استناد نهج‌البلاغة (ترجمه عطاردی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'حضرت امير' به 'حضرت امير '
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'حضرت امير' به 'حضرت امير ')
خط ۴۸: خط ۴۸:




شيوه نگارش کتاب بدين‌ترتيب است كه وى نخست به چگونگى جمع‌آورى نهج‌البلاغه و اثبات استناد كلمات نهج‌البلاغه به حضرت امير مباحثى را مطرح مى‌كند و از پاره‌اى شبهات، كه نهج‌البلاغه را به ديگران منسوب مى‌كند، پاسخ مى‌گويد. سپس مدارك خطبه‌ها، نامه‌ها، نهج‌البلاغه را از منابع شيعى و سنى كه پيش از سيدرضى نگارش شده، معرفى مى‌كند.
شيوه نگارش کتاب بدين‌ترتيب است كه وى نخست به چگونگى جمع‌آورى نهج‌البلاغه و اثبات استناد كلمات نهج‌البلاغه به [[امام على(ع)|حضرت امير]]  مباحثى را مطرح مى‌كند و از پاره‌اى شبهات، كه نهج‌البلاغه را به ديگران منسوب مى‌كند، پاسخ مى‌گويد. سپس مدارك خطبه‌ها، نامه‌ها، نهج‌البلاغه را از منابع شيعى و سنى كه پيش از سيدرضى نگارش شده، معرفى مى‌كند.


== گزارش محتوا==
== گزارش محتوا==
خط ۵۵: خط ۵۵:
يكى از شبهات درباره نهج‌البلاغه اين است كه سيدرضى اسناد خطب و رسائل را ذكر نكرده، از اين‌رو اعتبار آن با ترديد مواجه است؛ لذا برخى مى‌گويند، نهج‌البلاغه کتابى است، مرسل و قابل استناد فقهى نيست و سخنانى از اين دست.
يكى از شبهات درباره نهج‌البلاغه اين است كه سيدرضى اسناد خطب و رسائل را ذكر نكرده، از اين‌رو اعتبار آن با ترديد مواجه است؛ لذا برخى مى‌گويند، نهج‌البلاغه کتابى است، مرسل و قابل استناد فقهى نيست و سخنانى از اين دست.


پژوهش‌گران عرصه نهج‌البلاغه كوشش‌هاى عالمانه و ارجمندى را در پاسخ اين پرسش به انجام رسانده‌اند، آنان مصادر نهج‌البلاغه را پيش از [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] و پس از آن استخراج كرده و نشان داده‌اند. از جمله اين آثار، کتاب حاضر است. نويسنده در اين اثر نخست در چگونگى جمع‌آورى نهج‌البلاغه و اثبات استناد كلمات نهج‌البلاغه به حضرت امير مباحثى را مطرح مى‌كند و از پاره‌اى شبهات، كه نهج‌البلاغه را به ديگران منسوب مى‌كند، پاسخ مى‌گويد. پس از آن مدارك نهج‌البلاغه را از منابع شيعى و سنى كه پيش از سيدرضى نگارش شده، معرفى مى‌كند.
پژوهش‌گران عرصه نهج‌البلاغه كوشش‌هاى عالمانه و ارجمندى را در پاسخ اين پرسش به انجام رسانده‌اند، آنان مصادر نهج‌البلاغه را پيش از [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] و پس از آن استخراج كرده و نشان داده‌اند. از جمله اين آثار، کتاب حاضر است. نويسنده در اين اثر نخست در چگونگى جمع‌آورى نهج‌البلاغه و اثبات استناد كلمات نهج‌البلاغه به [[امام على(ع)|حضرت امير]]  مباحثى را مطرح مى‌كند و از پاره‌اى شبهات، كه نهج‌البلاغه را به ديگران منسوب مى‌كند، پاسخ مى‌گويد. پس از آن مدارك نهج‌البلاغه را از منابع شيعى و سنى كه پيش از سيدرضى نگارش شده، معرفى مى‌كند.


نويسنده در ابتداى مطالبش به منابع مختلف استناد كرده و شبهه عدم صدور نهج‌البلاغه از [[امام على(ع)]] را سخنى گزاف مى‌داند؛ به عنوان مثال: ابن ابى‌الحديد در شرح خطبه «شقشقية» به روايت از استادش ابوالخير مصدق بن شبيب واسطى (605ق/ 1208م) چنين گويد: «اين خطبه [شقشقيه] را بر ابومحمد عبداللّه بن احمد معروف به ابن‌الخشاب خواندم... و به او گفتم: آيا تو بر اين گمان هستى كه اين خطبه ساختگى است و از آن على(ع) نيست، ابن‌الخشاب گفت: به خدا نه، من بر اين باورم كه اين كلام از على(ع) مى‌باشد، هم چنان كه در صداقت و راستى تو يقين دارم. واسطى گفت: كه به ابن‌الخشاب گفتم: گروهى بر اين زعم هستند كه اين خطبه از پرداخته‌هاى رضى رحمه‌اللّه تعالى باشد، ابن‌الخشاب گفت: كلام رضى و غير رضى را كى توانايى چنين دم روحانى و اسلوب باشد ما بر رسائل رضى آگاهيم و سبك و روش نگارش او را در نظم و نثر سنجيده‌ايم و اين كلام در مقايسه با آن كلام در هيچ مورد قابل خلط و تشابه نيست».
نويسنده در ابتداى مطالبش به منابع مختلف استناد كرده و شبهه عدم صدور نهج‌البلاغه از [[امام على(ع)]] را سخنى گزاف مى‌داند؛ به عنوان مثال: ابن ابى‌الحديد در شرح خطبه «شقشقية» به روايت از استادش ابوالخير مصدق بن شبيب واسطى (605ق/ 1208م) چنين گويد: «اين خطبه [شقشقيه] را بر ابومحمد عبداللّه بن احمد معروف به ابن‌الخشاب خواندم... و به او گفتم: آيا تو بر اين گمان هستى كه اين خطبه ساختگى است و از آن على(ع) نيست، ابن‌الخشاب گفت: به خدا نه، من بر اين باورم كه اين كلام از على(ع) مى‌باشد، هم چنان كه در صداقت و راستى تو يقين دارم. واسطى گفت: كه به ابن‌الخشاب گفتم: گروهى بر اين زعم هستند كه اين خطبه از پرداخته‌هاى رضى رحمه‌اللّه تعالى باشد، ابن‌الخشاب گفت: كلام رضى و غير رضى را كى توانايى چنين دم روحانى و اسلوب باشد ما بر رسائل رضى آگاهيم و سبك و روش نگارش او را در نظم و نثر سنجيده‌ايم و اين كلام در مقايسه با آن كلام در هيچ مورد قابل خلط و تشابه نيست».
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش