۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نامهها' به 'نامهها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
نويسنده در اولين مقدمه كتاب، حكمت را كه به تعبير قرآن «خير كثير» و به تعبير روايات «گمشده مؤمن» است، همان فلسفه دانسته است. وى زبان حكمت يا فلسفه را والاترين زبان دانسته است. سپس به تاريخچه مصطلحنگارى فلسفى اشاره كرده و رساله «في الحدود و الرسوم» كندى (متوفى 873م) را اولين قاموس مصطلحات دانسته است. جابر بن حيان (متوفى 776م) نيز با نوشتن رساله «في الحدود» نقش غير قابل انكارى در ايجاد مصطلح فلسفى داشته است. | نويسنده در اولين مقدمه كتاب، حكمت را كه به تعبير قرآن «خير كثير» و به تعبير روايات «گمشده مؤمن» است، همان فلسفه دانسته است. وى زبان حكمت يا فلسفه را والاترين زبان دانسته است. سپس به تاريخچه مصطلحنگارى فلسفى اشاره كرده و رساله «في الحدود و الرسوم» كندى (متوفى 873م) را اولين قاموس مصطلحات دانسته است. جابر بن حيان (متوفى 776م) نيز با نوشتن رساله «في الحدود» نقش غير قابل انكارى در ايجاد مصطلح فلسفى داشته است. | ||
وى سپس به كتابهاى «مفاتيح العلوم» [[خوارزمی، محمد بن احمد|محمد خوارزمى]] (حدود سال 997م) و «رسالة الحدود» [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] (متوفى 1037م)، و «[[التعريفات]]» جرجانى (متوفى 1001م) و «معيار العلم» غزالى (متوفى 1111م) و «المقابسات» توحيدى (متوفى بعد از 1010م) بهعنوان ديگر آثار در اين زمينه اشاره كرده است. همچنين خاطرنشان كرده است كه [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] با شرح مقاله پنجم از كتاب «مابعدالطبيعة» [[ارسطو]] با نام «مقالة الدال» كه معجمى فلسفى مشتمل بر 30 مصطلح يونانى بود، مصطلحات را در فرهنگهاى مختلف مورد بررسى قرار داد | وى سپس به كتابهاى «مفاتيح العلوم» [[خوارزمی، محمد بن احمد|محمد خوارزمى]] (حدود سال 997م) و «رسالة الحدود» [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] (متوفى 1037م)، و «[[التعريفات]]» جرجانى (متوفى 1001م) و «معيار العلم» غزالى (متوفى 1111م) و «المقابسات» توحيدى (متوفى بعد از 1010م) بهعنوان ديگر آثار در اين زمينه اشاره كرده است. همچنين خاطرنشان كرده است كه [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] با شرح مقاله پنجم از كتاب «مابعدالطبيعة» [[ارسطو]] با نام «مقالة الدال» كه معجمى فلسفى مشتمل بر 30 مصطلح يونانى بود، مصطلحات را در فرهنگهاى مختلف مورد بررسى قرار داد.<ref>ر.ك: مقدمه چاپ دوم، 2000، ص9</ref> | ||
نويسنده همچنين در مقدمه چاپ اول، اهميت نگارش كتابش را اينگونه تشريح مىكند: فرهنگ عربى نياز مبرمى به معاجم فلسفى دارد و آنچه هماكنون وجود دارد، عبارت است از: «المعجم الفلسفي» نوشته مراد وهبه و يوسف كرم (1971م) كه معجمى كوچك و بسيط به لغات عربى، انگليسى و فرانسوى است و نيز «المعجم الفلسفي» نوشته جميل صليبا در دو جلد كه بزرگتر و به زبانهاى عربى، فرانسوى، انگليسى و لاتين تأليف شده است. وى سپس به نقائص اين معاجم اشاره كرده و چنين نوشته كه جميل صليبا با وجود استفاده از معاجم لالاند، فوكييه، تهانوى و جرجانى، در اقتباس مطالب به نام اين منابع اشاره نكرده است. همچنين اشتباهات فراوانى به آن وارد شده؛ چراكه بعضى مصطلحات در زبانهاى اصلى آن و بهويژه در زبان لاتين بر مؤلف اشتباه شده است. او تأكيد كرده كه نهايت تلاشش را در رفع اين اشكالات در اين معجم نموده است | نويسنده همچنين در مقدمه چاپ اول، اهميت نگارش كتابش را اينگونه تشريح مىكند: فرهنگ عربى نياز مبرمى به معاجم فلسفى دارد و آنچه هماكنون وجود دارد، عبارت است از: «المعجم الفلسفي» نوشته مراد وهبه و يوسف كرم (1971م) كه معجمى كوچك و بسيط به لغات عربى، انگليسى و فرانسوى است و نيز «المعجم الفلسفي» نوشته جميل صليبا در دو جلد كه بزرگتر و به زبانهاى عربى، فرانسوى، انگليسى و لاتين تأليف شده است. وى سپس به نقائص اين معاجم اشاره كرده و چنين نوشته كه جميل صليبا با وجود استفاده از معاجم لالاند، فوكييه، تهانوى و جرجانى، در اقتباس مطالب به نام اين منابع اشاره نكرده است. همچنين اشتباهات فراوانى به آن وارد شده؛ چراكه بعضى مصطلحات در زبانهاى اصلى آن و بهويژه در زبان لاتين بر مؤلف اشتباه شده است. او تأكيد كرده كه نهايت تلاشش را در رفع اين اشكالات در اين معجم نموده است.<ref>ر.ك: مقدمه چاپ اول، ص13</ref> | ||
نويسنده همانند ساير فرهنگنامهها اصطلاحات مرتبط را به يكديگر ارجاع داده است؛ مثلاًَ اصطلاح «ثالث مرفوع» به «قانون الثالث المرفوع» ارجاع شده است | نويسنده همانند ساير فرهنگنامهها اصطلاحات مرتبط را به يكديگر ارجاع داده است؛ مثلاًَ اصطلاح «ثالث مرفوع» به «قانون الثالث المرفوع» ارجاع شده است.<ref>ر.ك: متن كتاب، ص233</ref> | ||
الحنفى در برابر عنوان عربى هر اصطلاح، بهطور معمول الفاظ انگليسى، فرانسوى، آلمانى و لاتين آن را ذكر كرده است؛ بدينصورت كه انگليسى با E، فرانسوى با F و... مشخص شده است. | الحنفى در برابر عنوان عربى هر اصطلاح، بهطور معمول الفاظ انگليسى، فرانسوى، آلمانى و لاتين آن را ذكر كرده است؛ بدينصورت كه انگليسى با E، فرانسوى با F و... مشخص شده است. |
ویرایش