۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ':ت' به ': ت') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
تفسير و تفاسير شيعه اثر عبدالحسين شهيدى صالحى در رابطه با معرّفى و تشريح تفاسير شيعه مى‌باشد. | '''تفسير و تفاسير شيعه''' اثر عبدالحسين شهيدى صالحى در رابطه با معرّفى و تشريح تفاسير شيعه مى‌باشد. | ||
مؤلف انگيزه خود را از نگارش اين اثر اينگونه بيان مى‌كند:مايه تأسف و تعجب است تهمت نارواى | مؤلف انگيزه خود را از نگارش اين اثر اينگونه بيان مى‌كند:مايه تأسف و تعجب است تهمت نارواى برادران سنّى كه در گذشته و حال به شيعيان نسبت داده‌اند كه آنان نسبت به قرآن مجيد بى‌اعتنا هستند و اين اثر حاضر به جاى مفاخرۀ توخالى، كارنامه قرآن‌پژوهى واقعى شيعه هرچند كه استقصايش كامل نيست عرضه شده است. | ||
برادران سنّى كه در گذشته و حال به شيعيان نسبت داده‌اند كه آنان نسبت به قرآن مجيد بى‌اعتنا | |||
هستند و اين اثر حاضر به جاى مفاخرۀ توخالى، كارنامه قرآن‌پژوهى واقعى شيعه هرچند كه استقصايش | |||
كامل نيست عرضه شده است. | |||
==روش مؤلف در معرّفى تفاسير== | ==روش مؤلف در معرّفى تفاسير== | ||
ايشان به تشريح و احصاء تفاسير تدوين شده از زمان نزول قرآن تا حال در طول 14 | ايشان به تشريح و احصاء تفاسير تدوين شده از زمان نزول قرآن تا حال در طول 14 قرن به ترتيب نزول قرآن پرداخته‌اند.و روش ايشان در مورد تبيين و احصاء تفاسير اينگونه است كه:اصل تفسير وجود دارد يا منقولاتى از آن باقى مانده باشد و در كتب قديمى به وجود آن تصريح شده باشد. | ||
قرن به ترتيب نزول قرآن پرداخته‌اند.و روش ايشان در مورد تبيين و احصاء تفاسير اينگونه | |||
است كه:اصل تفسير وجود دارد يا منقولاتى از آن باقى مانده باشد و در كتب قديمى به وجود | |||
آن تصريح شده باشد. | |||
اين اثر دربرگيرنده معرّفى 460 مفسر شيعى و معرّفى بيش از 600 اثر تفسيرى مى‌باشد. | اين اثر دربرگيرنده معرّفى 460 مفسر شيعى و معرّفى بيش از 600 اثر تفسيرى مى‌باشد. | ||
ايشان با استفاده از منابع متعدد و نقل‌قولهاى فراوان از كتب تاريخ، طبقات و تراجم به معرّفى | ايشان با استفاده از منابع متعدد و نقل‌قولهاى فراوان از كتب تاريخ، طبقات و تراجم به معرّفى مفسران بزرگ پرداخته است. | ||
مفسران بزرگ پرداخته است. | |||
582)طبع شده است. | اين نكته قابل ذكر است كه مقاله تفسير و تفاسير در جلد چهارم دائرة المعارف تشيع(صفحه 470 تا 582)طبع شده است. | ||