۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'امير المؤمنين' به 'اميرالمؤمنين') |
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
||
خط ۲۵۷: | خط ۲۵۷: | ||
ب-کتابى در ادب | ب-کتابى در ادب | ||
اثرى كاملا استثنائى و دلنشين از ابوالفرج در دست داريم كه ادب الغرباء من اهل الفضل و الادب ([[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]]، 128)، يا آداب الغرباء (خطيب، 398/11)، يا ادباء الغرباء (ياقوت، ادبا، همانجا) نام دارد. تا 1000 سال پس از مرگ ابوالفرج كسى خبرى از محتواى اين کتاب، جز آن چند روايتى كه ياقوت آورده است (نك: همان، 95/13-96)، نداده بود؛ اما نسخهاى از آن در اختيار بديع الزمان فروزانفر بود كه براى نشر به | اثرى كاملا استثنائى و دلنشين از ابوالفرج در دست داريم كه ادب الغرباء من اهل الفضل و الادب ([[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]]، 128)، يا آداب الغرباء (خطيب، 398/11)، يا ادباء الغرباء (ياقوت، ادبا، همانجا) نام دارد. تا 1000 سال پس از مرگ ابوالفرج كسى خبرى از محتواى اين کتاب، جز آن چند روايتى كه ياقوت آورده است (نك: همان، 95/13-96)، نداده بود؛ اما نسخهاى از آن در اختيار بديع الزمان فروزانفر بود كه براى نشر به صلاحالدين منجد سپرد. منجد نيز کتاب را در 1972 م در بيروت منتشر كرد. اين نسخه متعلق به سدۀ 13 ق است، اما اينك نسخهاى ديگر، از سدۀ 7 ق در کتابخانۀ آيتاللّه مرعشى يافت شده است (مرعشى، شم (5) 4047). | ||
ابوالفرج در اين کتاب، با ذكر تاريخ بارها از خود سخن گفته، چندانكه اين کتاب يكى از مراجع عمده براى شرح احوال او شده است. چنانكه در بخش درگذشت او ياد شد، يكى از روايات اين کتاب نشان مىدهد كه وى، بر خلاف، همۀ روايات، تا اندكى پس از 362 ق زنده بوده و اين کتاب را نيز پس از اين تاريخ، يا در اواخر آن سال نوشته است. در اين زمان دوست و حامى قدرتمند او وزير مهلبى در گذشته بود و او در غم تنهايى و تنگدستى مىزيست. مقدمۀ كوتاه و غم انگيزى كه وى در آغاز کتاب نگاشته است (ص 20-22)، بر اين معنى دلالت دارد. | ابوالفرج در اين کتاب، با ذكر تاريخ بارها از خود سخن گفته، چندانكه اين کتاب يكى از مراجع عمده براى شرح احوال او شده است. چنانكه در بخش درگذشت او ياد شد، يكى از روايات اين کتاب نشان مىدهد كه وى، بر خلاف، همۀ روايات، تا اندكى پس از 362 ق زنده بوده و اين کتاب را نيز پس از اين تاريخ، يا در اواخر آن سال نوشته است. در اين زمان دوست و حامى قدرتمند او وزير مهلبى در گذشته بود و او در غم تنهايى و تنگدستى مىزيست. مقدمۀ كوتاه و غم انگيزى كه وى در آغاز کتاب نگاشته است (ص 20-22)، بر اين معنى دلالت دارد. |
ویرایش