تاریخ علم الرجال و أهمیة رجال النجاشی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>'
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>')
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>')
خط ۴۷: خط ۴۷:
مخاطبان اين اثر، عبارتند از علاقه‌مندان و متخصّصان و پژوهشگران علم رجال و حديث.
مخاطبان اين اثر، عبارتند از علاقه‌مندان و متخصّصان و پژوهشگران علم رجال و حديث.


مؤلف اثر حاضر را در الإحساء در 25 صفر الخير 1417ق، به پايان برده است و همچنين تجديد نظر و افزودن برخى از زندگى‌نامه‌ها به اين كتاب در شب چهارشنبه 9 رمضان المبارك 1421ق، به انجام رسيده است ...<ref>ر.ك: متن كتاب، ص146</ref>
مؤلف اثر حاضر را در الإحساء در 25 صفر الخير 1417ق، به پايان برده است و همچنين تجديد نظر و افزودن برخى از زندگى‌نامه‌ها به اين كتاب در شب چهارشنبه 9 رمضان المبارك 1421ق، به انجام رسيده است ....<ref>ر.ك: متن كتاب، ص146</ref>


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۶۱: خط ۶۱:
برخى از مطالب جالب اثر حاضر كه نشانگر روش و محتواى آن است، به اين صورت است:
برخى از مطالب جالب اثر حاضر كه نشانگر روش و محتواى آن است، به اين صورت است:


1. شايد بهترين تعريف دانش رجال آن است كه [[مولى على كنى]] در حاشيه «[[توضيح المقال]]» گفته است: علمى است كه در آن از احوال راوى از جهت اتصافش به شرائط قبول خبر و عدمش بحث مى‌شود و... ...<ref>ر.ك: همان، ص7</ref>
1. شايد بهترين تعريف دانش رجال آن است كه [[مولى على كنى]] در حاشيه «[[توضيح المقال]]» گفته است: علمى است كه در آن از احوال راوى از جهت اتصافش به شرائط قبول خبر و عدمش بحث مى‌شود و... ....<ref>ر.ك: همان، ص7</ref>


2. يكى از ويژگى‌هاى نجاشى آن است كه او روايت نمى‌كند جز از ثقات؛ همان‌طوركه استاد [[آیت‌الله خویی|آقاى خوئى]] استظهار كرده است از كلمات نجاشى در شرح حال «احمد بن محمد بن عبيداللّه جوهرى» ذيل شماره (205) و در شرح حال «محمد بن عبداللّه بن محمد بن عبيداللّه بن بهلول» ذيل شماره (1060)؛ هرچند در آنچه سيد استاد استفاده كرده، نظر است، بلكه ممنوع است و به‌هرحال، دست كم او (نجاشى) به‌شدت مى‌كوشيد مشايخى را كه از آنان روايت نقل مى‌كرد، گزينش كند و شايد اكثرشان از ثقات بودند؛ همان‌گونه‌كه اين مطلب در شرح حال ابن جنيد ذيل شماره (1048) ذكر شده است. يكى ديگر از ويژگى‌هاى رجال نجاشى اين است كه نجاشى كتابش را در اواخر عمرش نوشت كه دلالت دارد بر اتقان و اطلاع فراوان و خبرگى وسيعش ...<ref>ر.ك: همان، ص120-121</ref>
2. يكى از ويژگى‌هاى نجاشى آن است كه او روايت نمى‌كند جز از ثقات؛ همان‌طوركه استاد [[آیت‌الله خویی|آقاى خوئى]] استظهار كرده است از كلمات نجاشى در شرح حال «احمد بن محمد بن عبيداللّه جوهرى» ذيل شماره (205) و در شرح حال «محمد بن عبداللّه بن محمد بن عبيداللّه بن بهلول» ذيل شماره (1060)؛ هرچند در آنچه سيد استاد استفاده كرده، نظر است، بلكه ممنوع است و به‌هرحال، دست كم او (نجاشى) به‌شدت مى‌كوشيد مشايخى را كه از آنان روايت نقل مى‌كرد، گزينش كند و شايد اكثرشان از ثقات بودند؛ همان‌گونه‌كه اين مطلب در شرح حال ابن جنيد ذيل شماره (1048) ذكر شده است. يكى ديگر از ويژگى‌هاى رجال نجاشى اين است كه نجاشى كتابش را در اواخر عمرش نوشت كه دلالت دارد بر اتقان و اطلاع فراوان و خبرگى وسيعش ....<ref>ر.ك: همان، ص120-121</ref>


3. نويسنده در پايان به اين نتيجه رسيده است: از همه آنچه گذشت به دست مى‌آيد كه نجاشى ضابطه‌مندترين و متقن‌ترين رجالى‌اى است كه از همه بيشتر به حالات رجال و راويان آشناست و كتابش بهترين كتابى است كه در اين فنّ در طول قرون پنج‌گانه، بلكه بعد از آن نوشته شده است و به همين جهت هر كسى كه بعد از او آمده بر آن اعتماد كرده و توثيقات او را بدون هيچ شك و ترديدى پذيرفته است؛ پس آن ملاحظاتى كه سيد بر آن مطرح كرده و در برخى موارد آن اشكالات را از غفلت نجاشى شمرده، هيچ‌كدام وارد نيست، نه بر نويسنده و نه بر كتابش و من اين كتاب را براى دفع آن شبهات و يارى نجاشى و دفاع از حقيقت نوشتم... ...<ref>همان، ص145</ref>
3. نويسنده در پايان به اين نتيجه رسيده است: از همه آنچه گذشت به دست مى‌آيد كه نجاشى ضابطه‌مندترين و متقن‌ترين رجالى‌اى است كه از همه بيشتر به حالات رجال و راويان آشناست و كتابش بهترين كتابى است كه در اين فنّ در طول قرون پنج‌گانه، بلكه بعد از آن نوشته شده است و به همين جهت هر كسى كه بعد از او آمده بر آن اعتماد كرده و توثيقات او را بدون هيچ شك و ترديدى پذيرفته است؛ پس آن ملاحظاتى كه سيد بر آن مطرح كرده و در برخى موارد آن اشكالات را از غفلت نجاشى شمرده، هيچ‌كدام وارد نيست، نه بر نويسنده و نه بر كتابش و من اين كتاب را براى دفع آن شبهات و يارى نجاشى و دفاع از حقيقت نوشتم... ....<ref>همان، ص145</ref>


4. نويسنده در پايان كتاب، نامش را اين‌گونه نوشته است: «حسين بن الحاج ملا علي بن الحاج ملا راضي بن الحاج ملا محمدعلي بن صالح العبداللّه»؛ گفتنى است كه در نام نويسنده كتاب بر روى جلد و صفحه شناسنامه، نيز كلمه «عبدالله» همراه با «ال» و به‌صورت «العبدالله» نوشته شده است! بديهى است كه «عبد» در اين كلمه مركب، مضاف است و تنوين و «ال» در هنگام اضافه حذف مى‌شود و به همين جهت اين واژه همراه با «ال» صحيح نيست و البته بايد اين مسئله را اشتباه تايپى شمرد.
4. نويسنده در پايان كتاب، نامش را اين‌گونه نوشته است: «حسين بن الحاج ملا علي بن الحاج ملا راضي بن الحاج ملا محمدعلي بن صالح العبداللّه»؛ گفتنى است كه در نام نويسنده كتاب بر روى جلد و صفحه شناسنامه، نيز كلمه «عبدالله» همراه با «ال» و به‌صورت «العبدالله» نوشته شده است! بديهى است كه «عبد» در اين كلمه مركب، مضاف است و تنوين و «ال» در هنگام اضافه حذف مى‌شود و به همين جهت اين واژه همراه با «ال» صحيح نيست و البته بايد اين مسئله را اشتباه تايپى شمرد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش