میزان العمل: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> [[پرونده:NUR16892J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:
|-
|-
|سال نشر  
|سال نشر  
|data-type='publishYear'|505 هـ.ق
|data-type='publishYear'|  
|-class='articleCode'
|-class='articleCode'
|کد اتوماسیون  
|کد اتوماسیون  
|data-type='automationCode'|16892
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE16892AUTOMATIONCODE
|}
|}
</div>
</div>
خط ۵۷: خط ۵۷:
1. مقدمه دكتر سليمان دنيا درباره انديشه‌هاى غزالى، واقعا عالمانه است و ايشان افزون بر توضيح روش انديشه غزالى، گاه به نقد برخى از مباحث او نيز پرداخته است: وى در بحثى مفصل تحت عنوان "مفاجاة" يعنى شگفت‌انگيزى، موضعگيرى دوگانه غزالى را در انتقاد از فيلسوفان و تكفير آنان و تأييد صوفيان در همان مواردى كه اهالى فلسفه به سبب آن كافر معرفى شده‌اند؛ توضيح داده و به نقادى آن پرداخته و آن را از تناقضات و شگفتى‌هاى غزالى شمرده است! (ر.ك: همان، ص163- 171)
1. مقدمه دكتر سليمان دنيا درباره انديشه‌هاى غزالى، واقعا عالمانه است و ايشان افزون بر توضيح روش انديشه غزالى، گاه به نقد برخى از مباحث او نيز پرداخته است: وى در بحثى مفصل تحت عنوان "مفاجاة" يعنى شگفت‌انگيزى، موضعگيرى دوگانه غزالى را در انتقاد از فيلسوفان و تكفير آنان و تأييد صوفيان در همان مواردى كه اهالى فلسفه به سبب آن كافر معرفى شده‌اند؛ توضيح داده و به نقادى آن پرداخته و آن را از تناقضات و شگفتى‌هاى غزالى شمرده است! (ر.ك: همان، ص163- 171)


2. نويسنده تحت اين عنوان كه تغيير اخلاق ممكن است؛ افزوده است: برخى از مشتاقان بيكارى پنداشته‌اند كه اخلاق مانند خلقت انسان است و قابل تغيير نيست و توجه به قول پيامبر(ص) كرده است كه "فرغ اللّه من الخلق." يعنى خدا از خلقت فراغت يافت، و خيال كرده كه طمع در تغيير اخلاق، طمع كردن در تغيير خلقت خداست و غفلت كرده از قول پيامبر(ص) كه "حَسِّنُوا أخلاقَكم" يعنى اخلاقتان را نيكو سازيد. و اگر اين موضوع ممكن نبود؛ هرگز به آن امر نمى‌كرد. و اگر تغيير اخلاق نشدنى باشد؛ وصيت و موعظه و تشويق و تهديد باطل خواهد شد چون هر فعلى نتيجه خلق و خوى انسان است همان طور كه ميل به پايين نتيجه سنگينى طبيعى است. ... چگونه كسى تهذيب نفس را انكار مى‌كند در حالى كه عقل دارد و عقلش غالب و حاكم است چون تغيير دادن حيوانات كه عقل هم ندارند ممكن است و شكار از وحشى بودن به اهلى بودن تغيير مى‌كند و ... (ر.ك: متن كتاب، ص247)
2. نويسنده تحت اين عنوان كه تغيير اخلاق ممكن است؛ افزوده است: برخى از مشتاقان بيكارى پنداشته‌اند كه اخلاق مانند خلقت انسان است و قابل تغيير نيست و توجه به قول پيامبر(ص) كرده است كه "فرغ اللّه من الخلق." يعنى خدا از خلقت فراغت يافت، و خيال كرده كه طمع در تغيير اخلاق، طمع كردن در تغيير خلقت خداست و غفلت كرده از قول پيامبر(ص) كه "حَسِّنُوا أخلاقَكم" يعنى اخلاقتان را نيكو سازيد. و اگر اين موضوع ممكن نبود؛ هرگز به آن امر نمى‌كرد. و اگر تغيير اخلاق نشدنى باشد؛ وصيت و موعظه و تشويق و تهديد باطل خواهد شد چون هر فعلى نتيجه خلق و خوى انسان است همان طور كه ميل به پايين نتيجه سنگينى طبيعى است. ... چگونه كسى تهذيب نفس را انكار مى‌كند در حالى كه عقل دارد و عقلش غالب و حاكم است چون تغيير دادن حيوانات كه عقل هم ندارند ممكن است و شكار از وحشى بودن به اهلى بودن تغيير مى‌كند و ... (ر.ك: متن كتاب، ص247)


3. نويسنده در مورد نشانه اولين منزل از منازل مسافران به سوى خداى تعالى نوشته است: بدان كه پوينده راه خداى تعالى اندك است و مدعيان، بسيار. و ما دو علامت را به شما مى‌شناسانيم تا با آن خود و ديگران را بسنجى. نشانه اول: اين است كه همه افعال اختياريش را با ميزان شرع بسنجد و بر حسب آن محدود سازد زيرا پيمودن اين راه ممكن نيست مگر بعد از آنكه همه مكارم شريعت را متصف شود و اين ممكن نيست مگر بعد از تهذيب اخلاق و ... نشانه دوم: بايد در هر حالى با خدا حضور قلب داشته باشد؛ حضورى ضرورى بدون تكلف و بلكه لذت حضورش را بزرگ و مغتنم بشمارد و به درگاه الهى به خاطر اين كشف، خضوع و خشوع كند و هرگز از آن در هيچ حالى جدا نشود هر چند مشغول به ضرورتهاى بدنى مانند خوردن و آشاميدن و ... باشد. ... (ر.ك: همان، ص399- 402)
3. نويسنده در مورد نشانه اولين منزل از منازل مسافران به سوى خداى تعالى نوشته است: بدان كه پوينده راه خداى تعالى اندك است و مدعيان، بسيار. و ما دو علامت را به شما مى‌شناسانيم تا با آن خود و ديگران را بسنجى. نشانه اول: اين است كه همه افعال اختياريش را با ميزان شرع بسنجد و بر حسب آن محدود سازد زيرا پيمودن اين راه ممكن نيست مگر بعد از آنكه همه مكارم شريعت را متصف شود و اين ممكن نيست مگر بعد از تهذيب اخلاق و ... نشانه دوم: بايد در هر حالى با خدا حضور قلب داشته باشد؛ حضورى ضرورى بدون تكلف و بلكه لذت حضورش را بزرگ و مغتنم بشمارد و به درگاه الهى به خاطر اين كشف، خضوع و خشوع كند و هرگز از آن در هيچ حالى جدا نشود هر چند مشغول به ضرورتهاى بدنى مانند خوردن و آشاميدن و ... باشد. ... (ر.ك: همان، ص399- 402)
خط ۷۷: خط ۷۷:
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
[[رده:اخلاق اسلامی]]
[[رده:اخلاق اسلامی]]
[[رده:آثارکلی اخلاق قرن 1 – 14]]
[[رده:آثار کلی اخلاق قرن 1 – 14]]
 
 
۰

ویرایش