۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
"تاريخ خانى" كتابى تاريخى است كه به فارسى توسط على بن | "تاريخ خانى" كتابى تاريخى است كه به فارسى توسط على بن شمسالدين لاهيجى در سده دهم، مشتمل بر چهل سال تاريخ گيلان (از 880 تا 920) تألیف يافته است. از مؤلف كتاب اطلاعى در دست نيست جز آنكه كتاب خود را به فرمان سلطان خان احمدخان گيلانى (حك: 911-943) نوشته است. | ||
== ساختار كتاب == | == ساختار كتاب == | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
در اين كتاب به مناصب اين دوره نيز اشاره شده است، از جمله خبرچى گرى و ركاب بندى. اشتباهاتى در ذكر تاريخ برخى حوادث وجود دارد كه احتمالاً از جانب كاتب نسخه بوده است. | در اين كتاب به مناصب اين دوره نيز اشاره شده است، از جمله خبرچى گرى و ركاب بندى. اشتباهاتى در ذكر تاريخ برخى حوادث وجود دارد كه احتمالاً از جانب كاتب نسخه بوده است. | ||
برخى اعلامِ اشخاص و مكانها در متن به صورتهاى گوناگون ضبط شده است، ازين رو خواننده ممكن است آنها را چند تن يا چند جا بپندارد مانند تولم | برخى اعلامِ اشخاص و مكانها در متن به صورتهاى گوناگون ضبط شده است، ازين رو خواننده ممكن است آنها را چند تن يا چند جا بپندارد مانند تولم حسامالدين، حسامالدين تولم، حسامالدين تولمى، حسامالدين تولم جلالالدين و تولم جلالالدين حسامالدين، و بيه پسيه و بيه پَسيان. | ||
شمسالدين لاهيجى در اين كتاب درباره رسم و رسومات گيلانيها با زنان خود بيان مى دراد كه، از ديگر رسمى كه سدهها بر سر زنان شمالى بهويژه زنان گيلانى سنگينى مىكرده رسم «زن زر» بوده است. كه هرگاه دخترى مىخواست عروسى كند خانوادهى او بايد از بابت ازدواج پولى به حاكم مىدادند. البته در بعضى از مكانها توقع حاكم فراتر از ماديات بود كه قلم نوشتن آن شرم مىكند كه اين رسم تا زمان سلطان احمدخان (912-940) ادامه پيدا مىكند و در زمان او اين رسم از بين مىرود. | |||
شمسالدين لاهيجى در انتقام گرفتن بيستون به خاطر كشته شدن اقوام خود، مىنويسد: «در اين اثنا ملكزاده محضه كه شوهر و كسان او را ملك بيستون به ناواجب به تيغ سياست استيصال كرده بود و ملكه را در حباله درآورده و از اين جهت شقاوت ملك در دل عورت جاى گرفته منتهز فرصت بود و فرجهى انتقام مىجست. شمشير دولت اعلاى خانى كه در قضا و مضا بر مفارق اعدا يد بيضا داشت در دست نامحرمى كارگر نبود قضا به حصول اين مدعا موافقت كرد و امضاى آن در دست حرم ملكت بيستون مقدر گردانيد و ملكه محضه در محل خواب به جامهى خواب فرصت يافت و به شمشير غدر، دغدغهى ملك و ملك آخر كرد. | |||
در رابطه با ويژگىهاى ملك بيستون بايد گفت كه او حتا با زن پدر خود (ملك جهانگير) كه كنيزكى بيش نبود ازدواج مىكند، لاهيجى مى نويسد: «او حتا با زن پدر خود ملك جهانگير كه كنيزكى بيش نبود بر وجه زنا و مصاحفه به زنى استماع مىيافت و از او دو فرزند بهوجود آمد.» | در رابطه با ويژگىهاى ملك بيستون بايد گفت كه او حتا با زن پدر خود (ملك جهانگير) كه كنيزكى بيش نبود ازدواج مىكند، لاهيجى مى نويسد: «او حتا با زن پدر خود ملك جهانگير كه كنيزكى بيش نبود بر وجه زنا و مصاحفه به زنى استماع مىيافت و از او دو فرزند بهوجود آمد.» |
ویرایش