۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عيون اخبار الرضا' به 'عيون اخبار الرضا') |
جز (جایگزینی متن - 'كشف الغمة' به 'كشف الغمة ') |
||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
مأمون پس از آن كه آن حضرت ولايت عهدى را پذيرفت امر كرد تا لباس سياه كه شعار عباسيان بود ترك شود و درباريان و فرماندهان و سپاهيان و بنى هاشم همه لباس سبز كه شعار علويان بود بپوشند. خود نيز جامۀ سبز پوشيد و نام امام را زينت بخش درهم و دينار نمود و مقرر داشت كه در همۀ بلاد اسلام بر منابر خطبه بنام امام خوانده شود و اين به روايت [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] روز سهشنبه دوم رمضان سال 201 هق بود. | مأمون پس از آن كه آن حضرت ولايت عهدى را پذيرفت امر كرد تا لباس سياه كه شعار عباسيان بود ترك شود و درباريان و فرماندهان و سپاهيان و بنى هاشم همه لباس سبز كه شعار علويان بود بپوشند. خود نيز جامۀ سبز پوشيد و نام امام را زينت بخش درهم و دينار نمود و مقرر داشت كه در همۀ بلاد اسلام بر منابر خطبه بنام امام خوانده شود و اين به روايت [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] روز سهشنبه دوم رمضان سال 201 هق بود. | ||
على بن عيسى اربلى مؤلف كشف | على بن عيسى اربلى مؤلف [[كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط. الحديثة)|كشف الغمة]] ، عهدى را كه مأمون ظاهرا دربارۀ ولايت عهدى امام رضاعليهالسلام نوشته بود و ملاحظاتى را كه حضرت رضاعليهالسلام در ميان سطور آن عهدنامه و در پشت آن مرقوم فرموده بودند در سال 670 هق در دست يكى از «قوام» (خادمان مشهد و قبر آن حضرت) ديده و صورت آن را در همان كتاب [[كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط. الحديثة)|كشف الغمة]] آورده است. | ||
تحقيق دربارۀ صحت و اصالت اين عهد بصورتى كه در كتاب مذكور آمده است مجالى ديگر مىخواهد و در اينجا فرض صحت و اصالت آن است و از مطالعۀ آن نتيجه مىشود كه آنچه در بعضى كتب ادعا شده است كه مأمون شيعى بوده است و در مطالب گذشته نيز به آن اشاره شد صحت ندارد زيرا مأمون در اين عهدنامه از مقام خلافت به گونهاى تعبير مىكند كه با عقايد اهل سنت مطابق است. | تحقيق دربارۀ صحت و اصالت اين عهد بصورتى كه در كتاب مذكور آمده است مجالى ديگر مىخواهد و در اينجا فرض صحت و اصالت آن است و از مطالعۀ آن نتيجه مىشود كه آنچه در بعضى كتب ادعا شده است كه مأمون شيعى بوده است و در مطالب گذشته نيز به آن اشاره شد صحت ندارد زيرا مأمون در اين عهدنامه از مقام خلافت به گونهاى تعبير مىكند كه با عقايد اهل سنت مطابق است. | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
مأمون در اين عهدنامه به سخن عمر استناد مىجويد و هم چنين خلافت خود را مستند به شرع و قانون مىداند. هم چنين در اين عهدنامه مأمون علت انتخاب آن حضرت را به ولايت عهدى علم و فضل و ورع و تقواى او مىداند نه آنچه شيعيان معتقدند كه او خليفه و امام بحق و برگزيده از جانب خدا و منصوص از سوى پدر و اجداد خويش است. هم چنين در اين عهدنامه به صراحت آمده است كه ملقب شدن آن حضرت به «رضا» از جانب خود مأمون بوده است. | مأمون در اين عهدنامه به سخن عمر استناد مىجويد و هم چنين خلافت خود را مستند به شرع و قانون مىداند. هم چنين در اين عهدنامه مأمون علت انتخاب آن حضرت را به ولايت عهدى علم و فضل و ورع و تقواى او مىداند نه آنچه شيعيان معتقدند كه او خليفه و امام بحق و برگزيده از جانب خدا و منصوص از سوى پدر و اجداد خويش است. هم چنين در اين عهدنامه به صراحت آمده است كه ملقب شدن آن حضرت به «رضا» از جانب خود مأمون بوده است. | ||
حضرت امام رضاعليهالسلام به موجب آنچه مؤلف كشف الغمة آورده است در پشت اين عهدنامه قبول خود را اعلام فرموده است اما بقاى خود را پس از مأمون و وصول خود را به مقام خلافت با ترديد و شك تلقى كرده است. | حضرت امام رضاعليهالسلام به موجب آنچه مؤلف [[كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط. الحديثة)|كشف الغمة]] آورده است در پشت اين عهدنامه قبول خود را اعلام فرموده است اما بقاى خود را پس از مأمون و وصول خود را به مقام خلافت با ترديد و شك تلقى كرده است. | ||
البته آن حضرت هم به نور امامت و هم با روشن بينى خاصى كه از اوضاع و احوال سياسى زمان خود داشت مىدانست كه اين كار به آخر نخواهد رسيد و بنى عباس و مخالفان خاندان امام علیعليهالسلام به هر طريقى كه باشد با آن مخالفت خواهند كرد. | البته آن حضرت هم به نور امامت و هم با روشن بينى خاصى كه از اوضاع و احوال سياسى زمان خود داشت مىدانست كه اين كار به آخر نخواهد رسيد و بنى عباس و مخالفان خاندان امام علیعليهالسلام به هر طريقى كه باشد با آن مخالفت خواهند كرد. | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۱: | ||
چون مأمون در اين باره تحقيق كرد و صدق گفتههاى آن حضرت بر او روشن شد عازم بغداد گرديد و چنان كه در تواريخ مذكور است در سر راه، فضل بن سهل در سرخس در حمام كشته شد و خود حضرت رضا در توس وفات يافت. | چون مأمون در اين باره تحقيق كرد و صدق گفتههاى آن حضرت بر او روشن شد عازم بغداد گرديد و چنان كه در تواريخ مذكور است در سر راه، فضل بن سهل در سرخس در حمام كشته شد و خود حضرت رضا در توس وفات يافت. | ||
مجلسى در [[بحار الأنوار]] (311/49 چاپ جديد) تحت عنوان «تذييل» دربارۀ اين كه آيا حضرت رضاعليهالسلام به مرگ طبيعى وفات يافته يا شهيد شده است مىگويد: ميان اصحاب ما (يعنى شيعه) و مخالفان (اهل سنت) در اين كه آيا حضرت رضا به مرگ طبيعى درگذشته يا مسموم شده اختلاف است و اشهر در ميان ما شيعيان آن است كه آن حضرت به سم مأمون شهيد شده است و از سيد على بن طاوس از علماى شيعه نقل شده است كه او منكر مسموم بودن آن حضرت است و نيز اربلى در كشف الغمة مسموم شدن آن حضرت را انكار كرده است و گفته است كه ابن طاوس قبول نداشت كه مأمون حضرت رضا را زهر داده باشد. | مجلسى در [[بحار الأنوار]] (311/49 چاپ جديد) تحت عنوان «تذييل» دربارۀ اين كه آيا حضرت رضاعليهالسلام به مرگ طبيعى وفات يافته يا شهيد شده است مىگويد: ميان اصحاب ما (يعنى شيعه) و مخالفان (اهل سنت) در اين كه آيا حضرت رضا به مرگ طبيعى درگذشته يا مسموم شده اختلاف است و اشهر در ميان ما شيعيان آن است كه آن حضرت به سم مأمون شهيد شده است و از سيد على بن طاوس از علماى شيعه نقل شده است كه او منكر مسموم بودن آن حضرت است و نيز اربلى در [[كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط. الحديثة)|كشف الغمة]] مسموم شدن آن حضرت را انكار كرده است و گفته است كه ابن طاوس قبول نداشت كه مأمون حضرت رضا را زهر داده باشد. | ||
مؤلف كشف الغمة پس از ذكر مطالبى در اين باره مىگويد اين كه گفته مىشود سوزن آلوده به زهر را در انگور فرو بردند و انگور را زهرآگين ساختند ما نمىدانيم كه چنين چيزى سبب زهرآگين شدن انگور مىگردد و قياس طبى، آن را گواهى نمىدهد. | مؤلف [[كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط. الحديثة)|كشف الغمة]] پس از ذكر مطالبى در اين باره مىگويد اين كه گفته مىشود سوزن آلوده به زهر را در انگور فرو بردند و انگور را زهرآگين ساختند ما نمىدانيم كه چنين چيزى سبب زهرآگين شدن انگور مىگردد و قياس طبى، آن را گواهى نمىدهد. | ||
البته مجلسى اظهارات مؤلف كشف الغمة را رد مىكند و حق را به جانب صدوق و مفيد مىدهد و معتقد است كه آن حضرت مسموم شده است. دربارۀ مسموم شدن آن حضرت از راه انگور يا انار يا چيز ديگر روايات مختلف است و آنچه مىتوان با قطع نظر از جزئيات و تفاصيل واقعه گفت اين است كه همچنان كه انتخاب آن حضرت به ولايت عهدى سياسى بوده است وفات آن حضرت هم در جوّى سياسى صورت گرفته است و به همين جهت احتمال مسموم شدن حضرت بيشتر است. | البته مجلسى اظهارات مؤلف [[كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط. الحديثة)|كشف الغمة]] را رد مىكند و حق را به جانب صدوق و مفيد مىدهد و معتقد است كه آن حضرت مسموم شده است. دربارۀ مسموم شدن آن حضرت از راه انگور يا انار يا چيز ديگر روايات مختلف است و آنچه مىتوان با قطع نظر از جزئيات و تفاصيل واقعه گفت اين است كه همچنان كه انتخاب آن حضرت به ولايت عهدى سياسى بوده است وفات آن حضرت هم در جوّى سياسى صورت گرفته است و به همين جهت احتمال مسموم شدن حضرت بيشتر است. | ||
زيرا مأمون پس از شنيدن اين كه او را در بغداد از خلافت خلع كردند و با ابراهيم بن المهدى بيعت كردند دريافت كه يكى از علل عمدۀ مخالفت بزرگان و دست اندركاران بغداد با خلافت او همين ولايت عهدى حضرت رضا است و خواست به هر نحوى كه شده است خود را از اين گرفتارى كه گريبانگير او شده بود نجات دهد. | زيرا مأمون پس از شنيدن اين كه او را در بغداد از خلافت خلع كردند و با ابراهيم بن المهدى بيعت كردند دريافت كه يكى از علل عمدۀ مخالفت بزرگان و دست اندركاران بغداد با خلافت او همين ولايت عهدى حضرت رضا است و خواست به هر نحوى كه شده است خود را از اين گرفتارى كه گريبانگير او شده بود نجات دهد. |
ویرایش