دستور زندگی سیره نبوی از ديدگاه امام خمینی(س): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'حضرت امام' به 'حضرت امام '
جز (جایگزینی متن - 'خميني' به 'خمینی')
جز (جایگزینی متن - 'حضرت امام' به 'حضرت امام ')
خط ۵۰: خط ۵۰:
كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در چهار فصل، تنظيم شده است.
كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در چهار فصل، تنظيم شده است.


مؤلف در اين رساله، به بحث و تحقيق در خصوص بازتاب آداب و سنت نبوى در زندگى و سلوك حضرت امام(ره) مى‌پردازد و به‌مناسبت، سخنانى از حضرت امام(ره) را در روشنگرى زوايايى از سيره نبوى نقل مى‌كند<ref>كريمى، عليرضا</ref>
مؤلف در اين رساله، به بحث و تحقيق در خصوص بازتاب آداب و سنت نبوى در زندگى و سلوك [[خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام]] (ره) مى‌پردازد و به‌مناسبت، سخنانى از [[خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام]] (ره) را در روشنگرى زوايايى از سيره نبوى نقل مى‌كند<ref>كريمى، عليرضا</ref>


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
خط ۶۵: خط ۶۵:
[[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](س) اولين اصلى را كه مى‌توان از سيره سياسى پيامبر(ص) استفاده كرد، اصل همراهى سياسى و ديانت مى‌داند و معتقد است عدم انزواطلبى و گوشه‌گيرى در امور سياسى و براندازى سلطه‌هاى جور و ستم و داشتن نقش فعال و اساسى در امور سياست مسلمانان، نقطه شروع تبليغ رسول خدا(ص) با مخالفت‌هاى بنيادين سياسى با سردمداران كفر و حاكمان جور همراه بود<ref>همان، ص105</ref>
[[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](س) اولين اصلى را كه مى‌توان از سيره سياسى پيامبر(ص) استفاده كرد، اصل همراهى سياسى و ديانت مى‌داند و معتقد است عدم انزواطلبى و گوشه‌گيرى در امور سياسى و براندازى سلطه‌هاى جور و ستم و داشتن نقش فعال و اساسى در امور سياست مسلمانان، نقطه شروع تبليغ رسول خدا(ص) با مخالفت‌هاى بنيادين سياسى با سردمداران كفر و حاكمان جور همراه بود<ref>همان، ص105</ref>


نويسنده، معتقد است با اندكى تأمل و دقت در سيره حضرت مى‌توان به دست آورد كه ايشان هيچ‌گاه راضى نبودند كه دين تنها به معناى احكام فردى تبليغ شود و ابعاد ديگر دين مورد غفلت قرار گيرد. در حركت‌هاى رسول خدا ديانت و سياست لازم و ملزوم يكديگر و هريك از آن دو در خدمت ديگرى بوده تا انسان‌ها را به صلاح و سعادت واقعى برسانند. حضرت امام(ره) در بيان اين واقعيت و ارائه تفسير دقيقى از سياست مى‌فرمايد: «سياست اين است كه جامعه را هدايت كند و راه ببرد، تمام مصالح جامعه را در نظر بگيرد و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگيرد و اينها را هدايت كند به طرف آن چيزى كه صلاحشان هست، صلاح ملت هست، صلاح افراد هست و اين مختص به انبياست. ديگران اين سياست را نمى‌توانند اداره كنند. اين مختص به انبيا و اولياست... انبيا، هم اين عالم را و هم آن عالم را - و اينجا راه است براى آنجا - اينها هدايت مى‌كنند. مردم را به اين راه و آنچه كه صلاح ملت است، صلاح جامعه است، اينها آنها را به آن صلاح دعوت مى‌كنند و صلاح مادى و معنوى از مرتبه اول تا آخرى كه انسان مراتب كمال دارد... انبيا(ع)شغلشان سياست است. ديانت، همان سياستى است كه مردم را از اينجا حركت مى‌دهد و تمام چيزهايى كه به صلاح ملت است و به صلاح مردم است، آنها را از آن راه مى‌برد كه صلاح مردم است كه همان صراط مستقيم است»<ref>همان، ص105-106</ref>
نويسنده، معتقد است با اندكى تأمل و دقت در سيره حضرت مى‌توان به دست آورد كه ايشان هيچ‌گاه راضى نبودند كه دين تنها به معناى احكام فردى تبليغ شود و ابعاد ديگر دين مورد غفلت قرار گيرد. در حركت‌هاى رسول خدا ديانت و سياست لازم و ملزوم يكديگر و هريك از آن دو در خدمت ديگرى بوده تا انسان‌ها را به صلاح و سعادت واقعى برسانند. [[خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام]] (ره) در بيان اين واقعيت و ارائه تفسير دقيقى از سياست مى‌فرمايد: «سياست اين است كه جامعه را هدايت كند و راه ببرد، تمام مصالح جامعه را در نظر بگيرد و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگيرد و اينها را هدايت كند به طرف آن چيزى كه صلاحشان هست، صلاح ملت هست، صلاح افراد هست و اين مختص به انبياست. ديگران اين سياست را نمى‌توانند اداره كنند. اين مختص به انبيا و اولياست... انبيا، هم اين عالم را و هم آن عالم را - و اينجا راه است براى آنجا - اينها هدايت مى‌كنند. مردم را به اين راه و آنچه كه صلاح ملت است، صلاح جامعه است، اينها آنها را به آن صلاح دعوت مى‌كنند و صلاح مادى و معنوى از مرتبه اول تا آخرى كه انسان مراتب كمال دارد... انبيا(ع)شغلشان سياست است. ديانت، همان سياستى است كه مردم را از اينجا حركت مى‌دهد و تمام چيزهايى كه به صلاح ملت است و به صلاح مردم است، آنها را از آن راه مى‌برد كه صلاح مردم است كه همان صراط مستقيم است»<ref>همان، ص105-106</ref>


به عقيده امام(ره)، انحراف در اسلام با جدا شدن ديانت از سياست آغاز گرديد: «سياستى كه در صدر اسلام بود، يك سياست جهانى بود. پيغمبر اسلام دستش را دراز كرده بود در اطراف عالم و عالم را داشت دعوت مى‌كرد به اسلام و دعوت مى‌كرد به سياست اسلامى و حكومت تشكيل داد و خلفاى بعد حكومت تشكيل دادند و از صدر اسلام از زمان رسول خدا تا آن وقتى كه انحراف در كار نبود، سياست و ديانت توأم بودند»<ref>همان، ص106</ref>
به عقيده امام(ره)، انحراف در اسلام با جدا شدن ديانت از سياست آغاز گرديد: «سياستى كه در صدر اسلام بود، يك سياست جهانى بود. پيغمبر اسلام دستش را دراز كرده بود در اطراف عالم و عالم را داشت دعوت مى‌كرد به اسلام و دعوت مى‌كرد به سياست اسلامى و حكومت تشكيل داد و خلفاى بعد حكومت تشكيل دادند و از صدر اسلام از زمان رسول خدا تا آن وقتى كه انحراف در كار نبود، سياست و ديانت توأم بودند»<ref>همان، ص106</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش