۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
جز (جایگزینی متن - 'اهل بیت' به 'اهلبیت') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده، کتابش را با این داستان آغاز کرده است. حکایت شده که مردی خبر مرگ دوستی قدیمی را شنید. یک روز او را زنده ملاقات کرد، پس تعجب کرد و به او گفت: ای رفیق به من گفته شد که تو مردهای! دوستش به او گفت: ولی حالا میبینی که من زندهام و روزی میخورم و پیش از این نمرده بودم! پس تعجب مرد بیشتر شد و با اصرار بر انکار حیات او میگفت: چگونه تو نمرده بودی، درحالیکه کسی که از تو موثقتر است مرگ تو را به من خبر داد؟! حکایت ما پیروان | نویسنده، کتابش را با این داستان آغاز کرده است. حکایت شده که مردی خبر مرگ دوستی قدیمی را شنید. یک روز او را زنده ملاقات کرد، پس تعجب کرد و به او گفت: ای رفیق به من گفته شد که تو مردهای! دوستش به او گفت: ولی حالا میبینی که من زندهام و روزی میخورم و پیش از این نمرده بودم! پس تعجب مرد بیشتر شد و با اصرار بر انکار حیات او میگفت: چگونه تو نمرده بودی، درحالیکه کسی که از تو موثقتر است مرگ تو را به من خبر داد؟! حکایت ما پیروان اهلبیت پیامبر(ص) با برخی از محققین اهل سنت همین است. میگویند: ما شنیدهایم که شما قائل به تحریف قرآن هستید. به آنها میگوییم: ما شیعیان و پیروان اهلبیت(ع) معتقد به تحریف قرآن نیستیم، بلکه معتقدیم که این قرآن که در دست مسلمین است بدون کم و زیاد همان است که بر رسول اکرم(ص) نازل شده است؛ باطل در آن راه نیافته و خداوند متعال آن را از هر تغییر و تحریفی حفظ کرده است. محقق سنی میگوید: کسی که خبر داده [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] است که از شما موثقتر است! در جوابش میگوییم: آیا این خبر از ماست؟! چگونه از ماست و حال آنکه ما از آن بیخبریم؟!<ref>ر.ک: مقدمه، ص9</ref> | ||
وی در ادامه با اشاره به نام چند تن دیگر از علمای اهل سنت، توجه به کلام این افراد و نادیده گرفتن سخن دیگر موثقین مانند صاحب «إظهار الحق» شیخ رحمتالله هندی را تعجبآور دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص11</ref> | وی در ادامه با اشاره به نام چند تن دیگر از علمای اهل سنت، توجه به کلام این افراد و نادیده گرفتن سخن دیگر موثقین مانند صاحب «إظهار الحق» شیخ رحمتالله هندی را تعجبآور دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص11</ref> |
ویرایش