۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
توضيحى مختصر درباره چند تن از بزرگان مزبور: | توضيحى مختصر درباره چند تن از بزرگان مزبور: | ||
اسرار سبزوارى: [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخر المحققين]] ، [[سبزواری، هادی|ملا هادى سبزوارى]]، متخلص به اسرار، تا عشرهى كامله از عمر خود را در سبزوار مىزيسته، بعد به مشهد مقدس رضوى رفته، به تحصيل كوشيد. بعد از رياضات شرعيه و تكميل فقه و اصول و كلام و حكمت، به شوق اقتباس حكمت اشراق، به خدمت حكماى اصفهان رفته، هشت سال در نزد ملا اسماعيل اصفهانى و [[نوری، علی بن جمشید|ملا على نورى]] حكمت ديدند. بعد از مراجعت به خراسان، به زيارت مكه رفته و به سبزوار برگشتند و در آنجا به تأليف و تدريس علوم الهيه مشغول شدند. | اسرار سبزوارى: [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخر المحققين]]، [[سبزواری، هادی|ملا هادى سبزوارى]]، متخلص به اسرار، تا عشرهى كامله از عمر خود را در سبزوار مىزيسته، بعد به مشهد مقدس رضوى رفته، به تحصيل كوشيد. بعد از رياضات شرعيه و تكميل فقه و اصول و كلام و حكمت، به شوق اقتباس حكمت اشراق، به خدمت حكماى اصفهان رفته، هشت سال در نزد ملا اسماعيل اصفهانى و [[نوری، علی بن جمشید|ملا على نورى]] حكمت ديدند. بعد از مراجعت به خراسان، به زيارت مكه رفته و به سبزوار برگشتند و در آنجا به تأليف و تدريس علوم الهيه مشغول شدند. | ||
صمد همدانى: از اكابر محققين و اماجد محدثين بوده و در عتبات عاليات عرشدرجات، توقف نموده و در خدمت جناب مير سيد على تحصيل كرده و در مرتبهى پرهيزگارى و زهد و ورع، معاصران او را مسلم داشتند. قرب چهل سال، در عتبات عاليات، به مجاورت و اجتهاد مىگذرانيد. عاقبت الامر، به خدمت جناب نورعلىشاه اصفهانى رسيد و ارادت او را گزيد، اجازهى ذكر خفى گرفت و به تصفيه و تزكيه مشغول شد. مىگويند: مكرر مىفرموده كه عنقريب، اين محاسن سفيد، به خون من سرخ خواهد گرديد تا آنكه در سال 1216ق، در كربلا به دست وهابيان شهيد شد و عمرش از شصت متجاوز بود كه عالم را بدرود نمود. | صمد همدانى: از اكابر محققين و اماجد محدثين بوده و در عتبات عاليات عرشدرجات، توقف نموده و در خدمت جناب مير سيد على تحصيل كرده و در مرتبهى پرهيزگارى و زهد و ورع، معاصران او را مسلم داشتند. قرب چهل سال، در عتبات عاليات، به مجاورت و اجتهاد مىگذرانيد. عاقبت الامر، به خدمت جناب نورعلىشاه اصفهانى رسيد و ارادت او را گزيد، اجازهى ذكر خفى گرفت و به تصفيه و تزكيه مشغول شد. مىگويند: مكرر مىفرموده كه عنقريب، اين محاسن سفيد، به خون من سرخ خواهد گرديد تا آنكه در سال 1216ق، در كربلا به دست وهابيان شهيد شد و عمرش از شصت متجاوز بود كه عالم را بدرود نمود. |
ویرایش