۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
كتاب «روزنامه سفر حج»، تأليف حاجيه خانم علويه کرمانى است كه به كوشش [[رسول جعفريان]] احيا شده است. كتاب، به زبان فارسى است و يكى از منابع مهم دربار دوره | كتاب «روزنامه سفر حج»، تأليف حاجيه خانم علويه کرمانى است كه به كوشش [[رسول جعفريان]] احيا شده است. كتاب، به زبان فارسى است و يكى از منابع مهم دربار دوره ناصرالدين شاه و وقايع و اتفاقات آن عصر مىباشد. همچنين سفرنامه حج مؤلف و اتفاقات آن مىباشد. | ||
ايشان، علت نوشتن اين سفرنامه را مشغوليت در سفر و يادگارى از خود بر جاى گذاشتن دانسته است؛ چنانكه مىنويسد: «در اين سفر عيال خود اين خاكسار همسفر و حاجى نبود و خيلى به جهت تنهايى دلتنگ بوديم و مشغولياتى بهتر از اين نديديم كه بعد از رسيدن به منزلها و رفع خستگى نمودن، شرح قضاياى هر منزل و فرسخهاى آنها و دهات و مزارعى كه در راهها ديده مىشود به طور روزنامه بنويسم كه هم كتابچه شود و هم يادگارى در اين صفحه روزگار بماند». | ايشان، علت نوشتن اين سفرنامه را مشغوليت در سفر و يادگارى از خود بر جاى گذاشتن دانسته است؛ چنانكه مىنويسد: «در اين سفر عيال خود اين خاكسار همسفر و حاجى نبود و خيلى به جهت تنهايى دلتنگ بوديم و مشغولياتى بهتر از اين نديديم كه بعد از رسيدن به منزلها و رفع خستگى نمودن، شرح قضاياى هر منزل و فرسخهاى آنها و دهات و مزارعى كه در راهها ديده مىشود به طور روزنامه بنويسم كه هم كتابچه شود و هم يادگارى در اين صفحه روزگار بماند». | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
مسيرى كه نويسنده و همراهان از آن راه به حج رفتهاند از جهتى متفاوت با ديگران است. آنان از بندر عباس سوار كشتى شده به بمبئى مىروند. اين اقدام كه قدرى ظاهرش نامعقول مىنمايد بدان سبب است كه از بندر عباس كشتىاى كه مستقيم به جده برود، در كار نبوده و آنان به اجبار به بمبئى رفتهاند تا همراه حجاج سنى و شيعه آن بلاد با كشتى عازم حج شوند. وى به هيچوجه از راه دريايى كه طى كرده راضى نيست و در اين باره ناراحتى خود را ابراز مىكند. | مسيرى كه نويسنده و همراهان از آن راه به حج رفتهاند از جهتى متفاوت با ديگران است. آنان از بندر عباس سوار كشتى شده به بمبئى مىروند. اين اقدام كه قدرى ظاهرش نامعقول مىنمايد بدان سبب است كه از بندر عباس كشتىاى كه مستقيم به جده برود، در كار نبوده و آنان به اجبار به بمبئى رفتهاند تا همراه حجاج سنى و شيعه آن بلاد با كشتى عازم حج شوند. وى به هيچوجه از راه دريايى كه طى كرده راضى نيست و در اين باره ناراحتى خود را ابراز مىكند. | ||
چيزى بيش از نيمى از اين سفرنامه مربوط به دوران اقامت در تهران است. اين بخش كه از اواخر جمادى الاولى سال 1310 تا صفر سال 1312 را شامل مىشود، رخدادهاى مربوط به زندگى روزانه نويسنده را در تهران، به خصوص در منزل حشمت السلطنه و غلام حسين خان پسر ظهير الدوله شامل مىشود، اما اين گزارش وسيعتر از يك گزارش خانوادگى بوده و به دليل رفت و آمد وى با زنان دربارى به ويژه همسران | چيزى بيش از نيمى از اين سفرنامه مربوط به دوران اقامت در تهران است. اين بخش كه از اواخر جمادى الاولى سال 1310 تا صفر سال 1312 را شامل مىشود، رخدادهاى مربوط به زندگى روزانه نويسنده را در تهران، به خصوص در منزل حشمت السلطنه و غلام حسين خان پسر ظهير الدوله شامل مىشود، اما اين گزارش وسيعتر از يك گزارش خانوادگى بوده و به دليل رفت و آمد وى با زنان دربارى به ويژه همسران ناصرالدين شاه و نقشى كه در امور خانوادگى اين جماعت ايفا مىكرده و نيز ملاقاتها يا ديدارهايى كه با شاه داشته و نيز شركت در مراسم تعزيه تكيه دولت و بسيارى از مسائل ديگر، اين سفرنامه را به يك گزارش با ارزش، آن هم در بخش زنانه دربار تبديل كرده است. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش