طب اکبری (مقدمه محمدمهدی اصفهانی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نالدين' به 'ن‌الدين'
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين')
جز (جایگزینی متن - 'نالدين' به 'ن‌الدين')
خط ۴۳: خط ۴۳:




«طب اكبرى» يا «طب الاكبر»، دوره‌اى كامل در علم الامراض و شناخت و درمان بيمارى‌هاست. حكيم ارزانى، اين اثر را به‌عنوان ترجمه‌اى از كتاب ارزشمند و مشهور «شرح الاسباب و العلامات» تأليف شيخ برهانالدين نفيس بن عوض کرمانى، با حذف زوائد آن و افزودن فوائد و نكات مفيد فراوان، نگاشته است.
«طب اكبرى» يا «طب الاكبر»، دوره‌اى كامل در علم الامراض و شناخت و درمان بيمارى‌هاست. حكيم ارزانى، اين اثر را به‌عنوان ترجمه‌اى از كتاب ارزشمند و مشهور «شرح الاسباب و العلامات» تأليف شيخ برهان‌الدين نفيس بن عوض کرمانى، با حذف زوائد آن و افزودن فوائد و نكات مفيد فراوان، نگاشته است.


مؤلف، انگيزه‌اش را از تأليف اثر چنين بيان مى‌كند: «اين منزوى زاويه خمول، بعد از تصحيح عقايد دينيه و اكتساب علوم متداوله يقينيه، چون از علم ابدان نيز بهره يافت و بر علو شأن اين فن عالى كه علمى است بس شريف و فنى بس لطيف و كدام شرافت به از اين باشد كه موضوعش بدن انسانى است كه مصداق مصدوقه «و لقد كرمنا بنى آدم» اوست، آگاهى حاصل نموده شد، نيز طبيعت در مساحت اين هنر جولان فرموده، خواست كه در اين دير نيست هست‌نما نسخه جامع الفوايد ترتيب دهد. بعد از ملاحظه كتب طبيه و صحف حكميه، به ظهور آمد كه هرچند در رسايل معتبره هذا الفن، اسباب و علامات امراض مع الكليات مذكور است، ليكن چنانچه [چنان‌كه] در كتاب فيض انتساب «شرح اسباب و علامات و معالجات» مستوفى مسطور گرديده، در غير آن نيست؛ بناء عليه در خاطر حقير ريخت كه اگر آن مجموعه كثير النفع كه در كمال متانت و اعتبار است جهت عموم افاده و استفاده به لسان فارسى از زبان عربى مترجم ساخته شود و با ملاحظه اينكه ترك بعضى دلايل زوايد، اولى و انسب است و فوايد ديگر كه ايراد آنها در بعضى، از قبيل لوازم باشد؛ از قانون و حاوى و اقسرائى و سديدى و موجز و ذخيره و كفايه مجاهديه و غير آن مندرج نموده آيد، احسن و اليق است».
مؤلف، انگيزه‌اش را از تأليف اثر چنين بيان مى‌كند: «اين منزوى زاويه خمول، بعد از تصحيح عقايد دينيه و اكتساب علوم متداوله يقينيه، چون از علم ابدان نيز بهره يافت و بر علو شأن اين فن عالى كه علمى است بس شريف و فنى بس لطيف و كدام شرافت به از اين باشد كه موضوعش بدن انسانى است كه مصداق مصدوقه «و لقد كرمنا بنى آدم» اوست، آگاهى حاصل نموده شد، نيز طبيعت در مساحت اين هنر جولان فرموده، خواست كه در اين دير نيست هست‌نما نسخه جامع الفوايد ترتيب دهد. بعد از ملاحظه كتب طبيه و صحف حكميه، به ظهور آمد كه هرچند در رسايل معتبره هذا الفن، اسباب و علامات امراض مع الكليات مذكور است، ليكن چنانچه [چنان‌كه] در كتاب فيض انتساب «شرح اسباب و علامات و معالجات» مستوفى مسطور گرديده، در غير آن نيست؛ بناء عليه در خاطر حقير ريخت كه اگر آن مجموعه كثير النفع كه در كمال متانت و اعتبار است جهت عموم افاده و استفاده به لسان فارسى از زبان عربى مترجم ساخته شود و با ملاحظه اينكه ترك بعضى دلايل زوايد، اولى و انسب است و فوايد ديگر كه ايراد آنها در بعضى، از قبيل لوازم باشد؛ از قانون و حاوى و اقسرائى و سديدى و موجز و ذخيره و كفايه مجاهديه و غير آن مندرج نموده آيد، احسن و اليق است».
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش