جعفری لنگرودی، محمدجعفر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مطول' به 'مطول '
جز (جایگزینی متن - '/ نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده' به '')
جز (جایگزینی متن - 'مطول' به 'مطول ')
خط ۴۲: خط ۴۲:
وقتى كه وارد حوزه علميه قم شدم و گوشم با مباحثات طلاب آشنا شد، خود را در جهانى غير از آنچه كه تا آن وقت ديده بودم احساس كردم. زندگى طلبه جوان تازه‌وارد با تعلم و تقوى آغاز مى‌شود؛ با قلبى صاف و بى‌آلايش اگر بتواند آن را تا آخر عمر حفظ كند، خود يك سرمايه است. تصميم گرفتم كه دوره كامل تحصيلات دينى را در كوتاه‌ترين مدت با تلاش هرچه تمام‌تر به پايان برسانم، آنگاه تحصيلات جديدم را كه در دانش‌سراى مقدماتى رشت قطع كرده بودم، پى‌گيرى كنم و چنين كردم و در نتيجه، دوران تحصيلات من تا سال 1334 كه ليسانس گرفتم به طول كشيد و از نظر مالى دچار مضيقه شدم و دوستان دوران كودكى كه هريك صاحب زندگى و عايله هم شده بودند، پيوسته هشدار مى‌دادند كه بايد به وضع مالى خود هم برسى.
وقتى كه وارد حوزه علميه قم شدم و گوشم با مباحثات طلاب آشنا شد، خود را در جهانى غير از آنچه كه تا آن وقت ديده بودم احساس كردم. زندگى طلبه جوان تازه‌وارد با تعلم و تقوى آغاز مى‌شود؛ با قلبى صاف و بى‌آلايش اگر بتواند آن را تا آخر عمر حفظ كند، خود يك سرمايه است. تصميم گرفتم كه دوره كامل تحصيلات دينى را در كوتاه‌ترين مدت با تلاش هرچه تمام‌تر به پايان برسانم، آنگاه تحصيلات جديدم را كه در دانش‌سراى مقدماتى رشت قطع كرده بودم، پى‌گيرى كنم و چنين كردم و در نتيجه، دوران تحصيلات من تا سال 1334 كه ليسانس گرفتم به طول كشيد و از نظر مالى دچار مضيقه شدم و دوستان دوران كودكى كه هريك صاحب زندگى و عايله هم شده بودند، پيوسته هشدار مى‌دادند كه بايد به وضع مالى خود هم برسى.


مدت اقامت من در قم فقط يك سال بود و «مغنى» را نزد شيخ ابوالقاسم نحوى خواندم. در تابستان همان سال با دوستان همدرس به همدان رفتيم و در مدرسه آخوند ملا على (رحمةالله‌عليه) سكنى كرديم. آخوند مذكور روز بعد با كمال فروتنى از ما ديدار كرد، سپس به اصفهان رفتم و در مدرسه صدر ساكن شدم. خبر يافتم كه سيدى اديب و روحانى درس «مغنى» مى‌گويد. با اشتياق به محضر درسش رفتم. استاد دلخواه من بود. چيزى نگذشت كه بر اثر بيمارى و علاج آن راهى تهران شدم. طبيبى حاذق مرا معالجه كرد و پدرانه گفت: كم‌بنيه شده‌اى. به جاى خوش آب و هوا و خنك برو و ماهى چند، استراحت كن تا قوا ترميم شود. فوراً شهر مشهد را انتخاب كردم كه تابستان آن خوب و خنك است(يا چنين بود). يكى دو ماه ساكن مدرسه «دو در» شدم. «مطول» را نزد مرحوم ميرزا محمدتقى اديب نيشابورى آموختم».
مدت اقامت من در قم فقط يك سال بود و «مغنى» را نزد شيخ ابوالقاسم نحوى خواندم. در تابستان همان سال با دوستان همدرس به همدان رفتيم و در مدرسه آخوند ملا على (رحمةالله‌عليه) سكنى كرديم. آخوند مذكور روز بعد با كمال فروتنى از ما ديدار كرد، سپس به اصفهان رفتم و در مدرسه صدر ساكن شدم. خبر يافتم كه سيدى اديب و روحانى درس «مغنى» مى‌گويد. با اشتياق به محضر درسش رفتم. استاد دلخواه من بود. چيزى نگذشت كه بر اثر بيمارى و علاج آن راهى تهران شدم. طبيبى حاذق مرا معالجه كرد و پدرانه گفت: كم‌بنيه شده‌اى. به جاى خوش آب و هوا و خنك برو و ماهى چند، استراحت كن تا قوا ترميم شود. فوراً شهر مشهد را انتخاب كردم كه تابستان آن خوب و خنك است(يا چنين بود). يكى دو ماه ساكن مدرسه «دو در» شدم. «[[المطول|مطول]] » را نزد مرحوم ميرزا محمدتقى اديب نيشابورى آموختم».


جعفرى لنگرودى پس از دانش‌اندوزى وسيع در حوزه مشهد، در سال 1331ش، به تهران رفت و با برخوردارى از فضل بسيار وارد دانشكده حقوق شد و به تحصيل در رشته حقوق قضايى پرداخت و از اين پس بود كه از روزن دانشكده حقوق دانشگاه تهران، به افق دانش غرب، سر كشيد و به‌قدر توانايى خود مشغول ترجمه كتب حقوقى فرانسه شد. چهره انسانى غرب در افق علوم، ملكوتى و قابل تحسين بود، اما او هرگز فكر نمى‌كرد كه روزى رضا به قضا دهد و به خدمت قضا درآيد. خودش مى‌گويد: «يك سال از پذيرش اين حرفه سر باز زدم، لكن به ضرورت معاش و اندرز دوستان و ممانعت اهل حسد از ورود به دانشگاه تهران، به قبول آن ناگزير شدم».
جعفرى لنگرودى پس از دانش‌اندوزى وسيع در حوزه مشهد، در سال 1331ش، به تهران رفت و با برخوردارى از فضل بسيار وارد دانشكده حقوق شد و به تحصيل در رشته حقوق قضايى پرداخت و از اين پس بود كه از روزن دانشكده حقوق دانشگاه تهران، به افق دانش غرب، سر كشيد و به‌قدر توانايى خود مشغول ترجمه كتب حقوقى فرانسه شد. چهره انسانى غرب در افق علوم، ملكوتى و قابل تحسين بود، اما او هرگز فكر نمى‌كرد كه روزى رضا به قضا دهد و به خدمت قضا درآيد. خودش مى‌گويد: «يك سال از پذيرش اين حرفه سر باز زدم، لكن به ضرورت معاش و اندرز دوستان و ممانعت اهل حسد از ورود به دانشگاه تهران، به قبول آن ناگزير شدم».
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش