منتهی المقال في أحوال الرجال: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲۰: خط ۱۲۰:
مؤلف، سپس، وارد متن كتاب مى‌شود كه با عنوان «آدم ابوالحسين النحاس الكوفى»، آغاز مى‌گردد.
مؤلف، سپس، وارد متن كتاب مى‌شود كه با عنوان «آدم ابوالحسين النحاس الكوفى»، آغاز مى‌گردد.


مؤلف، در ذيل نام هريك از راويان، كلام ميرزا را از «رجال كبير» نقل كرده و سپس تعليقات وحيد بهبهانى و آن‌گاه كلمات علماى ديگر را نقل كرده است. ايشان در معرفى برخى راويان، از اقوال علماى عامه نيز استمداد طلبيده است. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1231/1/460 رجوع شود به ج 7، ص 460، رقم 4471] </ref>    <ref> [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1231/1/465 همان، ص 465، رقم 4477 و 4478 و 4479]</ref>
مؤلف، در ذيل نام هريك از راويان، كلام [[ميرزا]] را از «[[رجال كبير]]» نقل كرده و سپس تعليقات وحيد بهبهانى و آن‌گاه كلمات علماى ديگر را نقل كرده است. ايشان در معرفى برخى راويان، از اقوال علماى عامه نيز استمداد طلبيده است. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1231/1/460 رجوع شود به ج 7، ص 460، رقم 4471] </ref>    <ref> [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1231/1/465 همان، ص 465، رقم 4477 و 4478 و 4479]</ref>


ايشان نظر خود را با «قلت» و يا «اقول» در پايان بيان داشته است.
ايشان نظر خود را با «قلت» و يا «اقول» در پايان بيان داشته است.
خط ۱۲۶: خط ۱۲۶:
مؤلف، در خاتمه كتاب، به دوازده فايده رجالى اشاره كرده، اما فقط پنج فايده را توضيح مى‌دهد.
مؤلف، در خاتمه كتاب، به دوازده فايده رجالى اشاره كرده، اما فقط پنج فايده را توضيح مى‌دهد.


ايشان، در فايده اول - با توجه به اينكه در ابتداى بسيارى از اسناد كتاب «كافى»، لفظ «عدة من اصحابنا» ذكرشده است و اين «عده» شامل گروهى از «روات» مى‌شود و اين باعث ابهام است - ابهام را از برخى از اسناد كتاب «كافى» كه لفظ مزبور در آن وجود دارد، مى‌زدايد؛ به اين صورت كه اگر اين «عده»، از «احمد بن محمد بن عيسى» روايت كرده باشند، مقصود از آن، «محمد بن يحيى العطار، على بن موسى الكمندانى، داود بن كوره، احمد بن ادريس و على بن ابراهيم بن هاشم» مى‌باشد و اگر از «احمد بن محمد بن خالد» روايت كرده باشند، مراد، «على بن ابراهيم بن هاشم، على بن محمد بن عبد الله بن اذينه، احمد بن عبد الله بن ابيه و على بن الحسين» است و اگر از «سهل بن زياد» روايت كرده باشند، مقصود، «على بن محمد بن علان، محمد بن ابى عبد الله، محمد بن الحسن و محمد بن عقيل كلينى» مى‌باشد. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1231/1/471 متن كتاب، ج7، ص471]</ref>
ايشان، در فايده اول - با توجه به اينكه در ابتداى بسيارى از اسناد كتاب «[[الکافی|كافى]]»، لفظ «عدة من اصحابنا» ذكرشده است و اين «عده» شامل گروهى از «روات» مى‌شود و اين باعث ابهام است - ابهام را از برخى از اسناد كتاب «كافى» كه لفظ مزبور در آن وجود دارد، مى‌زدايد؛ به اين صورت كه اگر اين «عده»، از «احمد بن محمد بن عيسى» روايت كرده باشند، مقصود از آن، «محمد بن يحيى العطار، على بن موسى الكمندانى، داود بن كوره، احمد بن ادريس و على بن ابراهيم بن هاشم» مى‌باشد و اگر از «احمد بن محمد بن خالد» روايت كرده باشند، مراد، «على بن ابراهيم بن هاشم، على بن محمد بن عبد الله بن اذينه، احمد بن عبد الله بن ابيه و على بن الحسين» است و اگر از «سهل بن زياد» روايت كرده باشند، مقصود، «على بن محمد بن علان، محمد بن ابى عبد الله، محمد بن الحسن و محمد بن عقيل كلينى» مى‌باشد. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1231/1/471 متن كتاب، ج7، ص471]</ref>


در فايده دوم، اين روايت را از شيخ طوسى نقل مى‌كند: «خدامنا و قوامنا شرار خلق الله» (الغيبة، ص 297 و 345 ) و در توضيح آن مى‌گويد: «اين روايت، به معنى عام خود نيست كه شامل عموم خدمتگزاران ائمه طاهرين گردد، بلكه اين را بدين سبب فرموده‌اند كه گاهى در ميان شيعيان، افرادى پيدا مى‌شوند كه به واسطه نزديكى با آن ذوات مقدسه، دست به تغيير و تبديل گفتار آنها زده و چنان‌كه خواهيم گفت، نسبت به آنان خيانت مى‌ورزند».
در فايده دوم، اين روايت را از [[شیخ طوسى]] نقل مى‌كند: «خدامنا و قوامنا شرار خلق الله» (الغيبة، ص 297 و 345 ) و در توضيح آن مى‌گويد: «اين روايت، به معنى عام خود نيست كه شامل عموم خدمتگزاران ائمه طاهرين گردد، بلكه اين را بدين سبب فرموده‌اند كه گاهى در ميان شيعيان، افرادى پيدا مى‌شوند كه به واسطه نزديكى با آن ذوات مقدسه، دست به تغيير و تبديل گفتار آنها زده و چنان‌كه خواهيم گفت، نسبت به آنان خيانت مى‌ورزند».


وى در ادامه، روايتى را نقل مى‌كند كه مؤيد مطلب خود است: محمد بن صالح همدانى روايت نموده كه گفت: نامه‌اى خدمت حضرت امام زمان(ع) نوشتم كه خانواده من، به من آزار مى‌رسانند و با اين روايتى كه از پدران بزرگوار شما وارد شده: «خدامنا و قوامنا شرار خلق الله» مرا سرزنش مى‌كنند.
وى در ادامه، روايتى را نقل مى‌كند كه مؤيد مطلب خود است: محمد بن صالح همدانى روايت نموده كه گفت: نامه‌اى خدمت حضرت امام زمان(ع) نوشتم كه خانواده من، به من آزار مى‌رسانند و با اين روايتى كه از پدران بزرگوار شما وارد شده: «خدامنا و قوامنا شرار خلق الله» مرا سرزنش مى‌كنند.
خط ۱۴۰: خط ۱۴۰:
مؤلف، با تأكيد بر اينكه بسيارى از وكلاى حضرات معصومين(ع) در غايت جلالت و وثاقت هستند، به ذكر نام برخى از آنها مى‌پردازد. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1231/1/475 همان، ص 475]</ref>
مؤلف، با تأكيد بر اينكه بسيارى از وكلاى حضرات معصومين(ع) در غايت جلالت و وثاقت هستند، به ذكر نام برخى از آنها مى‌پردازد. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1231/1/475 همان، ص 475]</ref>


در فايده سوم، مؤلف، نام برخى از سفراى امام حسن عسكرى(ع) و امام زمان(عج) را كه در مورد آنها مدح آمده، برمى‌شمرد و به‌وسيله روايات در مورد آنها توضيحاتى مى‌دهد كه برخى از آنها جزء نواب اربعه امام زمان(عج) مى‌باشند.
در فايده سوم، مؤلف، نام برخى از سفراى [[حسن بن علی (ع)، امام یازدهم|امام حسن عسكرى(ع)]] و امام زمان(عج) را كه در مورد آنها مدح آمده، برمى‌شمرد و به‌وسيله روايات در مورد آنها توضيحاتى مى‌دهد كه برخى از آنها جزء نواب اربعه امام زمان(عج) مى‌باشند.


در فايده چهارم، مؤلف، نام جماعتى از كسانى را كه ادعاى بابيت كرده‌اند، برمى‌شمرد و رواياتى را در مذمت آنها نقل مى‌كند. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1231/1/486 همان، ص 486]</ref>
در فايده چهارم، مؤلف، نام جماعتى از كسانى را كه ادعاى بابيت كرده‌اند، برمى‌شمرد و رواياتى را در مذمت آنها نقل مى‌كند. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1231/1/486 همان، ص 486]</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش