۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سیوطی' به 'سیوطی ') |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
مؤلف مینویسد: در همان ایام پس از انتشار کتاب مذکور، احمد امین به اتفاق حدود سی نفر از اساتید و دانشجویان مصری به نجف آمد. در یکی از شبهای ماه رمضان به دیدن من آمدند. من او را بهخاطر انتشار چنین کتابی سرزنش کردم و او در جوابم این عذر را آورد که اطلاع و مدارک کافی درباره شیعه نداشتم....<ref>ر.ک: همان، ص20 و 21</ref> | مؤلف مینویسد: در همان ایام پس از انتشار کتاب مذکور، احمد امین به اتفاق حدود سی نفر از اساتید و دانشجویان مصری به نجف آمد. در یکی از شبهای ماه رمضان به دیدن من آمدند. من او را بهخاطر انتشار چنین کتابی سرزنش کردم و او در جوابم این عذر را آورد که اطلاع و مدارک کافی درباره شیعه نداشتم....<ref>ر.ک: همان، ص20 و 21</ref> | ||
مؤلف پس از مقدمه، از چگونگی شکلگیری مذهب شیعه سخن میگوید. وی معتقد است که پیامبر(ص) نخستین کسی است که بذر تشیع را پاشیده و آن را بهخوبی آبیاری و مراقبت نموده، تااینکه برومند شده و بعد از وفاتش به ثمر نشسته است. مؤلف با تکیه بر نقل روایاتی از از دانشمندانی از اهل سنت، چون [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] ، ابن عدی، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] ، ابن اثیر و زمخشری این مطلب را اثبات نموده است....<ref>ر.ک: همان، ص44 تا 46</ref> | مؤلف پس از مقدمه، از چگونگی شکلگیری مذهب شیعه سخن میگوید. وی معتقد است که پیامبر(ص) نخستین کسی است که بذر تشیع را پاشیده و آن را بهخوبی آبیاری و مراقبت نموده، تااینکه برومند شده و بعد از وفاتش به ثمر نشسته است. مؤلف با تکیه بر نقل روایاتی از از دانشمندانی از اهل سنت، چون [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]]، ابن عدی، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]]، ابن اثیر و زمخشری این مطلب را اثبات نموده است....<ref>ر.ک: همان، ص44 تا 46</ref> | ||
آنچه باعث شد که بعد از وفات پیامبر(ص)، خلافت از مسیر خود خارج شود، این بود که عدهای از صحابه، تصمیم گرفتند که خلافت را از [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] بهسوی دیگری برگردانند، به بهانه کم سن بودن آن حضرت یا با این عذر که قریش نمیخواهد نبوت و خلافت هر دو در خاندان بنیهاشم باشد....<ref>همان، ص48 و 49</ref> | آنچه باعث شد که بعد از وفات پیامبر(ص)، خلافت از مسیر خود خارج شود، این بود که عدهای از صحابه، تصمیم گرفتند که خلافت را از [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] بهسوی دیگری برگردانند، به بهانه کم سن بودن آن حضرت یا با این عذر که قریش نمیخواهد نبوت و خلافت هر دو در خاندان بنیهاشم باشد....<ref>همان، ص48 و 49</ref> | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
در ادامه، از زهد [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] سخن رفته و سپس درباره واقعه طف (کربلا) و ظلم بنیامیه و بنیعباس مطالبی بیان شده است. | در ادامه، از زهد [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] سخن رفته و سپس درباره واقعه طف (کربلا) و ظلم بنیامیه و بنیعباس مطالبی بیان شده است. | ||
نویسنده میگوید در زمانی که امویان و عباسیان مشغول تحکیم پایههای سلطنت و حکومت خود بودند و بساط عیش و نوش خود را گسترانده و آشکارا به لهو و لعب دامن میزدند، فرزندان [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] ، تمام توجه خود را صرف علم، عبادت، ورع و زهد کردند و به زندگی مادی دل نبستند و در مسائل حکومت و سیاست دخالت نکردند؛ لذا باعث شدند که مسلمانان بهسوی آنان گرایش پیدا کرده و مذهب تشیع گسترش یابد. آنان با این عمل خود باعث شدند که مسلمانان به آنها روی کرده و از بنیامیه و بنیعباس روی برگردانند....<ref>همان، ص56</ref> | نویسنده میگوید در زمانی که امویان و عباسیان مشغول تحکیم پایههای سلطنت و حکومت خود بودند و بساط عیش و نوش خود را گسترانده و آشکارا به لهو و لعب دامن میزدند، فرزندان [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]]، تمام توجه خود را صرف علم، عبادت، ورع و زهد کردند و به زندگی مادی دل نبستند و در مسائل حکومت و سیاست دخالت نکردند؛ لذا باعث شدند که مسلمانان بهسوی آنان گرایش پیدا کرده و مذهب تشیع گسترش یابد. آنان با این عمل خود باعث شدند که مسلمانان به آنها روی کرده و از بنیامیه و بنیعباس روی برگردانند....<ref>همان، ص56</ref> | ||
مباحث بعدی کتاب به اصول عقاید شیعه اختصاص یافته است. | مباحث بعدی کتاب به اصول عقاید شیعه اختصاص یافته است. |
ویرایش