۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]') |
جز (جایگزینی متن - 'على بن ابىطالب(ع)' به 'على بن ابىطالب(ع) ') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
نویسنده در مقدمه کتاب با تقسیم تألیفات علوم قرآنی به چهار دسته، کتاب حاضر را گلچینى از مباحث علوم قرآنى دانسته است که سعى گردیده ضمن طرح مباحث عمده و مهم، ارتباط منطقى و زنجیرهاى میان آنها رعایت شود. از سوى دیگر به جهت پرهیز از افراط و تفریط در طرح مطالب، سعى بر این بوده است که حد متوسط، مبناى هر بحث قرار گیرد؛ بهگونهاى که طالبان آشنایى با علوم قرآنى، بهسادگى و سهولت با مجموعهاى از این علوم آشنا گردند<ref>ر.ک: مقدمه، ص24</ref>. | نویسنده در مقدمه کتاب با تقسیم تألیفات علوم قرآنی به چهار دسته، کتاب حاضر را گلچینى از مباحث علوم قرآنى دانسته است که سعى گردیده ضمن طرح مباحث عمده و مهم، ارتباط منطقى و زنجیرهاى میان آنها رعایت شود. از سوى دیگر به جهت پرهیز از افراط و تفریط در طرح مطالب، سعى بر این بوده است که حد متوسط، مبناى هر بحث قرار گیرد؛ بهگونهاى که طالبان آشنایى با علوم قرآنى، بهسادگى و سهولت با مجموعهاى از این علوم آشنا گردند<ref>ر.ک: مقدمه، ص24</ref>. | ||
در اولین بخش کتاب به کلیات پرداخته شده است. نویسنده ابتدا سیر تاریخی علوم قرآنی را بررسی کرده و مینویسد: «به اعتقاد دانشمندان علوم قرآنى، در میان صحابه پیامبر(ص) على بن ابىطالب(ع) از پیشگامان و طلایهداران تفسیر و علوم قرآنى بوده و حتى شخصیتى چون [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] تفسیر قرآن را از ایشان آموخته است». همچنین با اشاره به اینکه تدوین تفسیر و مباحث قرآنى از قرن دوم آغاز مىگردد و از این زمان به بعد دانشمندان فراوانى در خدمت تألیفات قرآنى قرار مىگیرند، اسامی پیشگامان تدوین علوم قرآنی را متذکر میشود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص31-30</ref>. | در اولین بخش کتاب به کلیات پرداخته شده است. نویسنده ابتدا سیر تاریخی علوم قرآنی را بررسی کرده و مینویسد: «به اعتقاد دانشمندان علوم قرآنى، در میان صحابه پیامبر(ص) [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] از پیشگامان و طلایهداران تفسیر و علوم قرآنى بوده و حتى شخصیتى چون [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] تفسیر قرآن را از ایشان آموخته است». همچنین با اشاره به اینکه تدوین تفسیر و مباحث قرآنى از قرن دوم آغاز مىگردد و از این زمان به بعد دانشمندان فراوانى در خدمت تألیفات قرآنى قرار مىگیرند، اسامی پیشگامان تدوین علوم قرآنی را متذکر میشود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص31-30</ref>. | ||
عناوین قرآن، معانی قرآن، وجه نامگذاری و عربی بودن قرآن از دیگر مباحث این بخش است. نویسنده درباره عربی بودن قرآن، آن را امری طبیعی میداند؛ چراکه پیامبر از میان قومى مبعوث به رسالت گشت که زبانشان عربى بود. این امر منافاتى با رسالت جهانى و دعوت همگانى او، که براى همه عصرها و نسلهاست و هدایتگرى کتابش که «هدى للنّاس» است، ندارد<ref>ر.ک: همان، ص50</ref>. | عناوین قرآن، معانی قرآن، وجه نامگذاری و عربی بودن قرآن از دیگر مباحث این بخش است. نویسنده درباره عربی بودن قرآن، آن را امری طبیعی میداند؛ چراکه پیامبر از میان قومى مبعوث به رسالت گشت که زبانشان عربى بود. این امر منافاتى با رسالت جهانى و دعوت همگانى او، که براى همه عصرها و نسلهاست و هدایتگرى کتابش که «هدى للنّاس» است، ندارد<ref>ر.ک: همان، ص50</ref>. | ||
چهار بخش کتاب، یعنی از بخش دوم تا پنجم به تاریخ قرآن اختصاص دارد. وحی، نزول قرآن، تدوین قرآن و قرائات قرآن عناوین این چهار بخش است. | چهار بخش کتاب، یعنی از بخش دوم تا پنجم به تاریخ قرآن اختصاص دارد. وحی، نزول قرآن، تدوین قرآن و قرائات قرآن عناوین این چهار بخش است. | ||
به اتفاق شیعه و سنى اولین کسى که پس از رحلت پیامبر اکرم به دستور آن حضرت اقدام به جمعآورى مصحف نمود، على بن ابىطالب(ع) بود. مصحف على بن ابىطالب داراى امتیازاتى نظیر تنظیم ترتیب سورهها به همان ترتیب نزول، اسباب نزول، مکان نزول و جوانب کلى آیات بوده است. این مصحف بهعنوان میراثى نزد امامان قرار گرفته و از امامى به امام دیگر منتقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص166</ref>. | به اتفاق شیعه و سنى اولین کسى که پس از رحلت پیامبر اکرم به دستور آن حضرت اقدام به جمعآورى مصحف نمود، [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] بود. مصحف على بن ابىطالب داراى امتیازاتى نظیر تنظیم ترتیب سورهها به همان ترتیب نزول، اسباب نزول، مکان نزول و جوانب کلى آیات بوده است. این مصحف بهعنوان میراثى نزد امامان قرار گرفته و از امامى به امام دیگر منتقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص166</ref>. | ||
احرف سبعه از جمله مباحثی است که در بخش قرائات قرآن مطرح شده است. نویسنده با طرح دیدگاههای مختلف شیعه و سنی از جمله [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] که میگوید در معنای این حدیث نزدیک به چهل قول وجود دارد، در آخر چنین ابراز نظر میکند: «واقعیت این است که وقتى در میان طرفداران یک نظریه (کسانى که معتقدند منظور از «سبعة أحرف» لغات یا لهجههاى عرب است) از چهل نظریهاى که ابراز شده است، چنین آشفتگى و تشتت رأى وجود داشته باشد، چگونه مىتوان نسبت به اعتبار اصل این حدیث، دل خوش نمود»<ref>ر.ک: همان، ص263 و 266</ref>. | احرف سبعه از جمله مباحثی است که در بخش قرائات قرآن مطرح شده است. نویسنده با طرح دیدگاههای مختلف شیعه و سنی از جمله [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] که میگوید در معنای این حدیث نزدیک به چهل قول وجود دارد، در آخر چنین ابراز نظر میکند: «واقعیت این است که وقتى در میان طرفداران یک نظریه (کسانى که معتقدند منظور از «سبعة أحرف» لغات یا لهجههاى عرب است) از چهل نظریهاى که ابراز شده است، چنین آشفتگى و تشتت رأى وجود داشته باشد، چگونه مىتوان نسبت به اعتبار اصل این حدیث، دل خوش نمود»<ref>ر.ک: همان، ص263 و 266</ref>. |
ویرایش