۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' (ره)' به '(ره)') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
#:من شجاعت اقدام بر اين كار را پيدا نكردم مگر بعد از آنكه ديدم برخى از نشريات، علاقهمندند و رصد مىكنند تا درگذشتگان هر ماه، يا هر فصل را بشناسند و ثمره تلاش آنان پراكنده در اين نشريات باقى مىماند، باآنكه نياز شديدى به آن هست و... پس به اين كار اقدام كردم و به چند نشريه كه در مدتى معين (1396-1415ق)؛ يعنى نوزده سال منتشر شده بودند، مراجعه كردم كه برخى هفتگى، برخى ماهانه، برخى فصلنامه و برخى، دوفصلنامه و برخى سالنامه بودند؛ علاوه بر هزاران شماره از روزنامههاى گوناگون كه من آنها را بدون هيچ نظم خاصى دنبال مىكردم و بعد به كتابهايى مراجعه كردم كه منبع اصلى هستند؛ پس به منابع بسيارى، عمومى يا اختصاصى، مراجعه كردم... ....<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/19419/1/3 ر.ك: همان، ج1، ص3]-[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/19419/1/6 6]</ref> | #:من شجاعت اقدام بر اين كار را پيدا نكردم مگر بعد از آنكه ديدم برخى از نشريات، علاقهمندند و رصد مىكنند تا درگذشتگان هر ماه، يا هر فصل را بشناسند و ثمره تلاش آنان پراكنده در اين نشريات باقى مىماند، باآنكه نياز شديدى به آن هست و... پس به اين كار اقدام كردم و به چند نشريه كه در مدتى معين (1396-1415ق)؛ يعنى نوزده سال منتشر شده بودند، مراجعه كردم كه برخى هفتگى، برخى ماهانه، برخى فصلنامه و برخى، دوفصلنامه و برخى سالنامه بودند؛ علاوه بر هزاران شماره از روزنامههاى گوناگون كه من آنها را بدون هيچ نظم خاصى دنبال مىكردم و بعد به كتابهايى مراجعه كردم كه منبع اصلى هستند؛ پس به منابع بسيارى، عمومى يا اختصاصى، مراجعه كردم... ....<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/19419/1/3 ر.ك: همان، ج1، ص3]-[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/19419/1/6 6]</ref> | ||
#نويسنده در اين اثر، در هر سه جلد، تعداد فراوانى از تصاوير اشخاص و دستخط آنان و... را به مناسبت آورده است. | #نويسنده در اين اثر، در هر سه جلد، تعداد فراوانى از تصاوير اشخاص و دستخط آنان و... را به مناسبت آورده است. | ||
#نويسنده شرح حال شخصيتهاى مهمى را بيان كرده و از جمله درباره [[امام خمينى (ره)|امام خمينى]] چنين آورده است: روحاللّه موسوى خمينى، پدرش مصطفى بود و در قصبه خمين - در جنوب اراك نزديك شهر قم - متولد شد. درحالىكه چهار ساله بود پدرش درگذشت و در سال 1335ق به اراك هجرت كرد و مشغول دروس ابتدايى و مقدّمات و سطوح شد. برخى از استادانش عبارتند از: محمدجواد اصفهانى مشهور به شاهآبادى اصفهانى، ابوالحسن رضى قزوينى، حسين طباطبائى بروجردى. وى در مدت 15 سال به مرتبه اجتهاد رسيد. سپس نويسنده تصويرى از دستخط [[امام خمينى (ره)|امام خمينى]] را آورده است. | #نويسنده شرح حال شخصيتهاى مهمى را بيان كرده و از جمله درباره [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] چنين آورده است: روحاللّه موسوى خمينى، پدرش مصطفى بود و در قصبه خمين - در جنوب اراك نزديك شهر قم - متولد شد. درحالىكه چهار ساله بود پدرش درگذشت و در سال 1335ق به اراك هجرت كرد و مشغول دروس ابتدايى و مقدّمات و سطوح شد. برخى از استادانش عبارتند از: محمدجواد اصفهانى مشهور به شاهآبادى اصفهانى، ابوالحسن رضى قزوينى، حسين طباطبائى بروجردى. وى در مدت 15 سال به مرتبه اجتهاد رسيد. سپس نويسنده تصويرى از دستخط [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] را آورده است. | ||
#:او همچنين اسامى و مشخصات تعدادى از كتابهايى را كه درباره [[امام خمينى (ره)|امام خمينى]] نوشته شده و يا سخنان و مطالبى از او را كه به زبان عربى ترجمه شده، ذكر كرده و بعد افزوده است: من مىگويم كه در كتاب «الإمام الخميني لبنة أساسية...»، تعداد 46 كتاب و رساله براى او شمرده شده است ....<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19420/1/166 ر.ك: همان، ج3، ص166]</ref> | #:او همچنين اسامى و مشخصات تعدادى از كتابهايى را كه درباره [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] نوشته شده و يا سخنان و مطالبى از او را كه به زبان عربى ترجمه شده، ذكر كرده و بعد افزوده است: من مىگويم كه در كتاب «الإمام الخميني لبنة أساسية...»، تعداد 46 كتاب و رساله براى او شمرده شده است ....<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19420/1/166 ر.ك: همان، ج3، ص166]</ref> | ||
#دانستنى است كه برخى از مطالب نويسنده جاى تأمل دارد و گاه اشتباه است؛ بهعنوان نمونه، نويسنده تصويرى از استاد مطهرى آورده و او را چنين معرفى كرده است: مرتضى فرزند محمدحسين مطهرى (1338-1399ق1919/-1979م)، در روستاى فريمان از توابع خراسان متولد شد. مقدمات علوم دينى را در مشهد امام رضا(ع)، سپس در قم آموخت و برخى از استادانش عبارتند از: روحاللّه خمينى، ميرزا مهدى شهيدى، محمدحسين طباطبائى. او همچنين در هنگام تحصيل، تدريس هم مىكرد و در تهران مشغول تدريس و تبيين علمى و دينى شد. از سال 1376 تا 1398ق در دانشكده الهيات به فعاليت علمى پرداخت و حماسه جوانان را بر ضدّ نظام پادشاهى آن دوران برمىانگيخت و نشاط سياسىاش بعد از پيروزى انقلاب اسلامى بيشتر شد و همچون ستارهاى در مجامع علمى و دينى و اجتماعى درخشيد و از اعضاى ممتازى شد كه اداره حكومت اسلامى را برعهده گرفتند؛ هرچند او بهصورت رسمى منصب حكومتى را اشغال نكرد. در هنگام خروج از جلسهاى با حضور سياستمداران مهمّ در تهران، آتش گلوله بر وى گشوده شد و شب چهارم جمادىالآخره كشته شد و پيكرش به قم منتقل گرديد. او آثار فراوانى پديد آورده كه چاپ و منتشر شده است و همگى به زبان فارسى است و ذكر برخى از آنها كه به عربى ترجمه شده، گذشت ....<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19420/1/267 ر.ك: همان، ج3، ص267] و نيز [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20410/1/255 ر.ك: همان، ج2، ص255] و [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19420/1/241 ج3، ص241]</ref> | #دانستنى است كه برخى از مطالب نويسنده جاى تأمل دارد و گاه اشتباه است؛ بهعنوان نمونه، نويسنده تصويرى از استاد مطهرى آورده و او را چنين معرفى كرده است: مرتضى فرزند محمدحسين مطهرى (1338-1399ق1919/-1979م)، در روستاى فريمان از توابع خراسان متولد شد. مقدمات علوم دينى را در مشهد امام رضا(ع)، سپس در قم آموخت و برخى از استادانش عبارتند از: روحاللّه خمينى، ميرزا مهدى شهيدى، محمدحسين طباطبائى. او همچنين در هنگام تحصيل، تدريس هم مىكرد و در تهران مشغول تدريس و تبيين علمى و دينى شد. از سال 1376 تا 1398ق در دانشكده الهيات به فعاليت علمى پرداخت و حماسه جوانان را بر ضدّ نظام پادشاهى آن دوران برمىانگيخت و نشاط سياسىاش بعد از پيروزى انقلاب اسلامى بيشتر شد و همچون ستارهاى در مجامع علمى و دينى و اجتماعى درخشيد و از اعضاى ممتازى شد كه اداره حكومت اسلامى را برعهده گرفتند؛ هرچند او بهصورت رسمى منصب حكومتى را اشغال نكرد. در هنگام خروج از جلسهاى با حضور سياستمداران مهمّ در تهران، آتش گلوله بر وى گشوده شد و شب چهارم جمادىالآخره كشته شد و پيكرش به قم منتقل گرديد. او آثار فراوانى پديد آورده كه چاپ و منتشر شده است و همگى به زبان فارسى است و ذكر برخى از آنها كه به عربى ترجمه شده، گذشت ....<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19420/1/267 ر.ك: همان، ج3، ص267] و نيز [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20410/1/255 ر.ك: همان، ج2، ص255] و [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19420/1/241 ج3، ص241]</ref> | ||
#:گفتنى است كه اينكه نويسنده يكى از استادان [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]] را ميرزا مهدى شهيدى شمرده، اشتباه است؛ همان طور كه خود استاد شهيد تصريح كرده كه: «... دقيقاً به ياد دارم كه در آن سنين كه ميان 13 تا 15 سالگى بودم، در ميان آن همه علما و فضلا و مدرّسين حوزه علميّه مشهد، فردى كه بيش از همه در نظرم بزرگ جلوه مىنمود و دوست مىداشتم به چهرهاش بنگرم و در مجلسش بنشينم و قيافه و حركاتش را زير نظر بگيرم و آرزو مىكردم كه روزى به پاى درسش بنشينم، مرحوم «آقا ميرزا مهدى شهيدى رضوى» مدرّس فلسفه الهى در آن حوزه بود. آن آرزو محقّق نشد؛ زيرا آن مرحوم در همان سالها (1355ق) درگذشت» ....<ref>علل گرايش به مادىگرى، در مجموعه آثار استاد [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]]، ج1، ص441</ref> | #:گفتنى است كه اينكه نويسنده يكى از استادان [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]] را ميرزا مهدى شهيدى شمرده، اشتباه است؛ همان طور كه خود استاد شهيد تصريح كرده كه: «... دقيقاً به ياد دارم كه در آن سنين كه ميان 13 تا 15 سالگى بودم، در ميان آن همه علما و فضلا و مدرّسين حوزه علميّه مشهد، فردى كه بيش از همه در نظرم بزرگ جلوه مىنمود و دوست مىداشتم به چهرهاش بنگرم و در مجلسش بنشينم و قيافه و حركاتش را زير نظر بگيرم و آرزو مىكردم كه روزى به پاى درسش بنشينم، مرحوم «آقا ميرزا مهدى شهيدى رضوى» مدرّس فلسفه الهى در آن حوزه بود. آن آرزو محقّق نشد؛ زيرا آن مرحوم در همان سالها (1355ق) درگذشت» ....<ref>علل گرايش به مادىگرى، در مجموعه آثار استاد [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]]، ج1، ص441</ref> |
ویرایش