۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
#تقسيم سورههايى كه در آن، ناسخ و منسوخ وجود دارد، برحسب ترتيب سور قرآن كريم؛ بدين صورت كه از بررسى و بحث پيرامون سوره بقره آغاز و تا پايان قرآن كريم، ادامه داده است. وى اين ترتيب را در مورد تمام سورهها رعايت كرده و حتى اين اصل را در مورد آيات داخل سوره نيز مد نظر داشته است. بدين شكل كه مثلا در سوره بقره، بيست و سه آيه را كه در مورد نسخ مىباشند، بررسى نموده و سپس سوره آل عمران، نساء و... را بحث كرده است (بدون آنكه به آيههاى ديگرى كه ارتباطى به ناسخ و منسوخ ندارند، پرداخته باشد)<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13017/1/71|همان، ص 71]]</ref> | #تقسيم سورههايى كه در آن، ناسخ و منسوخ وجود دارد، برحسب ترتيب سور قرآن كريم؛ بدين صورت كه از بررسى و بحث پيرامون سوره بقره آغاز و تا پايان قرآن كريم، ادامه داده است. وى اين ترتيب را در مورد تمام سورهها رعايت كرده و حتى اين اصل را در مورد آيات داخل سوره نيز مد نظر داشته است. بدين شكل كه مثلا در سوره بقره، بيست و سه آيه را كه در مورد نسخ مىباشند، بررسى نموده و سپس سوره آل عمران، نساء و... را بحث كرده است (بدون آنكه به آيههاى ديگرى كه ارتباطى به ناسخ و منسوخ ندارند، پرداخته باشد)<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13017/1/71|همان، ص 71]]</ref> | ||
#استشهادات و استناد به اقوال: نويسنده در مورد احاديثى كه به آنها استشهاد كرده، غالبا اسناد كامل را ذكر نكرده است، مگر بهصورت نادر؛ بهعنوان مثال، در جايى از كتاب گفته است: «قال الزهري: من لم يعرف الناسخ و المنسوخ خلط فيالدين». ويژگى ديگر در استنادات كتاب، اين است كه در مواردى كه به قول مفسرين و فقها احتجاج شده، دائما از لفظ «قال بعضهم، قال الآخرون و...» استفاده شده است. در مواردى نيز نويسنده به ذكر آرا پرداخته و به سند آنها نيز تصريح كرده است؛ بهعنوان مثال در جايى آورده است: «و هذا الذي ذكرناه مذهب [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] | #استشهادات و استناد به اقوال: نويسنده در مورد احاديثى كه به آنها استشهاد كرده، غالبا اسناد كامل را ذكر نكرده است، مگر بهصورت نادر؛ بهعنوان مثال، در جايى از كتاب گفته است: «قال الزهري: من لم يعرف الناسخ و المنسوخ خلط فيالدين». ويژگى ديگر در استنادات كتاب، اين است كه در مواردى كه به قول مفسرين و فقها احتجاج شده، دائما از لفظ «قال بعضهم، قال الآخرون و...» استفاده شده است. در مواردى نيز نويسنده به ذكر آرا پرداخته و به سند آنها نيز تصريح كرده است؛ بهعنوان مثال در جايى آورده است: «و هذا الذي ذكرناه مذهب [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] و عطاء و الحسن و الأوزاعي و الليث و مالك و الشافعي و أحمد و الآخرين»<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13017/1/71|همان]]</ref> | ||
#بررسى آيات ناسخ و منسوخ: نويسنده در مورد آياتى كه در آنها ادعاى نسخ شده، به بررسى و بعضا مناقشه در اقوال مختلف بهوسيله ادله گوناگون پرداخته و در آخر، قول راجح را بيان نموده است؛ بهعنوان مثال، در مورد آيه ''' «و لا تنكحوا المشركات حتى يؤمن» '''<ref>بقره / 221</ref>، نظر كسى را كه قائل است آيهاى در سوره مائده، عموم اين آيه را نسخ نموده، نپسنديده و آن را «غير جيد» دانسته است؛ به اين دليل كه معتقد است اين امر تخصيص مىباشد، نه نسخ<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13017/1/72|همان، ص 72]] - [[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13017/1/73|73]]</ref> | #بررسى آيات ناسخ و منسوخ: نويسنده در مورد آياتى كه در آنها ادعاى نسخ شده، به بررسى و بعضا مناقشه در اقوال مختلف بهوسيله ادله گوناگون پرداخته و در آخر، قول راجح را بيان نموده است؛ بهعنوان مثال، در مورد آيه ''' «و لا تنكحوا المشركات حتى يؤمن» '''<ref>بقره / 221</ref>، نظر كسى را كه قائل است آيهاى در سوره مائده، عموم اين آيه را نسخ نموده، نپسنديده و آن را «غير جيد» دانسته است؛ به اين دليل كه معتقد است اين امر تخصيص مىباشد، نه نسخ<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13017/1/72|همان، ص 72]] - [[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13017/1/73|73]]</ref> | ||
#خلاصهگويى: از ديگر ويژگىهاى اثر حاضر آن است كه نويسنده به تكرار مكررات نپرداخته و در صورتى كه رأى و نظرى را در جايى مطرح كرده باشد، در هنگام رسيدن به آن، به اشاره و تلميح بسنده كرده و آن را تكرار نكرده است<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13017/1/73|همان، ص 73]] - [[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13017/1/74|74]]</ref> | #خلاصهگويى: از ديگر ويژگىهاى اثر حاضر آن است كه نويسنده به تكرار مكررات نپرداخته و در صورتى كه رأى و نظرى را در جايى مطرح كرده باشد، در هنگام رسيدن به آن، به اشاره و تلميح بسنده كرده و آن را تكرار نكرده است<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13017/1/73|همان، ص 73]] - [[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13017/1/74|74]]</ref> |
ویرایش