ابن صیرفی، علی بن داود: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'الدين' به ' الدين'
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به '‌الدين')
جز (جایگزینی متن - 'الدين' به ' الدين')
خط ۳۶: خط ۳۶:




«ابن صيرفى، نورالدين على بن داود بن ابراهيم» معروف به ابن داود، فقيه حنفى و مورخ معاصر مماليك بُرجيّهى مصر مى‌باشد.
«ابن صيرفى، نور الدين على بن داود بن ابراهيم» معروف به ابن داود، فقيه حنفى و مورخ معاصر مماليك بُرجيّهى مصر مى‌باشد.


چون پدرش به كار صرافى مى‌پرداخت، به ابن صيرفى يا جوهرى نيز معروف گرديد. از بين مآخذ تنها ابن اياس او را اسرائيلى خوانده است كه علت آن روشن نيست.
چون پدرش به كار صرافى مى‌پرداخت، به ابن صيرفى يا جوهرى نيز معروف گرديد. از بين مآخذ تنها ابن اياس او را اسرائيلى خوانده است كه علت آن روشن نيست.


وى در قاهره چشم به جهان گشود و در همانجا به تحصيل پرداخت. مقدمات علوم را نزد زراتيتى و ابن ديرى آموخت و سپس شرح نقايه و شرح نخبه را نزد مؤلف آن‌ها، شيخ تقى‌الدين شمنى و ديوان خطب [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] را نزد خود وى فراگرفت. علاوه بر شركت در مجالس درس و املاى [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]]، مدت زيادى نيز در ملازمت و مصاحبت او بود و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] به وى توجه و عنايت خاصى داشت، تا آنجا كه پشت سر او نماز مى‌گزارد.
وى در قاهره چشم به جهان گشود و در همانجا به تحصيل پرداخت. مقدمات علوم را نزد زراتيتى و ابن ديرى آموخت و سپس شرح نقايه و شرح نخبه را نزد مؤلف آن‌ها، شيخ تقى‌ الدين شمنى و ديوان خطب [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] را نزد خود وى فراگرفت. علاوه بر شركت در مجالس درس و املاى [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]]، مدت زيادى نيز در ملازمت و مصاحبت او بود و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] به وى توجه و عنايت خاصى داشت، تا آنجا كه پشت سر او نماز مى‌گزارد.


از ديگر استادان او مى‌توان شيخ بدرالدين عينى، قاضى القضاة محب‌الدين ابن شحنه، شهاب‌الدين احمد آمدى نحوى، محيى‌الدين كافيجى و امين‌الدين آقسرايى را نام برد. وى مدتى نيز در محضر محمد بن ابراهيم شروانى شافعى بود و شرح العمدة را نزد او خواند و دانش خود را در زمينه فقه و تاريخ تكميل كرد. علاوه بر فقه، نحو، اصول و عروض را نيز نزد استادان عصر خود فراگرفت و قرآن و همچنين برخى از كتب مشهور آن عصر مانند: العمدة، الفية [[ابن‌مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]] و خزرجية را از حفظ كرد.
از ديگر استادان او مى‌توان شيخ بدر الدين عينى، قاضى القضاة محب‌ الدين ابن شحنه، شهاب‌ الدين احمد آمدى نحوى، محيى‌ الدين كافيجى و امين‌ الدين آقسرايى را نام برد. وى مدتى نيز در محضر محمد بن ابراهيم شروانى شافعى بود و شرح العمدة را نزد او خواند و دانش خود را در زمينه فقه و تاريخ تكميل كرد. علاوه بر فقه، نحو، اصول و عروض را نيز نزد استادان عصر خود فراگرفت و قرآن و همچنين برخى از كتب مشهور آن عصر مانند: العمدة، الفية [[ابن‌مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]] و خزرجية را از حفظ كرد.


او يك‌بار حج گزارد و از آن‌جا به بيت المقدس و سپس به دمياط رفت و در مدرسه صوفيه بيبرسيه و برقوقيه رحل اقامت افكند و احتمالاً به تدريس پرداخت و نيابت خطابت را در آن‌جا برعهده گرفت.
او يك‌بار حج گزارد و از آن‌جا به بيت المقدس و سپس به دمياط رفت و در مدرسه صوفيه بيبرسيه و برقوقيه رحل اقامت افكند و احتمالاً به تدريس پرداخت و نيابت خطابت را در آن‌جا برعهده گرفت.
خط ۵۰: خط ۵۰:
وى براى مدتى نيز خطابت جامع الظاهر را بر عهده داشت تا اين‌كه در 871ق نيابت قضا را از طرف ابن شحنه بر عهده گرفت. ابن شحنه همواره او را در رسيدن به پاره‌اى مناصب يارى مى‌رساند، تا آن‌جا كه در اعياد و ايام خجسته، همراه بزرگان و اعيان حكومتى براى عرض تهنيت به حضور سلطان اشرف قايتباى مى‌رسيد و در بعضى سفرها نيز از همراهان سلطان بود.
وى براى مدتى نيز خطابت جامع الظاهر را بر عهده داشت تا اين‌كه در 871ق نيابت قضا را از طرف ابن شحنه بر عهده گرفت. ابن شحنه همواره او را در رسيدن به پاره‌اى مناصب يارى مى‌رساند، تا آن‌جا كه در اعياد و ايام خجسته، همراه بزرگان و اعيان حكومتى براى عرض تهنيت به حضور سلطان اشرف قايتباى مى‌رسيد و در بعضى سفرها نيز از همراهان سلطان بود.


وى پس از آن‌كه در فقه و اصول و ديگر دانش‌ها تبحرى نسبى پيدا كرد، به تاريخ روى آورد و با استفاده از مآخذى كه در دست داشت، به نوشتن آثار تاريخى پرداخت و با مورخان معاصر خود چون ابن تغرى بردى به رقابت پرداخت، چنان‌كه گاه از او انتقاد نيز مى‌كرد. همچنين بين او و شمس‌الدين سخاوى كه معاصر و هم‌درسش بود، اختلاف شديدى پديد آمد، تا آن‌جا كه سخاوى او را جاهل و نوشته‌هايش را پر از اشتباه و ابهام خواند. احتمالاً منشأ اين اختلاف، توجه بيش از حد [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] نسبت به وى بوده است.
وى پس از آن‌كه در فقه و اصول و ديگر دانش‌ها تبحرى نسبى پيدا كرد، به تاريخ روى آورد و با استفاده از مآخذى كه در دست داشت، به نوشتن آثار تاريخى پرداخت و با مورخان معاصر خود چون ابن تغرى بردى به رقابت پرداخت، چنان‌كه گاه از او انتقاد نيز مى‌كرد. همچنين بين او و شمس‌ الدين سخاوى كه معاصر و هم‌درسش بود، اختلاف شديدى پديد آمد، تا آن‌جا كه سخاوى او را جاهل و نوشته‌هايش را پر از اشتباه و ابهام خواند. احتمالاً منشأ اين اختلاف، توجه بيش از حد [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] نسبت به وى بوده است.


وى با ابوطيب انصارى، شاعر شافعى مذهب مصاحبت و مراودت داشت و نسبت به عمر بن فارض، صوفى و عارف معروف مصرى، به رغم متهم بودنش به كفر و الحاد، ارادت مى‌ورزيد.
وى با ابوطيب انصارى، شاعر شافعى مذهب مصاحبت و مراودت داشت و نسبت به عمر بن فارض، صوفى و عارف معروف مصرى، به رغم متهم بودنش به كفر و الحاد، ارادت مى‌ورزيد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش