۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز
جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>'
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
| خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
كتاب، با مقدمه چاپ دوم، از محقق آغاز شده و در آن، پيرامون مطالب و مباحث كتاب و مزيت‌ها و اضافات چاپ دوم مطالبى بيان شده است <ref>مقدمه، ص3</ref> | كتاب، با مقدمه چاپ دوم، از محقق آغاز شده و در آن، پيرامون مطالب و مباحث كتاب و مزيت‌ها و اضافات چاپ دوم مطالبى بيان شده است<ref>مقدمه، ص3</ref> | ||
محقق، پس از مقدمه، يك تمهيد را بيان نموده و در آن به صورت مفصل پيرامون مغرب زمين و اندلس، كتاب‌هايى كه در اين موضوع نوشته شده، شرح زندگى مؤلف، شخصيت علمى مؤلف، تأليفات وى، نسخ خطى كتاب، نظرات برخى بزرگان در مورد مؤلف و شيوه تحقيق كتاب، مطالبى را ذكر نموده است <ref>تمهيد، ص7 الى60</ref> | محقق، پس از مقدمه، يك تمهيد را بيان نموده و در آن به صورت مفصل پيرامون مغرب زمين و اندلس، كتاب‌هايى كه در اين موضوع نوشته شده، شرح زندگى مؤلف، شخصيت علمى مؤلف، تأليفات وى، نسخ خطى كتاب، نظرات برخى بزرگان در مورد مؤلف و شيوه تحقيق كتاب، مطالبى را ذكر نموده است<ref>تمهيد، ص7 الى60</ref> | ||
متن مشتمل بر برخى از اخبار، حوادث و وقايع مهمى است كه در مغرب زمين و اندلس روى داده است. برخى از اين ابواب بسيار مختصر و خلاصه و برخى بسيار مفصل بيان شده است. | متن مشتمل بر برخى از اخبار، حوادث و وقايع مهمى است كه در مغرب زمين و اندلس روى داده است. برخى از اين ابواب بسيار مختصر و خلاصه و برخى بسيار مفصل بيان شده است. | ||
مؤلف، در باب اول، به ذكر رخدادى پرداخته كه مورد اختلاف نظر بوده و آن وفات «مهدى ابن تومرت» است؛ وى براى تحصيل علم عازم شهر اندلس بوده كه در دريا غرق مى‌شود. گروهى از مورخين آن واقعه مهم را سال 600ق و برخى ديگر 500 يا 501ق بيان كرده‌اند. مؤلف، در اين مورد، نظرى بيان ننموده و در پايان مطالب عبارت «والله اعلم» را آورده است <ref>متن، ص61</ref> | مؤلف، در باب اول، به ذكر رخدادى پرداخته كه مورد اختلاف نظر بوده و آن وفات «مهدى ابن تومرت» است؛ وى براى تحصيل علم عازم شهر اندلس بوده كه در دريا غرق مى‌شود. گروهى از مورخين آن واقعه مهم را سال 600ق و برخى ديگر 500 يا 501ق بيان كرده‌اند. مؤلف، در اين مورد، نظرى بيان ننموده و در پايان مطالب عبارت «والله اعلم» را آورده است<ref>متن، ص61</ref> | ||
حادثه مهم ديگرى كه در اين باب ذكر شده، جنگ بزرگى است كه بين مسلمانان و نصرانى‌ها در اندلس روى داد كه در آن، بسيارى از طرفين كشته و سرانجام مسلمانان پيروز شدند <ref>متن، ص63</ref> | حادثه مهم ديگرى كه در اين باب ذكر شده، جنگ بزرگى است كه بين مسلمانان و نصرانى‌ها در اندلس روى داد كه در آن، بسيارى از طرفين كشته و سرانجام مسلمانان پيروز شدند<ref>متن، ص63</ref> | ||
باب دوم، حوادث سال 503ق است. از جمله حوادث اين سال، دو جنگ بزرگ بود كه در يكى از آن‌ها شصت و يك روستا در آتش سوخته شد <ref>متن، ص70</ref> | باب دوم، حوادث سال 503ق است. از جمله حوادث اين سال، دو جنگ بزرگ بود كه در يكى از آن‌ها شصت و يك روستا در آتش سوخته شد<ref>متن، ص70</ref> | ||
از ديگر حوادث مهم اين سال، آتش زدن كتاب «الاحياء» تأليف «[[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزالى]]»، توسط «على بن يوسف و عبدالله بن محمد على بن حمدين قاضى» است. اين دو پس از جمع‌آورى اين كتاب، در پيش چشم مردم و بزرگان شهر، آن‌ها را آتش زدند <ref>متن، ص70</ref> | از ديگر حوادث مهم اين سال، آتش زدن كتاب «الاحياء» تأليف «[[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزالى]]»، توسط «على بن يوسف و عبدالله بن محمد على بن حمدين قاضى» است. اين دو پس از جمع‌آورى اين كتاب، در پيش چشم مردم و بزرگان شهر، آن‌ها را آتش زدند<ref>متن، ص70</ref> | ||
مطلب مهم ديگرى كه بيان شده، تقسيم‌بندى «طبقات موحدين» است. مؤلف، سيزده دسته را نام برده كه هر كدام را داراى شأن و منزلتى خاص دانسته و در مورد هر دسته توضيح داده است. برخى اين طبقات عبارت است از: عشره يعنى اهل جماعت؛ اهل خمسين؛ اهل سبعين؛ طلبه؛ حفاظ (صغار طلبه). اهل دار. براى نمونه، صنف دوم پنجاه نفر بوده و از قبايل و دسته‌هاى گوناگونى تشكيل مى‌شدند كه مؤلف نام هر قبيله و فرد را بيان نموده است <ref>متن، ص82</ref> | مطلب مهم ديگرى كه بيان شده، تقسيم‌بندى «طبقات موحدين» است. مؤلف، سيزده دسته را نام برده كه هر كدام را داراى شأن و منزلتى خاص دانسته و در مورد هر دسته توضيح داده است. برخى اين طبقات عبارت است از: عشره يعنى اهل جماعت؛ اهل خمسين؛ اهل سبعين؛ طلبه؛ حفاظ (صغار طلبه). اهل دار. براى نمونه، صنف دوم پنجاه نفر بوده و از قبايل و دسته‌هاى گوناگونى تشكيل مى‌شدند كه مؤلف نام هر قبيله و فرد را بيان نموده است<ref>متن، ص82</ref> | ||
برخى از اخبار سال 525ق عبارت است از: آتش‌سوزى بزرگ در شهر قرطبه و سوختن بسيارى از اموال مردم؛ سنگسار «ابن مناصف» قاضى قرطبه؛ به قدرت رسيدن مسترشد عباسى <ref>متن، ص222</ref> | برخى از اخبار سال 525ق عبارت است از: آتش‌سوزى بزرگ در شهر قرطبه و سوختن بسيارى از اموال مردم؛ سنگسار «ابن مناصف» قاضى قرطبه؛ به قدرت رسيدن مسترشد عباسى<ref>متن، ص222</ref> | ||
نويسنده، در يكى از ابواب ديگر، به ذكر برخى اخبار سال 528ق پرداخته است. از جمله اين وقايع مى‌توان به قتل «ابراهيم بن تاعياشت» توسط موحدين، عزل «على بن يوسف زرجانى» از قضاوت و از بين رفتن زراعت‌ها و مزارع توسط ملخ اشاره نمود <ref>متن، ص234</ref> | نويسنده، در يكى از ابواب ديگر، به ذكر برخى اخبار سال 528ق پرداخته است. از جمله اين وقايع مى‌توان به قتل «ابراهيم بن تاعياشت» توسط موحدين، عزل «على بن يوسف زرجانى» از قضاوت و از بين رفتن زراعت‌ها و مزارع توسط ملخ اشاره نمود<ref>متن، ص234</ref> | ||
مؤلف، در آخرين باب، اخبار سنه 533ق را به صورت مختصر بيان نموده است. برخى از حوادث اين سال، عبارت است از: غزوه زبير بن عمرانى و فتح قلعه موره؛ غزوه عسكر بين نصارانى‌ها و مسلمانان در اندلس و پيروزى مسلمانان؛ هلاكت «سير بن على بن يوسف» در آخر ماه صفر؛ به ولايت رسيدن «زبير بن عمر» در قرطبه؛ آتش‌سوزى در بازارهاى شهر فاس از شهرهاى اندلس <ref>متن، ص 268</ref> | مؤلف، در آخرين باب، اخبار سنه 533ق را به صورت مختصر بيان نموده است. برخى از حوادث اين سال، عبارت است از: غزوه زبير بن عمرانى و فتح قلعه موره؛ غزوه عسكر بين نصارانى‌ها و مسلمانان در اندلس و پيروزى مسلمانان؛ هلاكت «سير بن على بن يوسف» در آخر ماه صفر؛ به ولايت رسيدن «زبير بن عمر» در قرطبه؛ آتش‌سوزى در بازارهاى شهر فاس از شهرهاى اندلس<ref>متن، ص 268</ref> | ||
== وضعيت كتاب== | == وضعيت كتاب== | ||