تاريخ الشيعة السياسي الثقافي الديني: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' »' به '»'
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»')
خط ۵۶: خط ۵۶:
#:نويسنده در ذكر اسباب و لوازم تفكر شيعى، ابتدا به موضوع خلافت پرداخته است. شيعه، معتقد است كه به ادله كتاب و حديث، خلافت منحصر در على(ع) و فرزندان اوست. البته شيعه از روى اختيار يا اكراه، بر اطاعت از خلفاى سه‌گانه همانند امامشان سكوت اختيار نمودند ....<ref>متن كتاب، ص 28</ref>از جمله مهم‌ترين سبب‌هايى كه تفكر شيعى به‌صورت حركتى منظم در آن ظهور دارد، واقعه عاشورا و شهادت امام حسين(ع) است ....<ref>همان، ص 32</ref>
#:نويسنده در ذكر اسباب و لوازم تفكر شيعى، ابتدا به موضوع خلافت پرداخته است. شيعه، معتقد است كه به ادله كتاب و حديث، خلافت منحصر در على(ع) و فرزندان اوست. البته شيعه از روى اختيار يا اكراه، بر اطاعت از خلفاى سه‌گانه همانند امامشان سكوت اختيار نمودند ....<ref>متن كتاب، ص 28</ref>از جمله مهم‌ترين سبب‌هايى كه تفكر شيعى به‌صورت حركتى منظم در آن ظهور دارد، واقعه عاشورا و شهادت امام حسين(ع) است ....<ref>همان، ص 32</ref>
#:در بخش ديگرى از اين جزء، مطالب و اخبارى كه در منابع مختلف درباره خلافت بنى عباس و چگونگى زوال بنى اميه آمده، به جهت ارتباط آن با موضوع بحث گردآورى شده است ....<ref>همان، ص 45 - 62</ref>
#:در بخش ديگرى از اين جزء، مطالب و اخبارى كه در منابع مختلف درباره خلافت بنى عباس و چگونگى زوال بنى اميه آمده، به جهت ارتباط آن با موضوع بحث گردآورى شده است ....<ref>همان، ص 45 - 62</ref>
#:در انتهاى اين جزء، تاريخ فاطميان كه دولت شيعه در مغرب بوده مورد بررسى قرار گرفته است. تاريخ [[ابن خلدون]] از جمله منابع اصلى اين بخش از كتاب است. همچنين تاريخ فاطميان از ابتدا تا عهد مستنصر فاطمى از كتاب «[[المواعظ و الإعتبار بذكر الخطط و الآثار المعروف بالخطط المقريزية|الخطط و الآثار]] » [[مقریزی، احمد بن علی|مقريزى]] نقل شده است ....<ref>همان، ص 63 - 382</ref>
#:در انتهاى اين جزء، تاريخ فاطميان كه دولت شيعه در مغرب بوده مورد بررسى قرار گرفته است. تاريخ [[ابن خلدون]] از جمله منابع اصلى اين بخش از كتاب است. همچنين تاريخ فاطميان از ابتدا تا عهد مستنصر فاطمى از كتاب «[[المواعظ و الإعتبار بذكر الخطط و الآثار المعروف بالخطط المقريزية|الخطط و الآثار]]» [[مقریزی، احمد بن علی|مقريزى]] نقل شده است ....<ref>همان، ص 63 - 382</ref>
#در اين جلد از كتاب، تاريخ بنى حمدان، بنى زهره و بنى عمار مورد مطالعه قرار گرفته است. از بخش‌هاى قابل توجه، ذكر علما و ادباى حلب است. ابوبكر خوارزمى، ابوعلى فارسى و ابن خالويه از جمله دانشمندان و ادبايى هستند كه در ضمن تاريخ بنى زهره از آنها ياد شده است ....<ref>همان، جلد 2، ص 265 - 269</ref>
#در اين جلد از كتاب، تاريخ بنى حمدان، بنى زهره و بنى عمار مورد مطالعه قرار گرفته است. از بخش‌هاى قابل توجه، ذكر علما و ادباى حلب است. ابوبكر خوارزمى، ابوعلى فارسى و ابن خالويه از جمله دانشمندان و ادبايى هستند كه در ضمن تاريخ بنى زهره از آنها ياد شده است ....<ref>همان، جلد 2، ص 265 - 269</ref>
#:از جمله بخش‌هاى كتاب، شرح احوال بنى عمار است كه ابتدا قاضى طرابلس بوده و سپس به حكومت رسيده‌اند. نسب اين خاندان به قبيله كتامه مغرب مى‌رسيده است. نويسنده به اشتباه مورخين در يكى دانستن بنى عمار طبرستانى با بنى عمار مغربى اشاره كرده است ....<ref>همان، جلد 2، ص 310</ref>نويسنده همچنين با اشاره به نبود مصادر تاريخى در ذكر سكونت بنى عمار در طرابلس مى‌نويسد: «ما مصدر تاريخى نداريم كه زمان سكونت بنى عمار در طرابلس و زمانى را كه به قضاوت و حكومت رسيده‌اند، ذكر كرده باشد. تنها چيزى كه نزد مورخين مهم بوده ذكر حوادث عهد بنى عمار بوده است» ....<ref>همان، ص 363</ref>
#:از جمله بخش‌هاى كتاب، شرح احوال بنى عمار است كه ابتدا قاضى طرابلس بوده و سپس به حكومت رسيده‌اند. نسب اين خاندان به قبيله كتامه مغرب مى‌رسيده است. نويسنده به اشتباه مورخين در يكى دانستن بنى عمار طبرستانى با بنى عمار مغربى اشاره كرده است ....<ref>همان، جلد 2، ص 310</ref>نويسنده همچنين با اشاره به نبود مصادر تاريخى در ذكر سكونت بنى عمار در طرابلس مى‌نويسد: «ما مصدر تاريخى نداريم كه زمان سكونت بنى عمار در طرابلس و زمانى را كه به قضاوت و حكومت رسيده‌اند، ذكر كرده باشد. تنها چيزى كه نزد مورخين مهم بوده ذكر حوادث عهد بنى عمار بوده است» ....<ref>همان، ص 363</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش