۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'على بن ابىطالب' به 'على بن ابىطالب ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'معاد (ابهام زدایی)' به 'معاد (ابهامزدایی)') |
||
| (۴۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR12754J1.jpg | |||
| عنوان =معادشناسی | |||
| پدیدآوران = | |||
| | [[مؤسسه ترجمه و نشر دوره علوم و معارف اسلام]] (اشراف) | ||
| | |||
[[حسینی طهرانی، محمدحسین]] ( | [[حسینی طهرانی، محمدحسین]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | |||
|زبان | | کد کنگره =BP 222 /ح5م6 | ||
| موضوع = | |||
برزخ | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
رستاخیز | رستاخیز | ||
| خط ۲۷: | خط ۱۵: | ||
معاد | معاد | ||
مرگ - | مرگ - جنبههای قرآنی | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | نور ملکوت قرآن ج: 1 | ||
| مکان نشر =مشهد مقدس - ایران | |||
| سال نشر = 1427 ق | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE12754AUTOMATIONCODE | |||
| | | چاپ =11 | ||
| | | شابک =964-6533-03-5 | ||
| | | تعداد جلد =10 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =12754 | |||
| | | کتابخوان همراه نور =12754 | ||
| | | کد پدیدآور = | ||
| | | پس از = | ||
|کد | | پیش از = | ||
| | }} | ||
|} | {{کاربردهای دیگر|معاد (ابهامزدایی)}} | ||
{{کاربردهای دیگر|معادشناسی (ابهامزدایی)}} | |||
'''معادشناسی'''، از آثار ارزشمند [[حسینی طهرانی، محمدحسین|علامهى طهرانى]] بشمار مىرود. ايشان اين مباحث را در ماه مبارک رمضان سال 1396ق براى شاگردان خود القاء نموده، سپس مذاكرات را به رشتهى تحرير آورده و به صورت 75 مجلس تدوين نموده است. ايشان با استفاده از آيات قرآنى و اخبار معصومين(ع) و ادلهى عقلى و مطالب ذوقى کیفیت سير و حركت انسان در دنيا و نحوهى تبدل نشأهى غرور به عالم حقائق و ارتحال او به سوى خدا را به نحو وافى وافر مطرح كردهاند. مؤلف همچنين دربارهى عالم برزخ، نحوهى خلقت فرشتگان، نفخ صور، حشر و نشر مردم در صحراى قيامت، حساب و كتاب، ميزان، صراط، شفاعت، بهشت و دوزخ بحث مستوفايى به عمل و در خلال مباحث به داستانهاى جذاب و شيرينى اشاره مىكند. | |||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
اينك به توضيح هر يك از مجالس كتاب مىپردازيم كه در برگيرنده مطالب اصلى كتاب مىباشد. | اينك به توضيح هر يك از مجالس كتاب مىپردازيم كه در برگيرنده مطالب اصلى كتاب مىباشد. | ||
#انسان بر حسب ظاهر با يك نظام قراردادى و اعتبارى زندگى مىكند؛ ولى بر حسب باطن در يك نظام طبيعى و تكوينى به سر مىبرد و در اين ميان دين تنظيم كنندهى روابط ميان امور حقيقى و اعتبارى است. | |||
#حيات دنيا ظاهرى دارد و باطنى و آخرت باطن دنيا و حقيقت دنياست. | |||
#كسانى كه در دنيا زندگى مىكنند و دل به ظاهر دنيا مىدهند و ابدا با باطن كارى نداشته و از وجدان خود كه در حقيقت مربوط به خداست نيرو نمىگيرند پيوسته در دل آنان محبت دنيا و آثار آن رو به فزونى مىرود، مردن براى اين افراد بسيار سخت است. | |||
#معناى دنياى مذموم زندگى كردن بر اساس تخيلات و شهوات و لذائذ فانيه و غفلت از برنامهى حقيقى انسانى و جهالت و غفلت از خداست. | |||
#مرگ و خواب از جنس واحدند و يك حكم را دارند، در حال مرگ و در حال خواب در هر دو حال خداوند جان را مىگيرد، ليكن آن كسى كه اجلش رسيده است، آن جان را نگاهداشته و آن كه اجلش نرسيده است، جان را در موقع بيدارى به او بر مىگرداند. | |||
#فعل قبض ارواح از ذات مقدس حضرت خالق پيدا مىشود و در اول وهله در آئينه وجود ملك الموت ظهور پيدا كرده و سپس از ملك الموت به فرشتگان ديگر على حسب اختلاف درجاتهم و مراتبهم طلوع و ظهور نموده تا بالاخره در گروه فرشتگانى از همه درجه و سعهى وجودى آنها كمتر است، پديدار مىگردد. | |||
#چون نفس انسان از عالم ملكوت است، لذا ملك الموت از ملكوت انسان روح او را مىگيرد. | |||
#سعادت انسان در ايمان به خدا و عمل به احكام دينى است و اگر انسان در حال سكرات موت ايمان بياورد، ايمان وى بى فايده خواهد بود. | |||
#اولياى الهى چون به مرتبهى اعلاى كمال رسيدهاند، لذا ترس و اندوه و سكرات موت را ندارند و يكسره به بهشت مىروند و ولايت آنها عين ولايت خداست. | |||
#در حالت موت زشتىها و خوبىها هر كدام به اصل خو د مىروند. | |||
#انسان داراى عوالم سه گانهى بدن، مثال و نفس مىباشد و در ادعيه مخصوص به ماه شعبان به اين مطلب اشاره شده است. | |||
#روح انسان بعد از مرگ به عالمى بنام عالم برزخ مىرود عالم برزخ را عالم مثال و عالم خيال نيز مىگويند. | |||
#در عالم برزخ هم بهشت مثالى وجود دارد وهم دوزخ مثالى. | |||
#اعمالى كه انسان در دنيا انجام داده، در برزخ به صورتهاى واقعى ملكوتى براى انسان جلوه مىكنند. | |||
#كسانى كه روحيهى استكبارى دارند، هيچ وقت به حقائق دست نمىيابند. | |||
#مستضعفينى كه راه وصول به حقائق را ندارند، بالاخره مورد عفو قرار مىگيرند، انسان اگر در اين نشأه تخم مراقبه را بكارد و بميرد در برزخ نفوس ناقصهى آنها مسير تكامل را مىپيمايد. | |||
#تمام پديدههاى عالم مادى با قواى ملكوتى اداره مىشوند. | |||
#صورت برزخى مومنان به صورت انسان است، ارواح براى ديدار اهل خود به دنيا مىآيند و نزول آنها به صورت پرنده از باب تمثيل است. | |||
#بهشتى كه حضرت آدم(ع) در آن سكنى داشت بهشت برزخى و مثالى است، اعمال انسان در برزخ تجسم پيدا مىكند. | |||
#مؤلف از مجلس بيستم به بيان مقدمات عالم قيامت كبرى و حضور انسان در پيشگاه پرودرگار و شرح عوالمى را كه انسان در اين دوره از حيات اخروى طى مىكند، مىپردازد. لازم به ذكر است كه تحقق ظهور حضرت مهدى(عج) قبل از قيامت حتمى است. | |||
#ساعت قيامت فرا نمىرسد، مگر انكه ده آيه از آيات الهيه به ظهور مىپيوندد و مراد از ياجوج و ماجوج همان طائفه مغول هستند. | |||
#معناى دميدن اسرافيل در صور و همچنين بيان معانى غيبية از باب تشبيه معقول به محسوس است و در آيات و روايات بسيار ديده مىشود. | |||
#مراد از '''«من فى الارض»''' در آيهى صعق، اهل برزخ و مراد از '''«من فى السموات»''' اهل عالم تجرد هستند. | |||
#مراد از '''«الا من شاء الله»''' در آيهى صعق، مخلصين هستند كه هرگز در اثر نفخ صور نمى ميرند. | |||
#مقربين و مخلصين مظهر اسماى حسناى الهيه هستند. | |||
#كسى كه از خوديت خود كه جنبهى خلقى و دعوت به نقس و انانيت و استكبار اوست، بيرون آيد و در ذات و صفات خدا فانى شود، او متحقق به وجه الله شده و براى او هلاكت و مرگ نيست. | |||
#در قيامت موجوادت خود را فانى و سراب نشان داده و ابدا در خود استقلال و اتكائى ندارند و جنبه ربط آنها با خدا روشن و آشكار مىگردد. | |||
#شيئيت اشياء از نقطه نظر وجه خلقى همههالك و فانياند؛ ولى از نظر وجه اللهى پيوسته باقى هستند. | |||
#در معاد لقاء و شهود تفصيلى حضرت پروردگار محقق مىشود. | |||
#قيامت در عرض برزخ نيست، بلكه در طول آنست و افرادى كه در دنيا هستند مىتوانند هم به برزخ برسند و هم به قيامت. | |||
#چون عالم قيامت بروز حقائق است، لذا کیفیت نزول نور توحيد و ولايت در عوالم براى اهل قيامت مشهود خواهد بود. | |||
#كفار و فجار در قيامت در ظلمات بسر مىبرند و دائما محجوبند. | |||
#همان طورى كه انسان با سراسر وجودش پائين آمده است، همچنين با سراسر وجودش دوباره صعود نموده و بازگشت مىكند. | |||
#مقدماتى را كه طبیعیون براى انكار معاد اقامه مىكنند، از نوع مقدمات تخيليه و شعريه تجاوز نمىكند و اين مسأله در علوم فاقد ارزش و اعتبار است. | |||
#خداوند به وسيله اسم «المحيى» مردگان را زنده مىكند و نداى حضرت ابراهيم(ع) به مرغان نداى ملكوتى بوده است. | |||
#بارش چهل روز باران براى حشر مردگان حاوى اسم «المحيى» است و از باب تمثيل است، در باب کیفیت معاد جسمانى آراى علماى مختلف است. | |||
#شبههى آكل و مأكول از راه قاعده فلسفه «شيئيت اشياء به صورت آنهاست نه به مادهى آنها» قابل حل است. | |||
#دفع شبهات وارده بر معاد جسمانى و بررسى تفصيلى شبهه آكل و مأكول. | |||
#مؤلف با 7 مقدمه معاد جسمانى را ثابت مىكند. | |||
#صدر المتاليهين مىگويد، اين بدن بعينه و به صورت جسد در روز قيامت محشور مىشود و براى او منكشف مىشود كه معاد در روز بازپسين مجموع نفس و بدن بعينهما و شخصهما خواهند بود و آنچه در قيامت مبعوث مىگردد، خود اين بدن است نه بدن ديگرى كه با او مبين بوده باشد. | |||
# تطاير كتب به معناى باز شدن نامههاى عمل است، انكار نامه و اصلاح نامهى عمل در قيامت امكان پذير نيست. | |||
# آياتى در قرآن مجيد داريم كه دلالت دارد بر آنكه بعضى از افراد نامه عملشان از سمت راست و دستهاى نامهى عملشان از سمت چپ مىباشد. | |||
# امام كه همان مقام ولايت كليه است، در حقيقت جان و حقيقت كتاب آفرينش و كاخ وجود است و بر تمام افراد اعم از بهشتى و جهنمى سيطره دارد. | |||
# شهيد و شاهد يك معنى دارد و شهادت به معناى حضور است و داراى دو مرحله است: مرحله عمل و مرحله اداء. | |||
# شرط شهادت آنست كه علاوه بر ظواهر اعمال بر بواطن و سرائر عالم باشد و اگر چنين نباشد، شهادت از حيطه وجودى و سعهى علمى او خارج است. | |||
# يك دسته از كسانى كه در روز قيامت براى اداء شهادت حاضر مىشوند، ملائكه هستند. | |||
# چون اعضاء و جوارح انسان داراى حيات و شعور هستند، لذا در قيامت شهادت ميدهند و شهادت آنها اختصاص به دشمنان خدا دارد. | |||
# زمان و مكان داراى فهم و شعورند و در قيامت شهادت مىدهند. | |||
# قرآن و اعمال در قيامت شهادت مىدهند. | |||
# قرآن در قيامت به صورت مثالى ظاهر مىشود و آن صورت مثال حقيقت قرآن است و آن صورت مثالى با انسان تكلم مىكند. | |||
# راههاى بسوى خدا بسيار است؛ ولى صراط مستقيم تنها يكى است و تمام اين راهها به مقدار نزديك بودنش به راه مستقيمى كه اقصر فاصله بين بنده و بنده خداست از صراط مستقيم بهره دارند و صراط على بن ابيطالب(ع) يگانه راه مستقيم است. | |||
# انسان براى رسيدن به كمال بايد عوالم هفتگانه را طى كند و مراد از صراط مستقيم در قرآن [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|امیرالمؤمنین(ع)]] مىباشد. | |||
# تمام افراد جن و انس كه حامل تكليف الهى هستند بايد از صراط عبور كنند، گر چه مستلزم سختىها و مشكلات و امتحانات و ابتلائات و مجاهدات باشد و در آن جهان صراط به صورت پلى به روى جهنم است كه تا از آن عبور نشود به درجات عليا و مقامات حسنى نمىتوان رسيد. | |||
# ميزان در روز قيامت حق و عدل است و كسانى كه به درجهى خلوص و طهارت مطلقه رسيدهاند و از فانيان در ذات احديت گشتهاند براى آنان ميزانى نخواهد بود. | |||
# معيار و ميزان انبياء و اوصياء هستند و هر امتى با موازين روحى و عملى و سلوكى امامش سنجيده مىشود، [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|امیرالمؤمنین(ع)]] ميزان اعمال است چون كردار و صفات و نيات و وجودش براى خداست. | |||
# يكى از مراحلى كه در قيامت پيش داريم، مرحلهى حساب است و چون علم خدا به اشياء علم حضورى است، لذا «سريع الحساب» است. | |||
# آيات در قرآن كريم وارد است كه دلالت دارد بر آن كه مردم از نقطهى نظر حساب و سختى و آسانى آن در مرتبهى واحد نيستند، بلكه بعضى حسابشان سخت و برخى آسان است، مؤلف در اين مجلس دربارهى حقيقت زمان بحث كرده و نظريه نسبيت زمان را بر اساس نظريه انيشتين مورد بررسى قرار مىدهد. | |||
# حساب كسانى كه به مقام فناء فى الله نرسيدهاند، مواخذه و توبيخ و تبكيت و حداقل ملامت و به واسطهى شائبهى دوئيت كه در آنان است، مورد باز خواست و در برابر قرار گرفتن تكليف است؛ ولى حساب اولياء و انبياء و مقربان و مخلصان كه مقام بقاء بعد از فناء رسيدهاند، از باب رد و بدل و گفتگوى حبيب با محبوب و كشف اسرار درون حرم بين محرم و صاحب حرم است. | |||
# بر اساس آيات قرآنى چون نباتات و جمادات و حيوانات داراى علم و حيات هستند، لذا در قيامت محشور مىشوند. | |||
# بحث شفاعت از بهترين و عالىترين ابحاث معاد است، چه در آيات قرآنى و چه در روايات معصومين(ع) سخن از اين موضوع بسيار به ميان آمده است، برخى در اين مسأله تا آنجا زياده روى كردهاند كه شفاعت را به نصاب و معاندان هم رساندهاند و برخى هم آنقدر كوتاه آمدهاند كه شفاعت را به طور كلى انكار كردهاند. علامه در بحث شفاعت از [[الميزان في تفسير القرآن|تفسير الميزان]] و رسالهى معاد [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبائى]] بهرههاى فراوانى برده است. | |||
# چون پيامبر اكرم(ص) واسطهى در خلقت عالم تكوين و سبب پيدايش موجودات جهات تجرد و ماده و نشأه ملك و ملكوت مىباشد، لذا حائز مقام شفاعت در قيامت مىباشد. | |||
# در اين مجلس دربارهى اصناف شفاعت كنندگان بحث به ميان مىآيد. | |||
# آنچه از كليات آيات و روايات استفاده مىشود، اين است كه شرط شفاعت ايمان است. ايمان به خدا و رسول خدا و به اوصياء و اولياى رسول خدا. | |||
# از پيامبر اكرم(ص) دربارهى مقام محمود سؤال مىكنند، حضرت مىفرمايد: مقام محمود مقام شفاعت است. | |||
# منبر و لواء در روز قيامت مخصوص رسول اكرم(ص) و اهلبيت او مىباشد. | |||
# حوض كوثر كه به [[امام على(ع)|على بن ابىطالب]] اختصاص دارد. مقام ظهور و بروز ولايت است و شیعیان او به آن وارد مىشوند. | |||
# مقام اعراف كه مقامى است، بسيار رفيع و منيع اختصاص به كسانى دارد كه هم بر بهشت و هم بر دوزخ حاكماند و بر هر دوى آنها مسيطر و مسلط هستند. | |||
# بهشت و دوزخ در ملكوت زمين است و در حال حاضر موجودند. | |||
# بهشت محل پرهيزكاران و پاکدلان است و در بهشت مومنان به لقاء پروردگارشان نائل مىشوند. | |||
# بهشت داراى درجات مختلف و متفاوتى است كه برخى بر برخى فضيلت دارد. | |||
# مشركان، معاندان، كافران، منافقان در جهنم هستند. | |||
# مؤلف در اين مجلس دربارهى جبر و اختيار بحث مستوفايى به عمل آورده و در نهايت مسأله امر بين الامرين را ثابت مىكند. | |||
# زقوم درخت جهنمى است و در مقابل درخت طوبى است و اصل بعد از ولايت و سعادت است. | |||
# حقيقت جهنم ياس از رحمت خداوند است و انانيت، حجاب و موجب دخول در جهنم است. | |||
# آخرين مجلس كتاب معاد شناسى اختصاص به خلود دارد. مؤلف ابتدا آيات خلود بهشتيان و دوزخيان را مطرح كرده، سپس با دلايل عقلى آن را ثابت مىكند، سپس به اشكالات وارده جواب مىدهد. | |||
==منابع مقاله== | |||
متن كتاب. | |||
{{کتاب سال جمهوری اسلامی ایران}} | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
== | |||
[[معرفة المعاد]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده:کلام و عقاید]] | [[رده:کلام و عقاید]] | ||
[[رده:مباحث خاص کلامی]] | [[رده:مباحث خاص کلامی]] | ||
[[رده:کتاب سال جمهوری اسلامی ایران]] | |||
[[رده:معادشناسی]] | |||