۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'عليهم السلام' به 'عليهمالسلام') |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
ابتدا تفاسير مختلفى را كه از مساله رجعت ارائه شده بيان مىكند و منتقدان رجعت را به دو گروه تقسيم مىكند: در گروه اول كسانى؛ چون ملّيون (مانند يهود و نصارى) و در گروه دوم كسانى؛ مانند طبيعيون را جاى داده، سپس يادآور مىشود كه بحث ما با يهود و نصارى در رجعت نخواهد بود؛ بلكه با ايشان در مورد نسخ شرايع سابقه با ظهور اسلام به عنوان دين خاتم به بحث خواهيم نشست؛ اما با طبيعيون ناچاريم درباره مبدأ و مُبدِع عالم به سخن بنشينيم. به هر ترتيب، وى بنا دارد در اين كتاب با هر گروهى به تناسب عقايد آن گروه، به بحث بنشيند؛ اما روى سخن مؤلف در اين كتاب، عمدتا با دو گروه اصلى از گروههاى اسلامى؛ يعنى شيعه و اهل سنت هستند. به گفته مؤلف، شيعه به جهت براهينى كه در اختيار دارد و نيز به جهت اين كه رجعت از ضروريات مذهب وى است، گريزى از اعتراف به اين مساله ندارد؛ اما اهل سنت نيز از راه ديگرى ملزم به اقرار و اعتراف به اين مهم هستند و آن راه، آيات قرآن كريم است، چرا كه در قرآن آياتى وجود دارد كه به وضوح بر امكان؛ بلكه وقوع رجعت در امتهاى پيشين و نيز در امت اسلامى دلالت دارد. | ابتدا تفاسير مختلفى را كه از مساله رجعت ارائه شده بيان مىكند و منتقدان رجعت را به دو گروه تقسيم مىكند: در گروه اول كسانى؛ چون ملّيون (مانند يهود و نصارى) و در گروه دوم كسانى؛ مانند طبيعيون را جاى داده، سپس يادآور مىشود كه بحث ما با يهود و نصارى در رجعت نخواهد بود؛ بلكه با ايشان در مورد نسخ شرايع سابقه با ظهور اسلام به عنوان دين خاتم به بحث خواهيم نشست؛ اما با طبيعيون ناچاريم درباره مبدأ و مُبدِع عالم به سخن بنشينيم. به هر ترتيب، وى بنا دارد در اين كتاب با هر گروهى به تناسب عقايد آن گروه، به بحث بنشيند؛ اما روى سخن مؤلف در اين كتاب، عمدتا با دو گروه اصلى از گروههاى اسلامى؛ يعنى شيعه و اهل سنت هستند. به گفته مؤلف، شيعه به جهت براهينى كه در اختيار دارد و نيز به جهت اين كه رجعت از ضروريات مذهب وى است، گريزى از اعتراف به اين مساله ندارد؛ اما اهل سنت نيز از راه ديگرى ملزم به اقرار و اعتراف به اين مهم هستند و آن راه، آيات قرآن كريم است، چرا كه در قرآن آياتى وجود دارد كه به وضوح بر امكان؛ بلكه وقوع رجعت در امتهاى پيشين و نيز در امت اسلامى دلالت دارد. | ||
مؤلف، سپس در مقدمه كتاب به بيان معناى لغوى و اصطلاحى رجعت پرداخته و پس از آن و پيش از پرداختن به آيات قرآنى و نيز اخبار و رواياتى كه در اين زمينه از پيامبر(ص) و ائمه معصومين | مؤلف، سپس در مقدمه كتاب به بيان معناى لغوى و اصطلاحى رجعت پرداخته و پس از آن و پيش از پرداختن به آيات قرآنى و نيز اخبار و رواياتى كه در اين زمينه از پيامبر(ص) و ائمه معصومين عليهمالسلام در اين باره نقل شده، به توضيح و تبيين مفاهيم سه گانه: ظاهر، تفسير و تأويل مىپردازد. | ||
در فصل نخست كتاب، مؤلف به اين نكته اشاره مىكند كه قرآن داراى ظاهر و باطنى است كه تمام دانشها را در برمىگيرد و علم تفسير و تاويل نيز مخصوص امامان و راسخان در علم است. وى به رواياتى در اين زمينه اشاره مىكند. | در فصل نخست كتاب، مؤلف به اين نكته اشاره مىكند كه قرآن داراى ظاهر و باطنى است كه تمام دانشها را در برمىگيرد و علم تفسير و تاويل نيز مخصوص امامان و راسخان در علم است. وى به رواياتى در اين زمينه اشاره مىكند. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
دومين بخش «دعاها و رجعت» نام گرفته است. در اين بخش مؤلف برخى از ادعيهاى كه از سوى معصومين وارد شده و در آنها اشاراتى به موضوع رجعت صورت گرفته را ذكر مىكند. | دومين بخش «دعاها و رجعت» نام گرفته است. در اين بخش مؤلف برخى از ادعيهاى كه از سوى معصومين وارد شده و در آنها اشاراتى به موضوع رجعت صورت گرفته را ذكر مىكند. | ||
در بخش سوم با عنوان «زيارتها و رجعت»، مؤلف به زيارات ائمه معصومين | در بخش سوم با عنوان «زيارتها و رجعت»، مؤلف به زيارات ائمه معصومين عليهمالسلام براى اثبات صحت ديدگاه اماميه درباره رجعت اشاره مىكند كه در آنها يا تصريح به رجعت شده و يا لااقل به اين مهم اشاره گرديده است. | ||
بخش چهارم، «اجماعات و رجعت»، نام گرفته است و مؤلف ضمن آن مواردى از اجماع علماء شيعه بر درستى قول به رجعت را يادآور مىشود. | بخش چهارم، «اجماعات و رجعت»، نام گرفته است و مؤلف ضمن آن مواردى از اجماع علماء شيعه بر درستى قول به رجعت را يادآور مىشود. |
ویرایش