منتهی المقال في أحوال الرجال: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ مهٔ ۲۰۱۶
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲۸: خط ۱۲۸:
ايشان، در فايده اول - با توجه به اينكه در ابتداى بسيارى از اسناد كتاب «[[الکافی|كافى]]»، لفظ «عدة من اصحابنا» ذكرشده است و اين «عده» شامل گروهى از «روات» مى‌شود و اين باعث ابهام است - ابهام را از برخى از اسناد كتاب «كافى» كه لفظ مزبور در آن وجود دارد، مى‌زدايد؛ به اين صورت كه اگر اين «عده»، از «احمد بن محمد بن عيسى» روايت كرده باشند، مقصود از آن، «محمد بن يحيى العطار، على بن موسى الكمندانى، داود بن كوره، احمد بن ادريس و على بن ابراهيم بن هاشم» مى‌باشد و اگر از «احمد بن محمد بن خالد» روايت كرده باشند، مراد، «على بن ابراهيم بن هاشم، على بن محمد بن عبد الله بن اذينه، احمد بن عبد الله بن ابيه و على بن الحسين» است و اگر از «سهل بن زياد» روايت كرده باشند، مقصود، «على بن محمد بن علان، محمد بن ابى عبد الله، محمد بن الحسن و محمد بن عقيل كلينى» مى‌باشد. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1231/1/471 متن كتاب، ج7، ص471]</ref>
ايشان، در فايده اول - با توجه به اينكه در ابتداى بسيارى از اسناد كتاب «[[الکافی|كافى]]»، لفظ «عدة من اصحابنا» ذكرشده است و اين «عده» شامل گروهى از «روات» مى‌شود و اين باعث ابهام است - ابهام را از برخى از اسناد كتاب «كافى» كه لفظ مزبور در آن وجود دارد، مى‌زدايد؛ به اين صورت كه اگر اين «عده»، از «احمد بن محمد بن عيسى» روايت كرده باشند، مقصود از آن، «محمد بن يحيى العطار، على بن موسى الكمندانى، داود بن كوره، احمد بن ادريس و على بن ابراهيم بن هاشم» مى‌باشد و اگر از «احمد بن محمد بن خالد» روايت كرده باشند، مراد، «على بن ابراهيم بن هاشم، على بن محمد بن عبد الله بن اذينه، احمد بن عبد الله بن ابيه و على بن الحسين» است و اگر از «سهل بن زياد» روايت كرده باشند، مقصود، «على بن محمد بن علان، محمد بن ابى عبد الله، محمد بن الحسن و محمد بن عقيل كلينى» مى‌باشد. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1231/1/471 متن كتاب، ج7، ص471]</ref>


در فايده دوم، اين روايت را از [[شیخ طوسى]] نقل مى‌كند: «خدامنا و قوامنا شرار خلق الله» (الغيبة، ص 297 و 345 ) و در توضيح آن مى‌گويد: «اين روايت، به معنى عام خود نيست كه شامل عموم خدمتگزاران ائمه طاهرين گردد، بلكه اين را بدين سبب فرموده‌اند كه گاهى در ميان شيعيان، افرادى پيدا مى‌شوند كه به واسطه نزديكى با آن ذوات مقدسه، دست به تغيير و تبديل گفتار آنها زده و چنان‌كه خواهيم گفت، نسبت به آنان خيانت مى‌ورزند».
در فايده دوم، اين روايت را از [[شیخ طوسی]] نقل مى‌كند: «خدامنا و قوامنا شرار خلق الله» (الغيبة، ص 297 و 345 ) و در توضيح آن مى‌گويد: «اين روايت، به معنى عام خود نيست كه شامل عموم خدمتگزاران ائمه طاهرين گردد، بلكه اين را بدين سبب فرموده‌اند كه گاهى در ميان شيعيان، افرادى پيدا مى‌شوند كه به واسطه نزديكى با آن ذوات مقدسه، دست به تغيير و تبديل گفتار آنها زده و چنان‌كه خواهيم گفت، نسبت به آنان خيانت مى‌ورزند».


وى در ادامه، روايتى را نقل مى‌كند كه مؤيد مطلب خود است: محمد بن صالح همدانى روايت نموده كه گفت: نامه‌اى خدمت حضرت امام زمان(ع) نوشتم كه خانواده من، به من آزار مى‌رسانند و با اين روايتى كه از پدران بزرگوار شما وارد شده: «خدامنا و قوامنا شرار خلق الله» مرا سرزنش مى‌كنند.
وى در ادامه، روايتى را نقل مى‌كند كه مؤيد مطلب خود است: محمد بن صالح همدانى روايت نموده كه گفت: نامه‌اى خدمت حضرت امام زمان(ع) نوشتم كه خانواده من، به من آزار مى‌رسانند و با اين روايتى كه از پدران بزرگوار شما وارد شده: «خدامنا و قوامنا شرار خلق الله» مرا سرزنش مى‌كنند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش