] (203ق.) مى‌گذرد. البته تاريخ ياد شده با توجه به سال شروع تأليف كتاب (پس از آمدن مؤلف به ري در 606ق) تقريبى مى‌نمايد.
درباره زمان تألیف اين اثر بايد گفت كه [[ابن اسفندیار، محمد بن حسن|ابن اسفنديار]] در 603ق.به نگارش تاريخ خود مشغول بوده است، چه در يك جاي آن اشاره مى‌كند كه در اين زمان، 400 سال از شهادت [[امام رضا(ع)]] (203ق.) مى‌گذرد. البته تاريخ ياد شده با توجه به سال شروع تأليف كتاب (پس از آمدن مؤلف به ري در 606ق) تقريبى مى‌نمايد.


اثر ابن اسفنديار قديمى‌ترين كتاب در تاريخ طبرستان است و از اين جهت داراى اهميت ويژه‌اى است. انشاي آن بسيار فصيح است؛ ولى مؤلف در استعمال لغات عربى افراط ورزيده است. بخش‌هاي نخستين اين كتاب حاوي مطالب افسانه‌اي است؛ ولى در مورد طبرستان پس از اسلام، اطلاعات تاريخى و جغرافيايى آن ارزشمند و مستند است، به ويژه آگاهى‌هاي بسياري در مورد افراد مشهور محلى و شاعرانى كه به زبان طبري شعر سروده‌اند. در آن به دست داده شده است.
اثر [[ابن اسفندیار، محمد بن حسن|ابن اسفنديار]] قديمى‌ترين كتاب در تاريخ طبرستان است و از اين جهت داراى اهميت ويژه‌اى است. انشاي آن بسيار فصيح است؛ ولى مؤلف در استعمال لغات عربى افراط ورزيده است. بخش‌هاي نخستين اين كتاب حاوي مطالب افسانه‌اي است؛ ولى در مورد طبرستان پس از اسلام، اطلاعات تاريخى و جغرافيايى آن ارزشمند و مستند است، به ويژه آگاهى‌هاي بسياري در مورد افراد مشهور محلى و شاعرانى كه به زبان طبري شعر سروده‌اند. در آن به دست داده شده است.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۷۷: خط ۷۷:
قراردادن نامه تنسر در آغاز كتاب و پيوند دادن تاريخ طبرستان به تاريخ باستان و رساندن اصل و نسب پادشاهان طبرستانى به شاهان ساسانى و همچنين شرح مفصّلِ مؤلف از مقاومت اهالى و پادشاهان طبرستان در مقابل حاكمان.
قراردادن نامه تنسر در آغاز كتاب و پيوند دادن تاريخ طبرستان به تاريخ باستان و رساندن اصل و نسب پادشاهان طبرستانى به شاهان ساسانى و همچنين شرح مفصّلِ مؤلف از مقاومت اهالى و پادشاهان طبرستان در مقابل حاكمان.


عرب، حاكى از دغدغه خاطر ابن اسفنديار نسبت به موطن و عدالتخواهى اوست.
عرب، حاكى از دغدغه خاطر [[ابن اسفندیار، محمد بن حسن|ابن اسفنديار]] نسبت به موطن و عدالتخواهى اوست.


ابن اسفنديار در باب دوم از قسم اول، درباره محدوده جغرافيايى آن دوره طبرستان و بنياد شهرها اطلاعات مفيدى مى‌دهد. اهميت اين باب در ذكر بناها و مكان‌هايى است كه در زمان مؤلف آباد بوده، اما اينك جز نامى از آنها باقى نمانده است، و نيز در به كار بردن اشعار و حكايات عربى و فارسى است. ابن اسفنديار در اين باب، از اساطير سود جسته و بنيانگذار شهرها را برخى از شخصيت‌هاى اسطورهاى دانسته است. وى به شهر آمل بيشتر از شهرهاى ديگر پرداخته است. اين باب با ذكر شمه‌اى از خراج طبرستان در زمان طاهريان پايان مى‌پذيرد. در باب سوم - كه درباره عجايب طبرستان است - مؤلف بيشتر از ابواب ديگر از امثال، حكم و اساطير استفاده كرده است. باب چهارم - كه درباره اكابر، علما، اطبّا، حكما و شاعران است - آشفته است و افتادگى‌هاى بسيار دارد، از جمله قسمت مربوط به اصفهبدان افتاده است. در اين باب مؤلف، واقع بينانه و بدون تعصب، كردار حاكمان طبرستان، به ويژه مازيار و اسپهبد خورشيد و اسماعيل بن احمد سامانى، و حاكمان ديگر نقاط را ارزيابى كرده است. مضامين اين باب و گزارش ابن اسفنديار از احوال علما و زهّاد و سادات علوى، حاكى از گرايش و اعتقاد وى به تشيع است، هر چند در بررسى جنبش‌هاى علوى در طبرستان، به مباحث اعتقادى وارد نشده و از بررسى رويدادهاى اين دوره و داورى درباره آنها پرهيز و فقط به ذكر وقايع بسنده كرده است. ابن اسفنديار در جاى جاى كتاب افزون بر تمجيد از سلوك و منش باونديان، از اهل بيت پيامبراكرم(ص) به نيكى ياد كرده و به مناسبت‌هاى مختلف درباره امامان شيعه گزارش‌هايى را با سياق شيعى آورده است. در همين باب، از قصيده [[رشید وطواط، محمد بن محمد|رشيدالدين وطواط]] در مدح شاه غازى (متوفى 560) ابياتى آورده است. او در اين باب، از مجلد سوم كتاب نام مى‌برد كه درباره باونديان، به ويژه اردشيربن حسن. چون تاريخ طبرستان با دوره اين اصفهبد و پسرش، رستم، پايان مى‌يابد، معلوم مى‌شود كه بيش از سه مجلد نبوده و منظور ابن اسفنديار از قسم آخر، قسمت سوم بوده است. بقيه قسمتاى اين باب درباره علما، معاريف و ذكر آثار آنان است. بسيارى از اين آثار از بين رفته است و فقط از كتاب ابن اسفنديار مى‌توان به وجود آنها در آن روزگار پى برد. ابن اسفنديار از حكيمان و شاعران طبرستان نيز نام برده است. از اينجا به بعد، وى اطلاعات ارزشمندى از حاكمان طبرستان، ظهور آل‌بويه، آل وشمگير و باونديان به دست مى‌دهد، سپس به رويدادهاى طبرستان، از چگونگى ورود «لشكر اسلام» به طبرستان و حوادث آن عصر تا اواخر سده دوم، مى‌پردازد و از برخى از واليان عرب در طبرستان نام مى‌برد.
[[ابن اسفندیار، محمد بن حسن|ابن اسفنديار]] در باب دوم از قسم اول، درباره محدوده جغرافيايى آن دوره طبرستان و بنياد شهرها اطلاعات مفيدى مى‌دهد. اهميت اين باب در ذكر بناها و مكان‌هايى است كه در زمان مؤلف آباد بوده، اما اينك جز نامى از آنها باقى نمانده است، و نيز در به كار بردن اشعار و حكايات عربى و فارسى است. ابن اسفنديار در اين باب، از اساطير سود جسته و بنيانگذار شهرها را برخى از شخصيت‌هاى اسطورهاى دانسته است. وى به شهر آمل بيشتر از شهرهاى ديگر پرداخته است. اين باب با ذكر شمه‌اى از خراج طبرستان در زمان طاهريان پايان مى‌پذيرد. در باب سوم - كه درباره عجايب طبرستان است - مؤلف بيشتر از ابواب ديگر از امثال، حكم و اساطير استفاده كرده است. باب چهارم - كه درباره اكابر، علما، اطبّا، حكما و شاعران است - آشفته است و افتادگى‌هاى بسيار دارد، از جمله قسمت مربوط به اصفهبدان افتاده است. در اين باب مؤلف، واقع بينانه و بدون تعصب، كردار حاكمان طبرستان، به ويژه مازيار و اسپهبد خورشيد و اسماعيل بن احمد سامانى، و حاكمان ديگر نقاط را ارزيابى كرده است. مضامين اين باب و گزارش [[ابن اسفندیار، محمد بن حسن|ابن اسفنديار]] از احوال علما و زهّاد و سادات علوى، حاكى از گرايش و اعتقاد وى به تشيع است، هر چند در بررسى جنبش‌هاى علوى در طبرستان، به مباحث اعتقادى وارد نشده و از بررسى رويدادهاى اين دوره و داورى درباره آنها پرهيز و فقط به ذكر وقايع بسنده كرده است. [[ابن اسفندیار، محمد بن حسن|ابن اسفنديار]] در جاى جاى كتاب افزون بر تمجيد از سلوك و منش باونديان، از اهل بيت پيامبراكرم(ص) به نيكى ياد كرده و به مناسبت‌هاى مختلف درباره امامان شيعه گزارش‌هايى را با سياق شيعى آورده است. در همين باب، از قصيده [[رشید وطواط، محمد بن محمد|رشيدالدين وطواط]] در مدح شاه غازى (متوفى 560) ابياتى آورده است. او در اين باب، از مجلد سوم كتاب نام مى‌برد كه درباره باونديان، به ويژه اردشيربن حسن. چون تاريخ طبرستان با دوره اين اصفهبد و پسرش، رستم، پايان مى‌يابد، معلوم مى‌شود كه بيش از سه مجلد نبوده و منظور [[ابن اسفندیار، محمد بن حسن|ابن اسفنديار]] از قسم آخر، قسمت سوم بوده است. بقيه قسمتاى اين باب درباره علما، معاريف و ذكر آثار آنان است. بسيارى از اين آثار از بين رفته است و فقط از كتاب [[ابن اسفندیار، محمد بن حسن|ابن اسفنديار]] مى‌توان به وجود آنها در آن روزگار پى برد. [[ابن اسفندیار، محمد بن حسن|ابن اسفنديار]] از حكيمان و شاعران طبرستان نيز نام برده است. از اينجا به بعد، وى اطلاعات ارزشمندى از حاكمان طبرستان، ظهور آل‌بويه، آل وشمگير و باونديان به دست مى‌دهد، سپس به رويدادهاى طبرستان، از چگونگى ورود «لشكر اسلام» به طبرستان و حوادث آن عصر تا اواخر سده دوم، مى‌پردازد و از برخى از واليان عرب در طبرستان نام مى‌برد.


قسمت دوم تاريخ طبرستان، الحاقى است. احتمالاً براى تكميل اين اثر و تحقق طرح اوليه مؤلف، اين قسمت را به نسخه او افزوده‌اند. اين قسمت درباره دو خاندان بويه و وشمگير و استيلاى آل باوندِ دوره دوم مى‌باشد. اين بخش از كتاب تقريباً همان مطالب پايانى تاريخ رويان تأليف اولياءاللّه آملى است كه تا سال قتل شاه غازى فخرالدوله حسن آخرين فرمانرواى باونديان، در 750، ادامه يافته است؛ مطالب اين قسمت همچنين برگرفته از ترجمه فارسى تاريخ يمينى، تاريخ بيهقى، جهانگشاى جوينى و چهارمقاله نظامى عروضى است.
قسمت دوم تاريخ طبرستان، الحاقى است. احتمالاً براى تكميل اين اثر و تحقق طرح اوليه مؤلف، اين قسمت را به نسخه او افزوده‌اند. اين قسمت درباره دو خاندان بويه و وشمگير و استيلاى آل باوندِ دوره دوم مى‌باشد. اين بخش از كتاب تقريباً همان مطالب پايانى تاريخ رويان تأليف اولياءاللّه آملى است كه تا سال قتل شاه غازى فخرالدوله حسن آخرين فرمانرواى باونديان، در 750، ادامه يافته است؛ مطالب اين قسمت همچنين برگرفته از ترجمه فارسى تاريخ يمينى، تاريخ بيهقى، جهانگشاى جوينى و چهارمقاله نظامى عروضى است.


قسم سوم كتاب، كه در نسخه حاضر در برنامه منعكس نشده است، درباره باونديان دوره دوم است. ابتداى نسخه افتادگى دارد. اين قسمت با شرح حكومت حسام‌الدوله شهريار بن قارن آغاز مى‌شود و به پادشاهى شمس‌الملوك رستم بن اردشير خاتمه مى‌يابد. ظاهراً اين قسم نوشته ابن اسفنديار نيست، زيرا نثر آن با نثر قسم نخست تفاوت اساسى دارد و به نثر كاتبان قسم دوم شبيه است.
قسم سوم كتاب، كه در نسخه حاضر در برنامه منعكس نشده است، درباره باونديان دوره دوم است. ابتداى نسخه افتادگى دارد. اين قسمت با شرح حكومت حسام‌الدوله شهريار بن قارن آغاز مى‌شود و به پادشاهى شمس‌الملوك رستم بن اردشير خاتمه مى‌يابد. ظاهراً اين قسم نوشته [[ابن اسفندیار، محمد بن حسن|ابن اسفنديار]] نيست، زيرا نثر آن با نثر قسم نخست تفاوت اساسى دارد و به نثر كاتبان قسم دوم شبيه است.


== ويژگى‌ها ==
== ويژگى‌ها ==




ويژگى و اهميت تاريخ طبرستان بيشتر در استفاده مؤلف از منابع گوناگونى است كه برخى از آنها به جا مانده و به وجود بقيه، فقط با استناد به گفته ابن اسفنديار مى‌توان پى برد. ديگر ويژگى برجسته اين اثر در نقل اشعار عربى و طبرى و واژه‌هاى طبرى است.
ويژگى و اهميت تاريخ طبرستان بيشتر در استفاده مؤلف از منابع گوناگونى است كه برخى از آنها به جا مانده و به وجود بقيه، فقط با استناد به گفته [[ابن اسفندیار، محمد بن حسن|ابن اسفنديار]] مى‌توان پى برد. ديگر ويژگى برجسته اين اثر در نقل اشعار عربى و طبرى و واژه‌هاى طبرى است.


تاريخ طبرستان ظاهراً تا قرن نهم در دسترس نبوده، اما پس از اين تاريخ مؤلفان از آن بسيار سود جسته‌اند و در واقع اساس ديگر تواريخِ محلىِ طبرستان شده است، زيرا مؤلف علاوه بر جغرافياى طبرستان و اوضاع سياسى آن دوره، به حكومت‌هاى همجوار طبرستان نيز پرداخته است. اولياءاللّه آملى بيشتر مطالب كتاب تاريخ رويان را از تاريخ طبرستان رونويسى كرده است، از جمله باب اول آن - كه درباره بنياد رويان است - با باب دوم تاريخ طبرستان كاملاً منطبق است، اعتمادالسلطنه نيز در تأليف اثرش، التدوين في احوال جبال شروين، از تاريخ طبرستان استفاده كرده است.
تاريخ طبرستان ظاهراً تا قرن نهم در دسترس نبوده، اما پس از اين تاريخ مؤلفان از آن بسيار سود جسته‌اند و در واقع اساس ديگر تواريخِ محلىِ طبرستان شده است، زيرا مؤلف علاوه بر جغرافياى طبرستان و اوضاع سياسى آن دوره، به حكومت‌هاى همجوار طبرستان نيز پرداخته است. اولياءاللّه آملى بيشتر مطالب كتاب تاريخ رويان را از تاريخ طبرستان رونويسى كرده است، از جمله باب اول آن - كه درباره بنياد رويان است - با باب دوم تاريخ طبرستان كاملاً منطبق است، اعتمادالسلطنه نيز در تأليف اثرش، التدوين في احوال جبال شروين، از تاريخ طبرستان استفاده كرده است.
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/14898 مطالعه کتاب تاريخ طبرستان در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/14898 مطالعه کتاب تاريخ طبرستان در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:قدیم 25 مرداد الی 24 شهریور]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش