مجموعه رسائل و مصنفات: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'امير المؤمنين' به 'اميرالمؤمنين'
جز (جایگزینی متن - 'كمال الدين عبدالرزاق كاشانى' به 'كمال الدين عبدالرزاق كاشانى ')
جز (جایگزینی متن - 'امير المؤمنين' به 'اميرالمؤمنين')
خط ۶۹: خط ۶۹:
#«الرسالة المعاديّة»: پيش از اين، از دو رساله كاشانى با نام «المبدأ و المعاد» ياد كرديم. در يكى از آن دو اثر، كاشانى، به تفصيل و در ديگرى به اجمال به توضيح مبدأ و معاد و احكام حائل بين اين دو اشاره كرده بود. رساله حاضر نيز هر چند در راستاى همان دو اثر پديد آمده است، امّا تنها به مباحث مربوط به «معاد» پرداخته است. آن‌گونه كه در پيش نويس اين رساله آمده است، عبدالرزّاق، اين رساله را نيز به درخواست يكى از دانشوران آن روزگار و در جهت ثبت آراء خود در اين زمينه پديد آورده است.
#«الرسالة المعاديّة»: پيش از اين، از دو رساله كاشانى با نام «المبدأ و المعاد» ياد كرديم. در يكى از آن دو اثر، كاشانى، به تفصيل و در ديگرى به اجمال به توضيح مبدأ و معاد و احكام حائل بين اين دو اشاره كرده بود. رساله حاضر نيز هر چند در راستاى همان دو اثر پديد آمده است، امّا تنها به مباحث مربوط به «معاد» پرداخته است. آن‌گونه كه در پيش نويس اين رساله آمده است، عبدالرزّاق، اين رساله را نيز به درخواست يكى از دانشوران آن روزگار و در جهت ثبت آراء خود در اين زمينه پديد آورده است.
#:از آن‌جا كه اين اثر، تنها به توضيح آموزه معاد پرداخته است، نخست، به تقسيم نفوس آدميان در آغاز قوس صعود- هنگامه مفارقت نفس از بدن- به دو قسم آگاهان و ناآگاهان اشاره مى‌كند و سپس هر يك از اين اقسام را به بخش‌هاى فرعى ديگر تقسيم مى‌نمايد. كاشانى در همين‌جا نظر خود را در باره فوز هر يك از اين انواع به بهشت‌هاى گوناگون و نيز معذّب بودن يا خلاصى يافتن هر يك از آنها را از دوزخ، بيان مى‌كند. پس از اين بخش، مصنّف به توضيح قيامت‌هاى سه‌گانه مندرج در قرآن كريم مى‌پردازد و طبقات محشوران در هر يك از اين قيامت‌ها را توضيح مى‌دهد.
#:از آن‌جا كه اين اثر، تنها به توضيح آموزه معاد پرداخته است، نخست، به تقسيم نفوس آدميان در آغاز قوس صعود- هنگامه مفارقت نفس از بدن- به دو قسم آگاهان و ناآگاهان اشاره مى‌كند و سپس هر يك از اين اقسام را به بخش‌هاى فرعى ديگر تقسيم مى‌نمايد. كاشانى در همين‌جا نظر خود را در باره فوز هر يك از اين انواع به بهشت‌هاى گوناگون و نيز معذّب بودن يا خلاصى يافتن هر يك از آنها را از دوزخ، بيان مى‌كند. پس از اين بخش، مصنّف به توضيح قيامت‌هاى سه‌گانه مندرج در قرآن كريم مى‌پردازد و طبقات محشوران در هر يك از اين قيامت‌ها را توضيح مى‌دهد.
#«شرح حديث الحقيقة»: حديث حقيقت، حديثى است كوتاه و منسوب به حضرت امير المؤمنين، على(ع) كه از پى سؤال كميل بن زياد نخعى پديد آمد. اين روايت در حديث‌نامه‌هاى متقدّمان و متأخّران در شمار احاديث علوى(ع) نيامده است و از همين رو در شمار احاديث مسند قرار نمى‌گيرد، اما اين حديث همواره به آن حضرت منسوب بوده و نفاست معنا و كوتاهى الفاظش سبب شده تا بسيارى از دانشيان مسلمان به گزارش آن بپردازند. اين رساله نيز نشان‌گر همراهى كاشانى با ديگر متفكران مسلمان در دست‌يابى به ژرفاى اين حديث است.
#«شرح حديث الحقيقة»: حديث حقيقت، حديثى است كوتاه و منسوب به حضرت اميرالمؤمنين، على(ع) كه از پى سؤال كميل بن زياد نخعى پديد آمد. اين روايت در حديث‌نامه‌هاى متقدّمان و متأخّران در شمار احاديث علوى(ع) نيامده است و از همين رو در شمار احاديث مسند قرار نمى‌گيرد، اما اين حديث همواره به آن حضرت منسوب بوده و نفاست معنا و كوتاهى الفاظش سبب شده تا بسيارى از دانشيان مسلمان به گزارش آن بپردازند. اين رساله نيز نشان‌گر همراهى كاشانى با ديگر متفكران مسلمان در دست‌يابى به ژرفاى اين حديث است.
#«الرسالة العرفانيّة»: عنوان مقاله بى‌نامى است كه از آن‌جا كه نه خود كاشانى نام خاصّى بر آن نهاده و نه از متن رساله مى‌توان اسمى برايش پيدا كرد، با اين عنوان ذكر شده است. اين رساله، گزارش‌نامه‌اى است كه كاشانى از سرگذشت خود پس از مفارقت از دوستان، براى ايشان نگاشته است. در اين رساله، از موانع پيشرفت سالك و نيز رافع اين موانع به‌گونه‌اى رمزى- كه يادآورد رساله آواز پر جبرئيل سهروردى است- ياد شده است. بنا بر اين مى‌توان اين رساله را اثرى در جهت يادآورى مبدأ و نفاست گوهر آدمى دانست. راهنمايان هادى و مضلّ مطرح شده در اين اثر نيز، ظاهراً نمادهاى نفوس آدمى- و نه چهره‌هايى حقيقى- به شمار مى‌روند. اين رساله، با نثرى سخت زيبا و استوار پرداخته شده و از خواندنى‌ترين آثار كوتاه عبدالرزّاق است.
#«الرسالة العرفانيّة»: عنوان مقاله بى‌نامى است كه از آن‌جا كه نه خود كاشانى نام خاصّى بر آن نهاده و نه از متن رساله مى‌توان اسمى برايش پيدا كرد، با اين عنوان ذكر شده است. اين رساله، گزارش‌نامه‌اى است كه كاشانى از سرگذشت خود پس از مفارقت از دوستان، براى ايشان نگاشته است. در اين رساله، از موانع پيشرفت سالك و نيز رافع اين موانع به‌گونه‌اى رمزى- كه يادآورد رساله آواز پر جبرئيل سهروردى است- ياد شده است. بنا بر اين مى‌توان اين رساله را اثرى در جهت يادآورى مبدأ و نفاست گوهر آدمى دانست. راهنمايان هادى و مضلّ مطرح شده در اين اثر نيز، ظاهراً نمادهاى نفوس آدمى- و نه چهره‌هايى حقيقى- به شمار مى‌روند. اين رساله، با نثرى سخت زيبا و استوار پرداخته شده و از خواندنى‌ترين آثار كوتاه عبدالرزّاق است.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش