الأخبار الطوال: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'نولدکه' به 'نولدکه '
جز (جایگزینی متن - 'نولدکه' به 'نولدکه ')
خط ۶۶: خط ۶۶:
کتاب الأخبار الطوال، در تاریخ عمومی عالم و با تکیه بر تاریخ ایران و عرب تنظیم شده است. این کتاب طبق معمول الگوی تواریخ عمومی عالم، از آدم و فرزندان او شروع شده و از ادریس و نوح(ع) سخن به میان آورده و در شرح کوتاهی به اختلاف زبان‌ها پرداخته و از پادشاهانی چون نمرود و پسران او، از ابراهیم(ع) و اولاد او مطالبی را نقل کرده و هم‌زمان با آنها به‌صورت تقارنی پیش رفته و معاصران آنها را نیز با ذکر حوادث نام برده است؛ مثلا هنگام سخن گفتن از فرزندان قحطان، از کار منوچهر پاشاه ایرانی و افراسیاب به‌طور هم‌زمان سخن آورده. کتاب از فصل‌بندی خاصی تبعیت نمی‌کند، بلکه مؤلف خواسته که حوادث مقارن را توأم با هم به‌صورت معارض نقل کند؛ مثلا نوشته است: «به روزگار کیقباد موسی بن عمران از مصر گریخت»<ref>ر.ک: سالاری شادی، علی، ص9</ref>.  
کتاب الأخبار الطوال، در تاریخ عمومی عالم و با تکیه بر تاریخ ایران و عرب تنظیم شده است. این کتاب طبق معمول الگوی تواریخ عمومی عالم، از آدم و فرزندان او شروع شده و از ادریس و نوح(ع) سخن به میان آورده و در شرح کوتاهی به اختلاف زبان‌ها پرداخته و از پادشاهانی چون نمرود و پسران او، از ابراهیم(ع) و اولاد او مطالبی را نقل کرده و هم‌زمان با آنها به‌صورت تقارنی پیش رفته و معاصران آنها را نیز با ذکر حوادث نام برده است؛ مثلا هنگام سخن گفتن از فرزندان قحطان، از کار منوچهر پاشاه ایرانی و افراسیاب به‌طور هم‌زمان سخن آورده. کتاب از فصل‌بندی خاصی تبعیت نمی‌کند، بلکه مؤلف خواسته که حوادث مقارن را توأم با هم به‌صورت معارض نقل کند؛ مثلا نوشته است: «به روزگار کیقباد موسی بن عمران از مصر گریخت»<ref>ر.ک: سالاری شادی، علی، ص9</ref>.  


وی به‌طور منظم به ذکر حوادث نپرداخته، از پادشاهان کیانی مانند کیقباد و کیکاوس و پیامبران بنی‌اسرائیل، مانند داود و سلیمان مطالبی را آورده، لیکن مثلا از بعثت موسی(ع) ذکری نکرده است؛ از زرتشت و پاشاهی ایرانی قبل و معاصر حمله اسکندر یاد نموده و از اسکندر و فتوحات او به‌تفصیل سخن آورده است، آنگاه به‌طور هم‌زمان و مقارن به پادشاهی ایران و عرب می‌پردازد؛ به این موضوع در بخش پادشاهان یمن و حوادث آن سامان که هم‌زمان با تاریخ ساسانی بوده، توجه چشمگیری کرده است. شاید مهم‌ترین بخش کتاب در ابتدا همان بحث از سلسله ساسانیان است که تا پایان عمر این سلسله، یعنی مقارن جنگ‌های اعراب و ایرانیان و فتوحات مسلمین ادامه دارد. اما اینکه مطالب او درباره ساسانیان تا چه اندازه ارزشمند است و در میان منابع متقدم چه جایگاهی دارد، نظر نولدکه را نقل می‌کنیم که می‌نویسد: «البته بررسی دقیق کتاب ابوحنیفه نشان می‌هد که او به‌طور مستقیم یا غیر مستقیم از مآخذ افسانه‌ای و داستانی اخذ کرده است و مطالب او چندان به صحت نیست؛ درحالی‌که طبری اخبار متخالف و متفاوت را به‌طور جداگانه از یکدیگر می‌آورد و [[دینوری، احمد بن داود|دینوری]]  آن را به‌صورت شرحی منظم و منسجم می‌آورد»<ref>همان</ref>.  
وی به‌طور منظم به ذکر حوادث نپرداخته، از پادشاهان کیانی مانند کیقباد و کیکاوس و پیامبران بنی‌اسرائیل، مانند داود و سلیمان مطالبی را آورده، لیکن مثلا از بعثت موسی(ع) ذکری نکرده است؛ از زرتشت و پاشاهی ایرانی قبل و معاصر حمله اسکندر یاد نموده و از اسکندر و فتوحات او به‌تفصیل سخن آورده است، آنگاه به‌طور هم‌زمان و مقارن به پادشاهی ایران و عرب می‌پردازد؛ به این موضوع در بخش پادشاهان یمن و حوادث آن سامان که هم‌زمان با تاریخ ساسانی بوده، توجه چشمگیری کرده است. شاید مهم‌ترین بخش کتاب در ابتدا همان بحث از سلسله ساسانیان است که تا پایان عمر این سلسله، یعنی مقارن جنگ‌های اعراب و ایرانیان و فتوحات مسلمین ادامه دارد. اما اینکه مطالب او درباره ساسانیان تا چه اندازه ارزشمند است و در میان منابع متقدم چه جایگاهی دارد، نظر [[نولدکه، تئودور|نولدکه]]  را نقل می‌کنیم که می‌نویسد: «البته بررسی دقیق کتاب ابوحنیفه نشان می‌هد که او به‌طور مستقیم یا غیر مستقیم از مآخذ افسانه‌ای و داستانی اخذ کرده است و مطالب او چندان به صحت نیست؛ درحالی‌که طبری اخبار متخالف و متفاوت را به‌طور جداگانه از یکدیگر می‌آورد و [[دینوری، احمد بن داود|دینوری]]  آن را به‌صورت شرحی منظم و منسجم می‌آورد»<ref>همان</ref>.  


یکی از موارد دیگر که ابوحنیفه در آن اشتباه نموده است، داستان فتح حتره (الحضر) می‌باشد که او این حادثه را در عهد شاپور (دوم) آورده؛ درحالی‌که واقعه، مربوط به عهد شاپور اول است... و نولدکه یکی از موارد غلط او را همین موضوع ذکر کرده. بالاخره اینکه نولدکه در موضعی دیگر آورده: [[دینوری، احمد بن داود|دینوری]]  که اخبار او درباره ساسانیان چندان صحیح نیست؛ چنان‌که اردشیر سوم را به‌غلط شیرزاد خوانده است<ref>ر.ک: همان</ref>.  
یکی از موارد دیگر که ابوحنیفه در آن اشتباه نموده است، داستان فتح حتره (الحضر) می‌باشد که او این حادثه را در عهد شاپور (دوم) آورده؛ درحالی‌که واقعه، مربوط به عهد شاپور اول است... و [[نولدکه، تئودور|نولدکه]]  یکی از موارد غلط او را همین موضوع ذکر کرده. بالاخره اینکه [[نولدکه، تئودور|نولدکه]]  در موضعی دیگر آورده: [[دینوری، احمد بن داود|دینوری]]  که اخبار او درباره ساسانیان چندان صحیح نیست؛ چنان‌که اردشیر سوم را به‌غلط شیرزاد خوانده است<ref>ر.ک: همان</ref>.  


شاید مهم‌ترین بخش کتاب در ابتدا بحث از تاریخ قبل از اسلام ایران و عرب، به‌خصوص عصر ساسانیان است که حوادث را تا پایان عمر این سلسله، یعنی مقارن جنگ‌های اعراب و ایرانیان (فتوحات مسلمین) پی می‌گیرد<ref>همان</ref>.  
شاید مهم‌ترین بخش کتاب در ابتدا بحث از تاریخ قبل از اسلام ایران و عرب، به‌خصوص عصر ساسانیان است که حوادث را تا پایان عمر این سلسله، یعنی مقارن جنگ‌های اعراب و ایرانیان (فتوحات مسلمین) پی می‌گیرد<ref>همان</ref>.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش