۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ح' به '، ح') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
| خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
#:1.جوامع الجامع 2.[[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)|بحار الانوار]]، 3.حاشيه كتاب اسرار التنزيل، 4.تفسير صافى، 5.مفاتيح الغيب، 6.الاتقان، 7.اسرار التنزيل، 9.روح البيان و 10.[[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسائل الشيعة]]. | #:1.جوامع الجامع 2.[[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)|بحار الانوار]]، 3.حاشيه كتاب اسرار التنزيل، 4.تفسير صافى، 5.مفاتيح الغيب، 6.الاتقان، 7.اسرار التنزيل، 9.روح البيان و 10.[[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسائل الشيعة]]. | ||
#موضعگيرى درباره اسرائيليات | #موضعگيرى درباره اسرائيليات | ||
#:مرحوم نهاوندى در ارتباط با روايات و اخبار اسرائيلى به شدت موضعگيرى مىنمايد و آنها را با معيار عقل و كتاب سنجيده و مردود مىشمارد؛ به عنوان نمونه ذيل آيه ''' «و اتّبعو ما تتلوا الشّياطين على ملك سليمان و ما كفر سليمان و لكنّ الشياطين كفروا يعلّمون النّاس السحر...» ''' <ref>بقره102/2/</ref> پس از نقل برخى از روايات در اين زمينه مىگويد: «لا يخفى انّ الروايات التي تكون موافقة لما اشتهر بين العامه لا بدّ من حملها على التقيّه لمخالفتها للكتاب و العقل و قال بعض العامة إنّ مدارها ماروته اليهود و أما توجيهها بالذى تكلّفه الفيض و بعض العامة ففى غاية البعد و حملها على كونها أسرارا لا يناسب رواتها كعطاء و ابن الكوّاء لبداهة عدم كونهما من أهل السر و الفهم. | #:مرحوم نهاوندى در ارتباط با روايات و اخبار اسرائيلى به شدت موضعگيرى مىنمايد و آنها را با معيار عقل و كتاب سنجيده و مردود مىشمارد؛ به عنوان نمونه ذيل آيه ''' «و اتّبعو ما تتلوا الشّياطين على ملك سليمان و ما كفر سليمان و لكنّ الشياطين كفروا يعلّمون النّاس السحر...» '''<ref>بقره102/2/</ref> پس از نقل برخى از روايات در اين زمينه مىگويد: «لا يخفى انّ الروايات التي تكون موافقة لما اشتهر بين العامه لا بدّ من حملها على التقيّه لمخالفتها للكتاب و العقل و قال بعض العامة إنّ مدارها ماروته اليهود و أما توجيهها بالذى تكلّفه الفيض و بعض العامة ففى غاية البعد و حملها على كونها أسرارا لا يناسب رواتها كعطاء و ابن الكوّاء لبداهة عدم كونهما من أهل السر و الفهم. | ||
#:و الحاصل أنّ الروايات الدالة على عصيان الملكين بالشرك و الزنا و شرب الخمر و قتل النفس و مسخ الزهرة مما يجب ردها او رد علمها إليهم عليهم السلام». | #:و الحاصل أنّ الروايات الدالة على عصيان الملكين بالشرك و الزنا و شرب الخمر و قتل النفس و مسخ الزهرة مما يجب ردها او رد علمها إليهم عليهم السلام». | ||
#توجه به شأن نزول | #توجه به شأن نزول | ||
| خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
#:بديهى است كه چنين انديشهاى در عمل تأثير بهسزايى گذاشته و مفسر را بر اين داشته است كه كوشش فراوانى در جهت ارتباط سور و آيات بنمايد. به عنوان نمونه در پايان سوره نساء و قبل از شروع در تفسير سوره مائده مىگويد: | #:بديهى است كه چنين انديشهاى در عمل تأثير بهسزايى گذاشته و مفسر را بر اين داشته است كه كوشش فراوانى در جهت ارتباط سور و آيات بنمايد. به عنوان نمونه در پايان سوره نساء و قبل از شروع در تفسير سوره مائده مىگويد: | ||
#: «و من لطائف هذه السورة المباركة...» خداوند اين سوره را با بيان قدرت كامل خويش آغاز نمود، آنجا كه مىفرمايد: ''' «خلقكم من نفس واحدة» ''' و در پايان سوره، علم كامل خويش را بيان كرد ''' «و هو بكل شي عليم» ''' و اين دو صفت، مرجع تمامى صفات خداوند و ثابت كننده الوهيت و ربوبيّت است و از آنجا كه اين دو (الوهيت و ربوبيت) اطاعت و انقياد كامل عبدرا موجب مىشود، لذا به دنبال آن، سوره مائده را آورده كه در آن امر به اطاعت جميع احكام شده است، چرا كه احكام خود عقد و عهد الهى است». | #: «و من لطائف هذه السورة المباركة...» خداوند اين سوره را با بيان قدرت كامل خويش آغاز نمود، آنجا كه مىفرمايد: ''' «خلقكم من نفس واحدة» ''' و در پايان سوره، علم كامل خويش را بيان كرد ''' «و هو بكل شي عليم» ''' و اين دو صفت، مرجع تمامى صفات خداوند و ثابت كننده الوهيت و ربوبيّت است و از آنجا كه اين دو (الوهيت و ربوبيت) اطاعت و انقياد كامل عبدرا موجب مىشود، لذا به دنبال آن، سوره مائده را آورده كه در آن امر به اطاعت جميع احكام شده است، چرا كه احكام خود عقد و عهد الهى است». | ||
#:و بدينشكل در هر سورهاى، سعى در ايجاد ارتباط با سوره قبلى دارد و همين ارتباط را در آيات نيز دنبال مىكند مثلاً: در ارتباط آيه: ''' «و آتوا اليتامى اموالهم...» ''' با آيه بعد از آن كه مىفرمايد: ''' «و إن خفتم أن لا تقسطوا في اليتامى فانكحوا ما طاب لكم من النساء...» ''' <ref>نساء2/4/-3</ref> سخنان گوناگون و مختلفى گفته شده است امّا مرحوم نهاوندى چنين مىگويد: | #:و بدينشكل در هر سورهاى، سعى در ايجاد ارتباط با سوره قبلى دارد و همين ارتباط را در آيات نيز دنبال مىكند مثلاً: در ارتباط آيه: ''' «و آتوا اليتامى اموالهم...» ''' با آيه بعد از آن كه مىفرمايد: ''' «و إن خفتم أن لا تقسطوا في اليتامى فانكحوا ما طاب لكم من النساء...» '''<ref>نساء2/4/-3</ref> سخنان گوناگون و مختلفى گفته شده است امّا مرحوم نهاوندى چنين مىگويد: | ||
#: «لمّا كان تولي امر اليتيم و حفظ ماله في الأغلب لازماً لكفالته و عشرته... فانكحوا و تزوّجوا ما طاب لكم و من يوافق ميل قلوبكم من النساء فا شأنهنّ حضانة الاطفال...» يعنى از آنجا كه سرپرستى يتيم و حفظ اموال وى غالباً ملازم با معاشرت اوست و اين روشن است كه بچه كوچك نوعاً پيشنهادات و خواستههايى دارد كه در بسيارى از موارد موافقت با آنها امكان ندارد و مردان نمىتوانند او را از خواستههايش منصرف نمايند، بهويژه اگر بچه لجباز و بد اخلاق باشد. اينجا است كه مرد به ستوه آمده و چه بسا يتيم را بزند، دشنام دهد و بالاخره بر او تعدى روا دارد لذا خداوند راه فرار از اين مشكله را نشان داده و فرموده است اگر ترس از اين داريد درباره ايتام عدالت را رعايت نكنيد پس با هر زنى كه مايليد و مورد رضايت شما است ازدواج كنيد كه شأن و كار زن نگهدارى بچهها و مدارا با آنان و نيز تدبير و به كارگيرى روشهاى گوناگون در راضى نگه داشتن بچهها و منصرف نمودن آنان از خواستههايشان است...». | #: «لمّا كان تولي امر اليتيم و حفظ ماله في الأغلب لازماً لكفالته و عشرته... فانكحوا و تزوّجوا ما طاب لكم و من يوافق ميل قلوبكم من النساء فا شأنهنّ حضانة الاطفال...» يعنى از آنجا كه سرپرستى يتيم و حفظ اموال وى غالباً ملازم با معاشرت اوست و اين روشن است كه بچه كوچك نوعاً پيشنهادات و خواستههايى دارد كه در بسيارى از موارد موافقت با آنها امكان ندارد و مردان نمىتوانند او را از خواستههايش منصرف نمايند، بهويژه اگر بچه لجباز و بد اخلاق باشد. اينجا است كه مرد به ستوه آمده و چه بسا يتيم را بزند، دشنام دهد و بالاخره بر او تعدى روا دارد لذا خداوند راه فرار از اين مشكله را نشان داده و فرموده است اگر ترس از اين داريد درباره ايتام عدالت را رعايت نكنيد پس با هر زنى كه مايليد و مورد رضايت شما است ازدواج كنيد كه شأن و كار زن نگهدارى بچهها و مدارا با آنان و نيز تدبير و به كارگيرى روشهاى گوناگون در راضى نگه داشتن بچهها و منصرف نمودن آنان از خواستههايشان است...». | ||
#:و در پايان مىگويد: «اعلم أنّ ما ذكرته من وجه النظم هو الذي سنح بخاطري و قوى في نظري». | #:و در پايان مىگويد: «اعلم أنّ ما ذكرته من وجه النظم هو الذي سنح بخاطري و قوى في نظري». | ||
#توجه به مسايل كلامى | #توجه به مسايل كلامى | ||
#:آنجا كه سخن از بحثهاى كلامى به ميان مىآيد، مفسر از اين فرصت بهره جسته و به تفصيل وارد اينگونه بحثها مىشود و در اين بين سخنان [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] را نقل و سپس درصدد ردّ آنها برمىآيد؛ براى نمونه مىتوان به بحث عصمت انبيا ذيل آيه: ''' «فتلقّى آدم...» ''' <ref>بقره37/2/</ref> و بحث جبر و اختيار ذيل آيه ''' «ختم الله على قلوبهم...» ''' <ref>بقره 7/2/</ref> و مسأله امامت و ولايت ذيل آيه ''' «أطيعوا الله و أطيعوا الرسول و أولوالامر منكم...» ''' <ref>نساء59/4/</ref> اشاره كرد كه همت مؤلف مصروف بيان نظرات و ديدگاههاى مذهب شيعه گرديده است. | #:آنجا كه سخن از بحثهاى كلامى به ميان مىآيد، مفسر از اين فرصت بهره جسته و به تفصيل وارد اينگونه بحثها مىشود و در اين بين سخنان [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] را نقل و سپس درصدد ردّ آنها برمىآيد؛ براى نمونه مىتوان به بحث عصمت انبيا ذيل آيه: ''' «فتلقّى آدم...» '''<ref>بقره37/2/</ref> و بحث جبر و اختيار ذيل آيه ''' «ختم الله على قلوبهم...» '''<ref>بقره 7/2/</ref> و مسأله امامت و ولايت ذيل آيه ''' «أطيعوا الله و أطيعوا الرسول و أولوالامر منكم...» '''<ref>نساء59/4/</ref> اشاره كرد كه همت مؤلف مصروف بيان نظرات و ديدگاههاى مذهب شيعه گرديده است. | ||
#بيان مسايل فقهى | #بيان مسايل فقهى | ||
#:نظر به اينكه بخش عمدهاى از قرآن كريم را آيات احكام تشكيل مىدهد، طبيعى است كه بسيارى از مفسران به تناسب به مباحث فقهى بپردازند و در اين بين برخى به تفصيل و پردامنه اين مباحث را دنبال كردهاند تا آنجا كه تفسيرشان چهره تفسيرى فقهى به خود گرفته است.امّا مفسر گرانقدر تفسير نفحات الرحمن در بحثهاى فقهى، ابتدا چند روايات را ذكر و سپس به استناد آنها نظر خود را بيان مىكند.مثلا ذيل آيه ''' «و للّه على الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلا» '''<ref>آل عمران97/3/</ref>پس از نقل برخى از روايات درباره استطاعت، مىگويد:در صورتى كه انسان خرج رفت و برگشت به حج را داشته باشد ولى پس از بازگشت زندگىاش با مشقت بگذرد مستطيع نيست؛ و برخى رواياتى را كه به ظاهر مخالف با اين حكم است، حمل به استحباب مىنمايد. | #:نظر به اينكه بخش عمدهاى از قرآن كريم را آيات احكام تشكيل مىدهد، طبيعى است كه بسيارى از مفسران به تناسب به مباحث فقهى بپردازند و در اين بين برخى به تفصيل و پردامنه اين مباحث را دنبال كردهاند تا آنجا كه تفسيرشان چهره تفسيرى فقهى به خود گرفته است.امّا مفسر گرانقدر تفسير نفحات الرحمن در بحثهاى فقهى، ابتدا چند روايات را ذكر و سپس به استناد آنها نظر خود را بيان مىكند.مثلا ذيل آيه ''' «و للّه على الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلا» '''<ref>آل عمران97/3/</ref>پس از نقل برخى از روايات درباره استطاعت، مىگويد:در صورتى كه انسان خرج رفت و برگشت به حج را داشته باشد ولى پس از بازگشت زندگىاش با مشقت بگذرد مستطيع نيست؛ و برخى رواياتى را كه به ظاهر مخالف با اين حكم است، حمل به استحباب مىنمايد. | ||
ویرایش