۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'معليهالسلام' به 'معليهالسلام') |
||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
===آيه روشن=== | ===آيه روشن=== | ||
اندكى پس از تدفين پيكر سيد حسين در حريم امام | اندكى پس از تدفين پيكر سيد حسين در حريم امام كاظمعليهالسلام دانشمند برجسته نجف، سيد مرتضى كشميرى، كه با عارف از دست رفته آشنايى ديرين داشت، در كربلا به ديدار سيد محمد على شتافته، ضمن تسليت مرگ پدر، از وى خواست براى ادامه تحصيل رهسپار حريم امير مؤمنانعليهالسلام شود. ولى فرزند مريم نمى توانست بدين پيشنهاد پاسخ مثبت دهد. مخارج فراوان كوچيدن، شيوه نامعلوم زندگى در آن ديار و از سوى ديگر هواى بهرهگيرى از محضر بزرگان آن سامان وى را در ترديد افكنده بود. سيد كشميرى با مشاهده دودلى فرزند سيد حسين گفت: شايسته است به كتاب خداوند روى آوريم. آنگاه قرآن گرفته، با آفريدگار به رايزنى پرداخت. كلام الهى چنين آشكار بود كه نه تنها هبةالدين بلكه ميهمانش را نيز در شگفتى فرو برد: | ||
«و جعلنا ابن مريم و أمه آية و آويناهما إلى ربوة ذات قرار و معين» (مؤمنون، 50) | «و جعلنا ابن مريم و أمه آية و آويناهما إلى ربوة ذات قرار و معين» (مؤمنون، 50) | ||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۶: | ||
1349 به سوريه و بهره گيرى از تخصص پزشكان آن سامان نيز دستاوردى جز رنج فزونتر در پى نداشت. البته بيمارى هرگز به معناى پايان كوششهاى معمول و گوشهگيرى فقيه بيدار عراق نبود. آن بزرگمرد در سال 1353 براى شركت در انتخابات مجلس شوراى ملى از ديوان عالى تمييز احكام جعفرى كناره گرفت و به عنوان نماينده استان بغداد رهسپار مجلس شد. مجلسى كه بيش از چند ماه دوام نياورد و سرانجام در ذى حجه همان سال منحل شد. | 1349 به سوريه و بهره گيرى از تخصص پزشكان آن سامان نيز دستاوردى جز رنج فزونتر در پى نداشت. البته بيمارى هرگز به معناى پايان كوششهاى معمول و گوشهگيرى فقيه بيدار عراق نبود. آن بزرگمرد در سال 1353 براى شركت در انتخابات مجلس شوراى ملى از ديوان عالى تمييز احكام جعفرى كناره گرفت و به عنوان نماينده استان بغداد رهسپار مجلس شد. مجلسى كه بيش از چند ماه دوام نياورد و سرانجام در ذى حجه همان سال منحل شد. | ||
انحلال مجلس براى سيد هبةالدين فرصتى طلايى بود. او هر چند از درد چشم و كاهش شديد بينايى رنج مى برد، ولى مى توانست ديگر بار به پژوهشهاى ژرف خويش پردازد. بنابراين در صحن شريف امام | انحلال مجلس براى سيد هبةالدين فرصتى طلايى بود. او هر چند از درد چشم و كاهش شديد بينايى رنج مى برد، ولى مى توانست ديگر بار به پژوهشهاى ژرف خويش پردازد. بنابراين در صحن شريف امام كاظمعليهالسلام كتابخانهاى با عنوان «مكتبة الجوادين العامه» بنياد نهاد، جايگاهى براى پذيرش ميهمانان در آن پديد آورد تا ضمن ديدار با مردم و انديشمندان، آنها را با دردهاى جامعه آشنا سازد. البته آن فقيه بيدار بدين مقدار بسنده نكرده، همه روزه به انبوه نامههاى رسيده، پاسخ مى گفت و مخاطبانش را با مسؤوليتهايشان آشنا مى ساخت. | ||
سرانجام تيرگى بر ديدگان مصلح بزرگ جهان اسلام سايه افكند و آن دانشور فرازانه را در نابينايى فرو برد. البته از دست دادن بينايى هرگز وى را از تحقيق و نگارش باز نداشت. هر روز كتابهاى مورد نياز را برايش مى خواندند و آن بزرگمرد به عادت معمول مقاله يا كتاب مى نوشت. او همواره مى گفت: پروردگار لطف كرده هر روز مى توانم به اعانت دست چهل صفحه بنويسم. | سرانجام تيرگى بر ديدگان مصلح بزرگ جهان اسلام سايه افكند و آن دانشور فرازانه را در نابينايى فرو برد. البته از دست دادن بينايى هرگز وى را از تحقيق و نگارش باز نداشت. هر روز كتابهاى مورد نياز را برايش مى خواندند و آن بزرگمرد به عادت معمول مقاله يا كتاب مى نوشت. او همواره مى گفت: پروردگار لطف كرده هر روز مى توانم به اعانت دست چهل صفحه بنويسم. | ||
خط ۱۷۷: | خط ۱۷۷: | ||
اندك اندك بيمارى بر پيك مصلح كهنسال سامرا پنجه افكند و انديشه والايش در ناتوانى فرو رفت، به گونهاى كه ديگر حتى دوستانش را نيز به خاطر نمى آورد. اين امر بر آشنايان نزديكش گران آمد، بنابراين زيارتش را محدود ساختند، براى نخستين بار پس از 85 سال هبةالدين با خاموشى پيوند خورد. سكوتى كه چيزى جز آرامش پيش از توفان نبود. سرانجام گردباد مرگ وزيدن گرفت و در شب دوشنبه بيست و ششم شوال 1386ق ريشههاى يكى از كهنسال ترين درختان حوزههاى علميه را از خاكهاى ماديت برون آورده، به جهان ناپيداى جاودانگى برد و در حريم پاك امام | اندك اندك بيمارى بر پيك مصلح كهنسال سامرا پنجه افكند و انديشه والايش در ناتوانى فرو رفت، به گونهاى كه ديگر حتى دوستانش را نيز به خاطر نمى آورد. اين امر بر آشنايان نزديكش گران آمد، بنابراين زيارتش را محدود ساختند، براى نخستين بار پس از 85 سال هبةالدين با خاموشى پيوند خورد. سكوتى كه چيزى جز آرامش پيش از توفان نبود. سرانجام گردباد مرگ وزيدن گرفت و در شب دوشنبه بيست و ششم شوال 1386ق ريشههاى يكى از كهنسال ترين درختان حوزههاى علميه را از خاكهاى ماديت برون آورده، به جهان ناپيداى جاودانگى برد و در حريم پاك امام كاظمعليهالسلام به خاك سپرده شد،. | ||
==منابع== | ==منابع== |
ویرایش