۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اميرالمومنين(ع)' به 'امیرالمؤمنین(ع) ') |
جز (جایگزینی متن - 'الدين' به ' الدين') |
||
| خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
'''الحاشية على الهيات الشرح الجديد للتجريد'''، تألیف مقدس اردبيلى، شرحى بر «شرح تجريد العقائد»، معروف به «شرح جديد» از [[قوشچی، علی بن محمد| | '''الحاشية على الهيات الشرح الجديد للتجريد'''، تألیف مقدس اردبيلى، شرحى بر «شرح تجريد العقائد»، معروف به «شرح جديد» از [[قوشچی، علی بن محمد|علاء الدين على بن محمد قوشچى]] است. شرح قوشچى در ميان سائر شروح تجريد العقائد از اهميت ويژهاى برخوردار است، زيرا وى در اين كتاب پس از شرح عبارتهاى خواجه، به دفاع از اعتقادات اهل سنت پرداخته و اعتراضات خود را بر استدلالهاى خواجه نصير بيان كرده است. كتاب او در واقع جرح تجريد مىباشد، به همين جهت اين كتاب به ميدان برخورد آراء اهل سنت و شيعه تبديل شده است. | ||
پس از قوشچى مدتها كتاب او به عنوان متن درسى كلامى در حوزههاى علمى شيعه مطرح بوده و عدۀ زيادى از عالمان و متكلمان شيعه و سنى به نوشتن تعليقه و حاشيه بر آن همت گماردهاند. محقق اردبيلى نيز ضمن تدريس اين كتاب به نوشتن حاشيه و نقد كلمات قوشچى پرداخته است. | پس از قوشچى مدتها كتاب او به عنوان متن درسى كلامى در حوزههاى علمى شيعه مطرح بوده و عدۀ زيادى از عالمان و متكلمان شيعه و سنى به نوشتن تعليقه و حاشيه بر آن همت گماردهاند. محقق اردبيلى نيز ضمن تدريس اين كتاب به نوشتن حاشيه و نقد كلمات قوشچى پرداخته است. | ||
| خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
#بحثهاى اصولى: مؤلف در اين كتاب در موارد زيادى به بحثهاى اصولى پرداخته است؛ مثلا «بحث مفهوم لقب و اين كه مفهوم لقب اضعف مفاهيم است، خطاب مشافهه و محال بودن خطاب به معدومين، حجيت ظواهر قرآن، اجتماع امر و نهى، قياس فقهى و شرائط آن، اجماع مركب، وجوب مقدمۀ واجب، حسن و قبح عقلى و دليل عقلى بر احكام، تخصيص قرآن به خبر واحد. | #بحثهاى اصولى: مؤلف در اين كتاب در موارد زيادى به بحثهاى اصولى پرداخته است؛ مثلا «بحث مفهوم لقب و اين كه مفهوم لقب اضعف مفاهيم است، خطاب مشافهه و محال بودن خطاب به معدومين، حجيت ظواهر قرآن، اجتماع امر و نهى، قياس فقهى و شرائط آن، اجماع مركب، وجوب مقدمۀ واجب، حسن و قبح عقلى و دليل عقلى بر احكام، تخصيص قرآن به خبر واحد. | ||
#تأثر مؤلف از افكار عرفاء: مؤلف در مواردى از افكار عرفاء متأثر شده است: | #تأثر مؤلف از افكار عرفاء: مؤلف در مواردى از افكار عرفاء متأثر شده است: | ||
#:الف: وحدت وجود: علامۀ طهرانى در طبقات اعلام الشيعه مىگويد «شيخنا المقدس المولى احمد بن محمد الاردبيلى... له حاشية على الهيات الشرح الجديد للتجريد تأليف على بن محمد القوشجى المتوفى 879 فرغ من الحاشية 13-14-989 الفها باسم ولده ابى الصلاح | #:الف: وحدت وجود: علامۀ طهرانى در طبقات اعلام الشيعه مىگويد «شيخنا المقدس المولى احمد بن محمد الاردبيلى... له حاشية على الهيات الشرح الجديد للتجريد تأليف على بن محمد القوشجى المتوفى 879 فرغ من الحاشية 13-14-989 الفها باسم ولده ابى الصلاح تقى الدين محمد و قد ذهب المقدس فيها الى القول بوحدة الوجود». منشأ اين تصور علامه طهرانى را مىتوان عبارات ذيل عنوان كرد«هذا كله معقول اذا لم يكن الوجوب و الوجود واحدا و قد مر بل ادعى البديهة فى انهما واحد... و بالجملة حقيقة الواجب عين الوجود و الوجود الموكد الذى هو الوجوب واحد» و «ان الوجوب واحد فانه وجود موكد و الوجود واحد كمامر». | ||
#:محقق اردبيلى در اين عبارات معناى حقيقى وجود را همان ذات اقدس الهى دانسته و مفهوم وجود را كه امرى اعتبارى و انتزاعى است، وجه او دانسته و مىگويد «فهو معلوم الوجه دائما و كنهه و حقيقته غير معلوم». وجود و وجوب را متحد دانسته و مىگويد، وجود امر واحد است و تنها اوست كه حقيقت دارد و آن عين ذات مقدس خداوند متعال است. اين همان وحدت وجود مىباشد. محقق اردبيلى از يكسو قائل به اصالت ماهيت و اعتبارى بودن وجود شده است. و از سوى ديگر ذات واجب متعال را عين وجود حقيقى مىداند. شايد از اين كلام بتوان همان قول منسوب به ذوق المتألهين را استنباط كرد كه معتقدند به اصالت وجود در واجب تعالى و اصالت ماهيت در ممكنات و احتمال دارد كه او در اين جا مىخواسته از نظريه اصالت ماهيت به اصالت وجود برگردد. | #:محقق اردبيلى در اين عبارات معناى حقيقى وجود را همان ذات اقدس الهى دانسته و مفهوم وجود را كه امرى اعتبارى و انتزاعى است، وجه او دانسته و مىگويد «فهو معلوم الوجه دائما و كنهه و حقيقته غير معلوم». وجود و وجوب را متحد دانسته و مىگويد، وجود امر واحد است و تنها اوست كه حقيقت دارد و آن عين ذات مقدس خداوند متعال است. اين همان وحدت وجود مىباشد. محقق اردبيلى از يكسو قائل به اصالت ماهيت و اعتبارى بودن وجود شده است. و از سوى ديگر ذات واجب متعال را عين وجود حقيقى مىداند. شايد از اين كلام بتوان همان قول منسوب به ذوق المتألهين را استنباط كرد كه معتقدند به اصالت وجود در واجب تعالى و اصالت ماهيت در ممكنات و احتمال دارد كه او در اين جا مىخواسته از نظريه اصالت ماهيت به اصالت وجود برگردد. | ||
#:ب: از مواردى كه مىتوان گفت مقدس اردبيلى از افكار عرفاء متأثر شده است، مسألۀ علم خداوند به حوادث قبل از حدوث آنها مىباشد. او مىگويد «يمكن أن يقال كما يقوله بعض المتصوفة ان الله تعالى عالم بالأشياء كلها و علمه امر مجمل فيما لم يزل و يتفصل فيما لا يزال فيحدث حادث بالفعل و يصير العلم به علما مفصلا فعليا و كأنه لازمان و لا عدم بل الامور حاصلة فى علمه اجمالا و انما لم يحصل فى الان موجودا بالفعل لعدم اتيان الزمان كما ان عنده لا مكان ابعد و اقرب و لا زمان ماض و لا حال و لا استقبال». | #:ب: از مواردى كه مىتوان گفت مقدس اردبيلى از افكار عرفاء متأثر شده است، مسألۀ علم خداوند به حوادث قبل از حدوث آنها مىباشد. او مىگويد «يمكن أن يقال كما يقوله بعض المتصوفة ان الله تعالى عالم بالأشياء كلها و علمه امر مجمل فيما لم يزل و يتفصل فيما لا يزال فيحدث حادث بالفعل و يصير العلم به علما مفصلا فعليا و كأنه لازمان و لا عدم بل الامور حاصلة فى علمه اجمالا و انما لم يحصل فى الان موجودا بالفعل لعدم اتيان الزمان كما ان عنده لا مكان ابعد و اقرب و لا زمان ماض و لا حال و لا استقبال». | ||
ویرایش