۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ق ' به 'ق ') |
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
مؤلف براى نوشتن درست ترين وجه حكايات خود چنين مى گويد: | |||
"ياد كنيم از قصص قرآن و آنچه در آن پيوسته است از پندها و حكمتهاى لطيف و نكت و اشارات آن و ياد كردن اعتبار بدان، زيرا كه يافتيم اين قصص را معظم قرآن و بيشتر ذكر آن كه خداى تعالى... كردارهاى قوم پيشين به اين امت بگفت و آنچه بديشان رسيد از عذابهاى گوناگون، تا مومنان حذر كنند از آن، و شكر كنند در آنچه خداى تعالى مرايشان را داده است... و ما جمع كرديم اين قصصها را كه به قرآن درست، صد و شانزده قصه است". | "ياد كنيم از قصص قرآن و آنچه در آن پيوسته است از پندها و حكمتهاى لطيف و نكت و اشارات آن و ياد كردن اعتبار بدان، زيرا كه يافتيم اين قصص را معظم قرآن و بيشتر ذكر آن كه خداى تعالى... كردارهاى قوم پيشين به اين امت بگفت و آنچه بديشان رسيد از عذابهاى گوناگون، تا مومنان حذر كنند از آن، و شكر كنند در آنچه خداى تعالى مرايشان را داده است... و ما جمع كرديم اين قصصها را كه به قرآن درست، صد و شانزده قصه است". | ||
در متن كتاب نيز، همه داستان پيامبران با يادكردن آيههاى مربوط بديشان، و نقل قول محدثان و مفسران ثقه همراه است و از اين روى متنى معتبر و قابل ملاحظه مى نمايد. داراى 116 قصه است كه نام دو قصه آخر آن در فهرست مندرجات نيامده است و پس از آن قصه «جرجيس پيغامبر» نيز ظاهرا از طرف شخصى غير از | در متن كتاب نيز، همه داستان پيامبران با يادكردن آيههاى مربوط بديشان، و نقل قول محدثان و مفسران ثقه همراه است و از اين روى متنى معتبر و قابل ملاحظه مى نمايد. داراى 116 قصه است كه نام دو قصه آخر آن در فهرست مندرجات نيامده است و پس از آن قصه «جرجيس پيغامبر» نيز ظاهرا از طرف شخصى غير از مؤلف نوشته و بدان الحاق شده و بدين ترتيب قصه هاى آن به 117 رسيده است. | ||
و قسمتى از اين قصه ها مسلما نه به قرآن مربوط است و نه به قصه انبياء است مانند قصههاى خلافت ابوبكر، عمر، عثمان، و على بن ابى طالب(ع) و قصه عباس عموى پيامبر، يزيد بن معاويه و حجاج بن يوسف، كه در رديف 111 تا 116 آمده است. | و قسمتى از اين قصه ها مسلما نه به قرآن مربوط است و نه به قصه انبياء است مانند قصههاى خلافت ابوبكر، عمر، عثمان، و على بن ابى طالب(ع) و قصه عباس عموى پيامبر، يزيد بن معاويه و حجاج بن يوسف، كه در رديف 111 تا 116 آمده است. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
در قصههاى امم قبل از اسلام نيز گاهى سرگذشت پيغامبرى در طى چند قصه شرح داده شده است مانند داستان يوسف كه در طى سه قصه و داستان موسى كه در طى نوزده قصه آمده است. علاوه بر اين بعضى قصص در حقيقت قصه پيامبران نيست، مانند مباحث مربوط به «آغاز آتش پرستيدن» در قصه 90، اصل چهودى، اصل ترسايى، اصحاب الفيل و نظاير آن، كه با آنكه به پيامبرى خاص مربوط نيست، در جزء مباحثى است كه جاى طرح آن همين كتاب است و اطلاع بر آنها نيز به اندازه آگاهى بر داستان پيامبران مورد نياز است. | در قصههاى امم قبل از اسلام نيز گاهى سرگذشت پيغامبرى در طى چند قصه شرح داده شده است مانند داستان يوسف كه در طى سه قصه و داستان موسى كه در طى نوزده قصه آمده است. علاوه بر اين بعضى قصص در حقيقت قصه پيامبران نيست، مانند مباحث مربوط به «آغاز آتش پرستيدن» در قصه 90، اصل چهودى، اصل ترسايى، اصحاب الفيل و نظاير آن، كه با آنكه به پيامبرى خاص مربوط نيست، در جزء مباحثى است كه جاى طرح آن همين كتاب است و اطلاع بر آنها نيز به اندازه آگاهى بر داستان پيامبران مورد نياز است. | ||
بعضى قصه هاى كتاب نيز ناقص مانده است. گاه | بعضى قصه هاى كتاب نيز ناقص مانده است. گاه مؤلف ادعا كرده كه قصهاى را گفته يا خواهد گفت، اما آن قصه در كتاب نمىآيد. گاه نيز يك قصه خود ناقص و ناتمام است مثلا قصه بيست و سوم (مولود اسماعيل) و قصه بيست چهارم (ذبح اسماعيل) ناقص مى نمايد و با آنكه عنوان قصه اخير به صراحت ذبح اسماعيل است، در آن فقط درباره اختلاف اعراب و يهود در مورد شخص ذبح شده بحث ميشود. و در همين قصه مى گويد: «بعضى گويند كه چهار ماه اسماعيل را آنجا (مكه) بود و قصه ذبح جاى ديگر گفته شده است مستوفى تر» (ص 64) اما چنين قصه در جايى گفته نشده است. قصه بيست و سوم هم از هفت سطر تجاوز نمى كند و ممكن است احتمال داد كه ناتمام مانده است و بايد قصه ذبح اسماعيل در همين جا آمده باشد كه يا مؤلف آن را نياورده (و اين احتمال بعيد است زيرا در قصه ديگر تصريح به نقل آن مى كند) و يا آنكه نسخه ناقص است و افتادگى دارد. | ||
گاه نيز در متن چنين مى نمايد كه سطرى يا بيشتر محذوف است: | گاه نيز در متن چنين مى نمايد كه سطرى يا بيشتر محذوف است: | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
مصحح در مقدمه مى نويسد: «با اهتمام و استقصائى كه بكار رفت از | مصحح در مقدمه مى نويسد: «با اهتمام و استقصائى كه بكار رفت از مؤلف اين كتاب و عصر او اطلاعى قطعى تحصيل نشد و براى طبع كتاب از تصوير در نسخه خطى كتابخانه پاريس و كتابخانه نافذپاشا در اسلامبول استفاده كردهاند». «در هنگام چاپ اين كتاب، سه نسخه ديگر ظاهرا از مؤلفين ديگر در موضوع داستانهاى پيامبران بدست افتاد كه از آنها نيز استفاده شد» و سپس آن سه نسخه را به اجمال شناساندهاند. | ||
مصحح در ذيل صفحه 15 مقدمه اين عبارت را از «فليكس تاور flix tauer مستشرق معروف چكوسلواكى» در وصف نسخه نافذ پاشا نقل كردهاند: «قديمترين كتاب فارسى از اين نوع، تألیف ابواسحق ابراهيم بن منصور بن خلف النيشاپورى است. پنج نسخه اين كتاب در كتابخانههاى استانبول با انشاهاى مختلف ديده ميشود». | مصحح در ذيل صفحه 15 مقدمه اين عبارت را از «فليكس تاور flix tauer مستشرق معروف چكوسلواكى» در وصف نسخه نافذ پاشا نقل كردهاند: «قديمترين كتاب فارسى از اين نوع، تألیف ابواسحق ابراهيم بن منصور بن خلف النيشاپورى است. پنج نسخه اين كتاب در كتابخانههاى استانبول با انشاهاى مختلف ديده ميشود». |
ویرایش