چهارده رساله فارسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نالدين' به 'ن‌الدين'
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين')
جز (جایگزینی متن - 'نالدين' به 'ن‌الدين')
خط ۴۹: خط ۴۹:




«چهارده رساله‌ى فارسى»، مجموعه‌اى است شامل 14 رساله‌ى فارسى از صائنالدين على بن محمد تركه اصفهانى، در موضوع عرفان عملى و نظرى و ادبى.
«چهارده رساله‌ى فارسى»، مجموعه‌اى است شامل 14 رساله‌ى فارسى از صائن‌الدين على بن محمد تركه اصفهانى، در موضوع عرفان عملى و نظرى و ادبى.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


صائنالدين، اين رساله را در 8 ذى العقده سال 828ق، به پايان رسانده است.
صائن‌الدين، اين رساله را در 8 ذى العقده سال 828ق، به پايان رسانده است.


2. اسرار الصلوة: اين رساله، شامل يك مقدمه و دو باب است. در مقدمه، اصول اربعه بر مبناى علم حرف و تقسيم عبادت به فرض و نفل و اينكه ترقى به مدارج كمال موقوف بر انجام هر دو گونه عبادت است، بيان مى‌شود.
2. اسرار الصلوة: اين رساله، شامل يك مقدمه و دو باب است. در مقدمه، اصول اربعه بر مبناى علم حرف و تقسيم عبادت به فرض و نفل و اينكه ترقى به مدارج كمال موقوف بر انجام هر دو گونه عبادت است، بيان مى‌شود.
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
باب دوم، در تحقيق معنى نماز است كه داراى مقدمه و پنج صحيفه است. صحيفه اول در بيان معنى نماز در عرف شريعت، صحيفه دوم در تحقيق معنى ماهيت نماز در عرف خاص اهل كمال، صحيفه‌ى سوم در بيان اركان نماز، صحيفه چهارم، در بيان اوقات نماز و صحيفه‌ى پنجم در بيان شرايط نماز و تحقيق معانى آن است.
باب دوم، در تحقيق معنى نماز است كه داراى مقدمه و پنج صحيفه است. صحيفه اول در بيان معنى نماز در عرف شريعت، صحيفه دوم در تحقيق معنى ماهيت نماز در عرف خاص اهل كمال، صحيفه‌ى سوم در بيان اركان نماز، صحيفه چهارم، در بيان اوقات نماز و صحيفه‌ى پنجم در بيان شرايط نماز و تحقيق معانى آن است.


3. رساله شق قمر: صائنالدين در اين رساله، آيه‌ى'''«اقتربت الساعة و انشق القمر»''' را تفسير مى‌كند. وى معنى شق قمر و ساعت را بر اساس هفت مكتب فكرى فقها، حكما، مشائين، اشراقيون، محققان صوفيه، طبقه حروفيان، طبقه اولو الايدى و الابصار مورد بحث و بررسى قرار مى‌دهد.
3. رساله شق قمر: صائن‌الدين در اين رساله، آيه‌ى'''«اقتربت الساعة و انشق القمر»''' را تفسير مى‌كند. وى معنى شق قمر و ساعت را بر اساس هفت مكتب فكرى فقها، حكما، مشائين، اشراقيون، محققان صوفيه، طبقه حروفيان، طبقه اولو الايدى و الابصار مورد بحث و بررسى قرار مى‌دهد.


4. تحفه علائيه: صائنالدين در اين رساله، حديثى از احاديث نبوى(ص) را كه مشتمل بر تمام مراتب عبادت است، اختيار نموده و در دو مدرج كه يكى بيان معناى ظاهرى حديث و ديگرى معناى باطنى آن است، مورد بررسى قرار مى‌دهد.
4. تحفه علائيه: صائن‌الدين در اين رساله، حديثى از احاديث نبوى(ص) را كه مشتمل بر تمام مراتب عبادت است، اختيار نموده و در دو مدرج كه يكى بيان معناى ظاهرى حديث و ديگرى معناى باطنى آن است، مورد بررسى قرار مى‌دهد.


متأسفانه اين رساله ناقص است و مدرج دوم در آن ديده نمى‌شود؛ به‌هرحال، مدرج اول شامل شش باب در بيان اقسام طهارت، نماز، زكات، روزه، حج، حكمت اركان اعمال مذكوره مى‌باشد كه هر كدام از آن‌ها از اهميت خاصى برخوردارند.
متأسفانه اين رساله ناقص است و مدرج دوم در آن ديده نمى‌شود؛ به‌هرحال، مدرج اول شامل شش باب در بيان اقسام طهارت، نماز، زكات، روزه، حج، حكمت اركان اعمال مذكوره مى‌باشد كه هر كدام از آن‌ها از اهميت خاصى برخوردارند.
خط ۱۲۷: خط ۱۲۷:
6. نفثة المصدور دوم: اين رساله نيز مانند نفثه اول، نمودارى از اوضاع اجتماعى آن زمان و تقيه نمودن دانشمندان از اظهار عقايد خود، مى‌باشد.
6. نفثة المصدور دوم: اين رساله نيز مانند نفثه اول، نمودارى از اوضاع اجتماعى آن زمان و تقيه نمودن دانشمندان از اظهار عقايد خود، مى‌باشد.


مؤلف، عرض حالى به بايسنغر نوشته و در آن آورده كه پس از اميرزاده پيرمحمد و اميرزاده اسكندر، در پناه دولت او درآمده و رقيبان بارها انگيز بدگويى‌اش نموده و مؤثر واقع نيفتاده است. در اوانى كه نسبت به بايسنغر سوء قصدى واقع شد، گروهى به حمله اتهام گرفتار آمدند؛ از جمله صائنالدين است. وى پس از رفع گرفتارى، شرح حال خود به بايسنغر مى‌نويسد و در پايان آن اشاره به بيان دو سخن مى‌كند و در دومين سخن، از صوفيان و درويشانى كه دكان مشيخت باز كرده مذمت بسيار مى‌كند و از بحث‌هايى كه خود با مشايخ اين طايفه نموده، ياد مى‌كند. در مطاوى كلماتش دو اشاره دارد: يكى راجع به ظهور خاتم الولايه است و ديگرى اشاره به اعتقاد درويشان در مورد اين ظهور و اينكه اختيار عالم در اين وقت به دست درويشان خواهد افتاد و اينكه از اغلب مردمى كه خود را نسبت به اهل عرفان مى‌كنند همين فهم مى‌شود كه انخلاع از تكاليف شرعى را شعار خود كرده‌اند و حال آنكه اين تكاليف، از اهم شعاير سالك محسوب مى‌باشد.
مؤلف، عرض حالى به بايسنغر نوشته و در آن آورده كه پس از اميرزاده پيرمحمد و اميرزاده اسكندر، در پناه دولت او درآمده و رقيبان بارها انگيز بدگويى‌اش نموده و مؤثر واقع نيفتاده است. در اوانى كه نسبت به بايسنغر سوء قصدى واقع شد، گروهى به حمله اتهام گرفتار آمدند؛ از جمله صائن‌الدين است. وى پس از رفع گرفتارى، شرح حال خود به بايسنغر مى‌نويسد و در پايان آن اشاره به بيان دو سخن مى‌كند و در دومين سخن، از صوفيان و درويشانى كه دكان مشيخت باز كرده مذمت بسيار مى‌كند و از بحث‌هايى كه خود با مشايخ اين طايفه نموده، ياد مى‌كند. در مطاوى كلماتش دو اشاره دارد: يكى راجع به ظهور خاتم الولايه است و ديگرى اشاره به اعتقاد درويشان در مورد اين ظهور و اينكه اختيار عالم در اين وقت به دست درويشان خواهد افتاد و اينكه از اغلب مردمى كه خود را نسبت به اهل عرفان مى‌كنند همين فهم مى‌شود كه انخلاع از تكاليف شرعى را شعار خود كرده‌اند و حال آنكه اين تكاليف، از اهم شعاير سالك محسوب مى‌باشد.


7. اعتقادات: صائنالدين در اين رساله همان حديثى را كه در رساله‌ی «تحفه علائيه» نقل شده، مورد شرح و بررسى قرار مى‌دهد و لطايف آن را در قالب چهار بحث ايراد مى‌كند:
7. اعتقادات: صائن‌الدين در اين رساله همان حديثى را كه در رساله‌ی «تحفه علائيه» نقل شده، مورد شرح و بررسى قرار مى‌دهد و لطايف آن را در قالب چهار بحث ايراد مى‌كند:


بحث اول، در باره عالم ارواح و عالم غيب؛
بحث اول، در باره عالم ارواح و عالم غيب؛
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:
بحث چهارم، در بيان چگونگى ملاقات ميان جبرئيل و نبى.
بحث چهارم، در بيان چگونگى ملاقات ميان جبرئيل و نبى.


صائنالدين بحث چهارم را در دو وجه مورد بحث قرار مى‌دهد:
صائن‌الدين بحث چهارم را در دو وجه مورد بحث قرار مى‌دهد:


در وجه اول، وضع ملاقات و هيئت آن مورد نظر است و در وجه دوم، چگونگى تعليم و تعلم ميان جبرئيل و نبى مورد بحث است.
در وجه اول، وضع ملاقات و هيئت آن مورد نظر است و در وجه دوم، چگونگى تعليم و تعلم ميان جبرئيل و نبى مورد بحث است.
خط ۱۵۵: خط ۱۵۵:
بيان مبدأ اين طريق و اسرار راه سالكان كه خود در سه اصل مورد بررسى قرار مى‌گيرد.
بيان مبدأ اين طريق و اسرار راه سالكان كه خود در سه اصل مورد بررسى قرار مى‌گيرد.


صائنالدين خاتمه كتاب را به چند حكايت كه در باره طعن و تشنيع بر بزرگان است، آورده و با فصلى كه مشتمل بر سخنان [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمد غزالى]] است، رساله را به پايان مى‌رساند.
صائن‌الدين خاتمه كتاب را به چند حكايت كه در باره طعن و تشنيع بر بزرگان است، آورده و با فصلى كه مشتمل بر سخنان [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمد غزالى]] است، رساله را به پايان مى‌رساند.


8. اعتقاديه: مؤلف در اين رساله بيان مى‌كند كه تمامى مطالب رساله اعتقادات صرفاً بر اساس حجج و براهين عقلى و نقلى نوشته شده است و تقليد در آن راه ندارد.
8. اعتقاديه: مؤلف در اين رساله بيان مى‌كند كه تمامى مطالب رساله اعتقادات صرفاً بر اساس حجج و براهين عقلى و نقلى نوشته شده است و تقليد در آن راه ندارد.
خط ۱۶۹: خط ۱۶۹:
13. نامه به فيروز شاه: مؤلف در اين رساله به فيروز شاه بن ارغوان شاه كه از اميران آن زمان بوده و مدتى اداره امور هرات را بر عهده داشته، نامه‌اى مى‌نويسد و از او يارى مى‌خواهد.
13. نامه به فيروز شاه: مؤلف در اين رساله به فيروز شاه بن ارغوان شاه كه از اميران آن زمان بوده و مدتى اداره امور هرات را بر عهده داشته، نامه‌اى مى‌نويسد و از او يارى مى‌خواهد.


14. شرح ده بيت از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]: صائنالدين در اين رساله بيان مى‌كند كه عرف عام اهل نظر، لفظ وجود را بر كون اطلاق مى‌كنند و ميان كون و وجود فرق نمى‌گذارند و چون بخواهند كه بر مبناى مذهب درويشان تفسير وجود كنند، از صواب دور مى‌افتند، چون در مشرب اهل تحقيق ميان وجود و كون تفاوت بسيار است. مؤلف در اين رساله در ذيل ابيات [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، به تحقيق پيرامون وجود، كون، قلب و انسان كامل پرداخته و مطالب ارزش‌مندى را ارائه مى‌دهد.
14. شرح ده بيت از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]: صائن‌الدين در اين رساله بيان مى‌كند كه عرف عام اهل نظر، لفظ وجود را بر كون اطلاق مى‌كنند و ميان كون و وجود فرق نمى‌گذارند و چون بخواهند كه بر مبناى مذهب درويشان تفسير وجود كنند، از صواب دور مى‌افتند، چون در مشرب اهل تحقيق ميان وجود و كون تفاوت بسيار است. مؤلف در اين رساله در ذيل ابيات [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، به تحقيق پيرامون وجود، كون، قلب و انسان كامل پرداخته و مطالب ارزش‌مندى را ارائه مى‌دهد.


== ساختار ==
== ساختار ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش