۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class='wikiInfo'> | ""<div class='wikiInfo'> | ||
[[پرونده:NUR13406J1.jpg|بندانگشتی|اتفاق در مهدی موعود(علیهالسلام)]] | [[پرونده:NUR13406J1.jpg|بندانگشتی|اتفاق در مهدی موعود(علیهالسلام)]] | ||
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
مؤلف محترم در کتاب حاضر كوشش نموده تا با استناد به روايات اسلامى، اين حقيقت را به اثبات رساند كه تنها نجاتبخش ستمديدگان و برپا كننده عدل جهانى، در كوتاه سخن، پياده كننده مذهبِ به حق؛ يعنى دين مبين اسلام، همان | مؤلف محترم در کتاب حاضر كوشش نموده تا با استناد به روايات اسلامى، اين حقيقت را به اثبات رساند كه تنها نجاتبخش ستمديدگان و برپا كننده عدل جهانى، در كوتاه سخن، پياده كننده مذهبِ به حق؛ يعنى دين مبين اسلام، همان "مهدى موعود" دوازدهمين امام مورد اعتقاد ما شيعيان است كه به فرمان خود پيامبر از سوى پروردگار حكيم، تعيين شده است. | ||
در طول قرون متمادى، کتابهاى زيادى درباره حضرت مهدى موعود صلوات اللّه عليه نوشته شده است؛ ولى هيچ يك از آنها به سبك اين کتاب نيست. در اين کتاب با استفاده از منابع اهل سنّت اثبات مىشود كه شيعه و اهل سنّت درباره امام زمان عليه السّلام متفق القول هستند و وحدت نظر دارند. به عبارت ديگر: اهل سنّت نيز مانند شيعه مىگويند: مهدى موعود عليهالسّلام فرزند نهم امام حسين و فرزند چهارم امام رضا و فرزند بلافصل امام حسن عسكرى عليهم السّلام است و در سال 255 هجرى در شهر | در طول قرون متمادى، کتابهاى زيادى درباره حضرت مهدى موعود صلوات اللّه عليه نوشته شده است؛ ولى هيچ يك از آنها به سبك اين کتاب نيست. در اين کتاب با استفاده از منابع اهل سنّت اثبات مىشود كه شيعه و اهل سنّت درباره امام زمان عليه السّلام متفق القول هستند و وحدت نظر دارند. به عبارت ديگر: اهل سنّت نيز مانند شيعه مىگويند: مهدى موعود عليهالسّلام فرزند نهم امام حسين و فرزند چهارم امام رضا و فرزند بلافصل امام حسن عسكرى عليهم السّلام است و در سال 255 هجرى در شهر "سامرّا" از مادرى به نام "نرجس" متولّد شده است و در آخرالزمان نيز ظهور كرده و حكومت جهانى واحدى تشكيل خواهد داد. | ||
مؤلف مىگويد: | مؤلف مىگويد: | ||
من وقتى كه در اثر مطالعات به اين حقيقت، ملهم و واقف شدم، کتابهاى ديگر را در اين زمينه مورد بررسى قرار دادم تا ببينم كه آيا آنان اين سبك (وحدت نظر شيعه و اهل سنّت درباره مهدى موعود عج اللّه تعالى فرجه الشريف) را مستقلاً تعقيب كردهاند يا نه ؟ تا كارم عمل تكرارى نشود؛ ولى ديدم آنان جزاهم اللّه خيراً مطالب را از شيعه و اهل سنّت به صورت كلّى نقل كردهاند و سبك فوق را بالاستقلال در نظر نگرفتهاند؛ مانند کتاب | من وقتى كه در اثر مطالعات به اين حقيقت، ملهم و واقف شدم، کتابهاى ديگر را در اين زمينه مورد بررسى قرار دادم تا ببينم كه آيا آنان اين سبك (وحدت نظر شيعه و اهل سنّت درباره مهدى موعود عج اللّه تعالى فرجه الشريف) را مستقلاً تعقيب كردهاند يا نه ؟ تا كارم عمل تكرارى نشود؛ ولى ديدم آنان جزاهم اللّه خيراً مطالب را از شيعه و اهل سنّت به صورت كلّى نقل كردهاند و سبك فوق را بالاستقلال در نظر نگرفتهاند؛ مانند کتاب "المهدى" تأليف آيتاللّه صدر قدس سرّه كه اكثر مطالب آن از كتب برادران اهل سنّت جمعآورى شده است. و همچنين کتاب شريف "الامام المهدى عند اهل السّنة" تأليف جناب "مهدى فقيه ايمانى" كه مطالب 56 کتاب از كتب معتبر برادران اهل سنّت را درباره حضرت مهدى عليه السّلام عكسبردارى كرده و به صورت دو کتاب وزين، در آورده است، جزاهم اللّه خيراً. | ||
در مطلب اوّل کتاب، اثبات مىشود كه منظور و مراد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از حديث متواتر: | در مطلب اوّل کتاب، اثبات مىشود كه منظور و مراد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از حديث متواتر: "يَكُونُ بَعْدِى اِثْنا عَشَرَ خَلِيفَةً" دوازده امام؛ على بن ابىطالب و يازده فرزندش عليهم السّلام هستند و نمىشود، گروه ديگرى مراد باشد. | ||
در مطلب دوّم اثبات مىشود: مهدى موعود صلوات اللّه عليه كه آمدنش به طور متواتر از رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل شده، فرزند نهم امام حسين و فرزند چهارم امام رضا و فرزند بلافصل حضرت امام حسن عسكرى عليهم السّلام است و شخص مجهول و نامعلومى نيست. | در مطلب دوّم اثبات مىشود: مهدى موعود صلوات اللّه عليه كه آمدنش به طور متواتر از رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل شده، فرزند نهم امام حسين و فرزند چهارم امام رضا و فرزند بلافصل حضرت امام حسن عسكرى عليهم السّلام است و شخص مجهول و نامعلومى نيست. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
همه مطالب کتاب، بدون استثنا از كتب برادران اهل سنّت جمعآورى شده و نگارنده از اين كار دو نظر داشته است؛ يكى اين كه: برادران اهل سنّت موقع مطالعه آن عذرى نياورند و بگويند كه اين مطالب در کتابهاى ما نيست، ديگر آن كه: سبب تحكيم اعتقاد مطالعه كنندگان شيعه شود و بدانند آن چه آنان عقيده دارند، مورد تصديق اهل سنّت نيز مىباشد. اين مزيّت کتاب سبب نزديك شدن اهل سنّت و شيعه نسبت به يكديگر خواهد گرديد و گر نه مىبايست؛ مانند کتابهاى ديگر، با كيفيتى مخصوص تألیف مىشد، نظير: کتاب غيبت محمّد بن ابراهيم نعمانى، معاصر مرحوم [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] و [[كمالالدين و تمام النعمة (جامعه مدرسین)|كمالالدين صدوق]] و غيبت [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و [[كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثنی عشر|كفاية الاثر]] محمّد بن على خزّاز رازى و عاشر بحار و منتخب الاثر آيتاللّه صافى و دهها کتاب ديگر. | همه مطالب کتاب، بدون استثنا از كتب برادران اهل سنّت جمعآورى شده و نگارنده از اين كار دو نظر داشته است؛ يكى اين كه: برادران اهل سنّت موقع مطالعه آن عذرى نياورند و بگويند كه اين مطالب در کتابهاى ما نيست، ديگر آن كه: سبب تحكيم اعتقاد مطالعه كنندگان شيعه شود و بدانند آن چه آنان عقيده دارند، مورد تصديق اهل سنّت نيز مىباشد. اين مزيّت کتاب سبب نزديك شدن اهل سنّت و شيعه نسبت به يكديگر خواهد گرديد و گر نه مىبايست؛ مانند کتابهاى ديگر، با كيفيتى مخصوص تألیف مىشد، نظير: کتاب غيبت محمّد بن ابراهيم نعمانى، معاصر مرحوم [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] و [[كمالالدين و تمام النعمة (جامعه مدرسین)|كمالالدين صدوق]] و غيبت [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و [[كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثنی عشر|كفاية الاثر]] محمّد بن على خزّاز رازى و عاشر بحار و منتخب الاثر آيتاللّه صافى و دهها کتاب ديگر. | ||
به هر حال، در اثر جريانها و انزواى امامان عليهمالسّلام، شهادت، تبعيد و زندانى شدن آنان و مخالفت صددرصدِ خلفا با مطرح شدن اهل بيت عليهمالسّلام سبب گرديد كه | به هر حال، در اثر جريانها و انزواى امامان عليهمالسّلام، شهادت، تبعيد و زندانى شدن آنان و مخالفت صددرصدِ خلفا با مطرح شدن اهل بيت عليهمالسّلام سبب گرديد كه "مسأله مهدويت" در ميان برادران اهل سنت، به دست فراموشى سپرده شود و اين مقدار كه در کتابها نقل شده و محفوظ مانده، از كرامات، بلكه از معجزات است كه خداوند خواسته است، حجت، بر همه اهل اسلام تمام شود. | ||
اين رساله در عين مختصر بودن، همه روايات و اسانيد اين حديث را شامل است. مؤلف در تأليف آن، راه حكمت و اعتدال را رفته و از مجادله و عداوت احتراز جسته است و مطالب خويش را بادلايلى استدلال كرده كه شيعه واهل سنّت آن را مىپسندد. دارالتقريب اين رساله را بدان جهت نشر كرد كه مورد اتفاق دو طايفه بزرگ مؤمنين در اصول تشريع است. سنت پاك رسول اللّه از ثابتترين اساسها است كه اهل اسلام، دين خود را بر آن پايهگذارى مىكنند. هر روايتى كه از رسول خدا(ص) از هر طريقى كه باشد وقتى صحيح بودن آن معلوم شد، بر مؤمنين است كه از صميم قلب آن را قبول نمايند و به حكم آن گردن نهند و امتثال نمايند: '''(فَلاَ وَرَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتّى يُحَكِّمُوكَ فِيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا فِى اَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْلِيماً)'''. | اين رساله در عين مختصر بودن، همه روايات و اسانيد اين حديث را شامل است. مؤلف در تأليف آن، راه حكمت و اعتدال را رفته و از مجادله و عداوت احتراز جسته است و مطالب خويش را بادلايلى استدلال كرده كه شيعه واهل سنّت آن را مىپسندد. دارالتقريب اين رساله را بدان جهت نشر كرد كه مورد اتفاق دو طايفه بزرگ مؤمنين در اصول تشريع است. سنت پاك رسول اللّه از ثابتترين اساسها است كه اهل اسلام، دين خود را بر آن پايهگذارى مىكنند. هر روايتى كه از رسول خدا(ص) از هر طريقى كه باشد وقتى صحيح بودن آن معلوم شد، بر مؤمنين است كه از صميم قلب آن را قبول نمايند و به حكم آن گردن نهند و امتثال نمايند: '''(فَلاَ وَرَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتّى يُحَكِّمُوكَ فِيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا فِى اَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْلِيماً)'''. |
ویرایش