۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] به حوادثى كه به بخت و اتفاق روى مىدهند توجه مىكند.با اين كه آدمى اين گونه پيشامدها را تدبير نتواند كرد و در برابر آنها كارى از او ساخته نيست.گزارش اين گونه رويدادهاى تاريخى بدان روى است كه باز به گفته [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] «انسان اينگونه از حادثهها را نيز در شمار آرد و در دل و گمان خويش نگاه دارد، تا در نزد او از دفتر پيش آمدها و آنچه روى دادن مانندش را چشم مىدارد نيفتد، هر چند از پيش آمد بد جز به يارى خدا بركنار نتوان بود، و به پيش آمد نيك جز به كارسازى او اميد نتوان بست.» | [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] به حوادثى كه به بخت و اتفاق روى مىدهند توجه مىكند.با اين كه آدمى اين گونه پيشامدها را تدبير نتواند كرد و در برابر آنها كارى از او ساخته نيست.گزارش اين گونه رويدادهاى تاريخى بدان روى است كه باز به گفته [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] «انسان اينگونه از حادثهها را نيز در شمار آرد و در دل و گمان خويش نگاه دارد، تا در نزد او از دفتر پيش آمدها و آنچه روى دادن مانندش را چشم مىدارد نيفتد، هر چند از پيش آمد بد جز به يارى خدا بركنار نتوان بود، و به پيش آمد نيك جز به كارسازى او اميد نتوان بست.» | ||
[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] روشى را كه در نوشتن تاريخ براى خود برگزيده است هرگز از ياد نمىبرد و آن را در جاى جاى كتابش گوشزد مىكند.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]]، چنان كه روزنتال مىنويسد،«در تاريخنويسى بر پايه بلندى ايستاده است.كم پيش مىآيد كه وى به گزارشهاى بىارزش تاريخ ارج نهد.آنچه را كه داراى ارزش تاريخى است به خوبى باز مىشناسد و روايات تاريخ را با سامانى خرد پذير باز مىگويد و پيوندى را كه در ميان حوادث وجود داشته است به خوانندهاش مىنماياند.» مورخان اسلامى همگى به تاريخ از آن رو نگريستهاند كه تاريخ درس است، اندرز است و مىتوان از آن پند گرفت،«اما تنها كسى كه در اين باب استدلال حكيمانه و فلسفى كرده و ديد اخلاقى و براگماتيك داشته و جا به جا در كتاب خود به موارد تجربه و فوايد عملى اشاره كرده [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] است.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] قايل به اصالت عمل و اصالت تجربه بوده است.» و به تعبير ديگر،«وى كه در فلسفه به عنوان حكيم اخلاقى مشهور است،در تاريخ مؤلف كتاب حكيمانهاى است به نام تجارب الامم.نام كسانى چون [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] ]] (320-421 ه)، | [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] روشى را كه در نوشتن تاريخ براى خود برگزيده است هرگز از ياد نمىبرد و آن را در جاى جاى كتابش گوشزد مىكند.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]]، چنان كه روزنتال مىنويسد،«در تاريخنويسى بر پايه بلندى ايستاده است.كم پيش مىآيد كه وى به گزارشهاى بىارزش تاريخ ارج نهد.آنچه را كه داراى ارزش تاريخى است به خوبى باز مىشناسد و روايات تاريخ را با سامانى خرد پذير باز مىگويد و پيوندى را كه در ميان حوادث وجود داشته است به خوانندهاش مىنماياند.» مورخان اسلامى همگى به تاريخ از آن رو نگريستهاند كه تاريخ درس است، اندرز است و مىتوان از آن پند گرفت،«اما تنها كسى كه در اين باب استدلال حكيمانه و فلسفى كرده و ديد اخلاقى و براگماتيك داشته و جا به جا در كتاب خود به موارد تجربه و فوايد عملى اشاره كرده [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] است.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] قايل به اصالت عمل و اصالت تجربه بوده است.» و به تعبير ديگر،«وى كه در فلسفه به عنوان حكيم اخلاقى مشهور است،در تاريخ مؤلف كتاب حكيمانهاى است به نام تجارب الامم.نام كسانى چون [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] ]] (320-421 ه)، رشيدالدين فضل الله (645- 718) و [[ابن خلدون]](732- 806ه) را مىتوان به عنوان پيشروان طريقه علمى تاريخ يا در شمار پيشگامان فلسفه تاريخ ياد كرد.» و اين خود روشن است كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] چند قرن پيش از رشيدالدين فضل الله و [[ابن خلدون]] مىزيسته است.بسا بتوان گفت كه مشكويه در تجارب الامم با همان چهرهاى ديده مىشود كه در نوشتههاى نامدار ديگرش همچون: ترتيب السعادات،يا الفوز الأصغر،يا تهذيب الاخلاق،يا جاويدان خرد،يا شوامل كه آنرا در پاسخ هوامل ابوحيان توحيدى نوشته است، و جز آن كه همگى درباره تواناييهاى روان و مهار كردن خوى آدمى و در شناختن و شناساندن نيكبختى انساناند و [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] به نوشتن آنها ممتاز و پيشتاز شناخته شده است.كايتانى در مقدمه فتوگراف نسخه اياصوفيا [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] را به عنوان مورخ چنين مىبيند: | ||
«وى كه از ريشهاى ايرانى برآمده است،يكى از پيشروان تاريخنگارى به زبان تازى است.افزون بر اين، اثرى كه از [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بر جاى مانده است بر شالودهاى استوار است كه از نگاه روش شناختى با اصولى كه در نزد تاريخنويسان باختر زمين و مورخان پسينتر به كار بسته مىشود، خويشاوندى نزديك دارد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بر خلاف سلف شهير خود طبرى كه هدف عمدهاش گردآورى مايههاى تاريخى و ارائه همگى آنها بر سامانى شايسته بود، بر آن شد تا تاريخش همچون ساختى انداموار تصنيف گردد و از اين رهگذر، انديشههاى بنيادين چنان كه سراسر تصنيف را به هم مىپيوندد، عنصرى آفريننده در سراسر اثر شود.در صفحات اين اثر عنصرى شخصى به چشم مىخورد كه جاى آن در ساير تصنيفهاى تاريخى اين مرحله خالى است.تجارب الامم، آشكارا، كارى است برآمده از ذهنى استدلالى كه در پرتو برداشتى والا از هدف و وظيفه مورخ عمل مىكند.از اينرو، [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] نسبت به مورخان پيشين و معاصران خويش كه به تازى نوشتهاند، برترى بزرگى نشان مىدهد.وى بدان خشنود نيست كه به گردآورى مايههاى تاريخى و ارائه آن در يك نظم گاه شناختى بسنده كند.چه وى بر اين باور است كه رويدادهاى گذشته با شبكهاى از شئون و مصالح بشرى به هم پيوند داشته است، و در حقيقت، تاريخ نيز،چنان كه وى مىبيند، همين است و در گزارش راستين آن خردمند چيزى خواهد يافت كه كانى از دانش ارجمند است.» | «وى كه از ريشهاى ايرانى برآمده است،يكى از پيشروان تاريخنگارى به زبان تازى است.افزون بر اين، اثرى كه از [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بر جاى مانده است بر شالودهاى استوار است كه از نگاه روش شناختى با اصولى كه در نزد تاريخنويسان باختر زمين و مورخان پسينتر به كار بسته مىشود، خويشاوندى نزديك دارد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بر خلاف سلف شهير خود طبرى كه هدف عمدهاش گردآورى مايههاى تاريخى و ارائه همگى آنها بر سامانى شايسته بود، بر آن شد تا تاريخش همچون ساختى انداموار تصنيف گردد و از اين رهگذر، انديشههاى بنيادين چنان كه سراسر تصنيف را به هم مىپيوندد، عنصرى آفريننده در سراسر اثر شود.در صفحات اين اثر عنصرى شخصى به چشم مىخورد كه جاى آن در ساير تصنيفهاى تاريخى اين مرحله خالى است.تجارب الامم، آشكارا، كارى است برآمده از ذهنى استدلالى كه در پرتو برداشتى والا از هدف و وظيفه مورخ عمل مىكند.از اينرو، [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] نسبت به مورخان پيشين و معاصران خويش كه به تازى نوشتهاند، برترى بزرگى نشان مىدهد.وى بدان خشنود نيست كه به گردآورى مايههاى تاريخى و ارائه آن در يك نظم گاه شناختى بسنده كند.چه وى بر اين باور است كه رويدادهاى گذشته با شبكهاى از شئون و مصالح بشرى به هم پيوند داشته است، و در حقيقت، تاريخ نيز،چنان كه وى مىبيند، همين است و در گزارش راستين آن خردمند چيزى خواهد يافت كه كانى از دانش ارجمند است.» | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
#:نسخه اياصوفيا نسخهاى است به لحاظ قدمت و صحت نسبى بسيار ارزشمند. | #:نسخه اياصوفيا نسخهاى است به لحاظ قدمت و صحت نسبى بسيار ارزشمند. | ||
#:نسخه اياصوفيا و خاورشناسان:خاورشناس كايتانى)inateaC(بخشهاى نخست و پنجم و ششم نسخه اياصوفيا را از سوى بنياد گيب به طور عكسى)elimiscaf(منتشر كرد.(ليدن، به ترتيب در سالهاى 1909،1913،1917 م.)بنياد گيب تصميم داشت كه پس از نشر عكسى بخش 5 و 6 كه ادامه [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] به حساب مىآمد و جاى خالى آن بيشتر احساس مىشد، بخشهاى ميانى اين اثر (بخشهاى 2،3،4)را نيز دنبال كند)vix.P,ecaferP,aniteaC(تا سرانجام و در شرايط مساعد به تصحيح همه بخشها بپردازد.ولى كايتانى و يارانش در بنياد گيب به دلايلى كه شرايط دشوار جنگ اول، از آنها بود،در عمل ناكام ماندند و اين سه بخش همچنان متروك ماند.چاپ عكسى كايتانى همراه با ملحقاتى است به زبان انگليسى از اين قرار:در بخش نخست، مقدمه كايتانى (5 صفحه)، سخنى از آمدروز)zordemA(درباره [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] (13 صفحه)فهرست مطالب و فهرست اعلام بخش اول به قلم ملونى)inoleM.G(لسترنج)egnartseL.G(فهرست مطالب و فهرست اعلام را پيش از چاپ يك بار ديده بوده است. | #:نسخه اياصوفيا و خاورشناسان:خاورشناس كايتانى)inateaC(بخشهاى نخست و پنجم و ششم نسخه اياصوفيا را از سوى بنياد گيب به طور عكسى)elimiscaf(منتشر كرد.(ليدن، به ترتيب در سالهاى 1909،1913،1917 م.)بنياد گيب تصميم داشت كه پس از نشر عكسى بخش 5 و 6 كه ادامه [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] به حساب مىآمد و جاى خالى آن بيشتر احساس مىشد، بخشهاى ميانى اين اثر (بخشهاى 2،3،4)را نيز دنبال كند)vix.P,ecaferP,aniteaC(تا سرانجام و در شرايط مساعد به تصحيح همه بخشها بپردازد.ولى كايتانى و يارانش در بنياد گيب به دلايلى كه شرايط دشوار جنگ اول، از آنها بود،در عمل ناكام ماندند و اين سه بخش همچنان متروك ماند.چاپ عكسى كايتانى همراه با ملحقاتى است به زبان انگليسى از اين قرار:در بخش نخست، مقدمه كايتانى (5 صفحه)، سخنى از آمدروز)zordemA(درباره [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] (13 صفحه)فهرست مطالب و فهرست اعلام بخش اول به قلم ملونى)inoleM.G(لسترنج)egnartseL.G(فهرست مطالب و فهرست اعلام را پيش از چاپ يك بار ديده بوده است. | ||
#:در بخش پنجم، مقدمهاى از كايتانى (4 صفحه)،فهرست مطالب و فهرست اعلام.اما در بخش ششم،جز مقدمه لسترنج(2 صفحه)چيزى پيوست نشده است.آمدروز بخشهاى پنجم و ششم نسخه اياصوفيا را با حذف 56 صفحه از آغاز بخش پنجم و الحاق 28 صفحه نخست بخش ششم به انتهاى بخش پنجم منتشر كرد و ذيل تجارب الأمم نوشته ابوشجاع | #:در بخش پنجم، مقدمهاى از كايتانى (4 صفحه)،فهرست مطالب و فهرست اعلام.اما در بخش ششم،جز مقدمه لسترنج(2 صفحه)چيزى پيوست نشده است.آمدروز بخشهاى پنجم و ششم نسخه اياصوفيا را با حذف 56 صفحه از آغاز بخش پنجم و الحاق 28 صفحه نخست بخش ششم به انتهاى بخش پنجم منتشر كرد و ذيل تجارب الأمم نوشته ابوشجاع ظهيرالدين روذراورى (مشتمل بر سالهاى 369 تا 389 هجرى)را همراه با بخش هشتم تاريخ ابوالحسين هلال بن المحسّن بن ابراهيم صابى كاتب (مشتمل بر سالهاى 389 تا 393)در يك مجلد، به دو مجلد پنجم و ششم افزود.(قاهره 1914-1916)آمدروز در نيمه راه تصحيح ذيل درگذشت كه مارگليوث نيمه دوم آن را تصحيح كرد و كار را به پايان برد(مارگليوث، مقدمه).I.P(پس، همه آنچه آمدروز و در نهايت مارگليوث تصحيح و چاپ كردند دو مجلد پنجم و ششم تجارب الأمم بود با افزودن يك مجلد الحاقى (ذيل روذراورى+بخش هشتم تاريخ هلال صابى). | ||
#:ترجمه انگليسى مارگليوث:دو بخش پايانى پنجم و ششم و بخش الحاقى (روذراوى+هلال)را مارگليوث)htuoilograM(ترجمه كرد و يك مقدمه (11 صفحه) و فهرست در 144 صفحه بدان افزود كه مقدمه و فهرست در يك مجلد جداگانه است. | #:ترجمه انگليسى مارگليوث:دو بخش پايانى پنجم و ششم و بخش الحاقى (روذراوى+هلال)را مارگليوث)htuoilograM(ترجمه كرد و يك مقدمه (11 صفحه) و فهرست در 144 صفحه بدان افزود كه مقدمه و فهرست در يك مجلد جداگانه است. | ||
#:ترجمه مارگليوث همراه با متن عربى به چاپ رسيده است.(آكسفورد 1920-1921 م.). | #:ترجمه مارگليوث همراه با متن عربى به چاپ رسيده است.(آكسفورد 1920-1921 م.). |
ویرایش