۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '<ref> ' به '<ref>') |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
بخش ششم، پژوهشی است کوتاه پیرامون خلافت و مسائل پشت پرده آن که قبل از وفات پیامبر(ص) و پس از آن رخ داده است<ref>متن کتاب، ص239-242</ref> | بخش ششم، پژوهشی است کوتاه پیرامون خلافت و مسائل پشت پرده آن که قبل از وفات پیامبر(ص) و پس از آن رخ داده است<ref>متن کتاب، ص239-242</ref> | ||
نویسنده در بخش هفتم، به توضیح این مطلب پرداخته که مشکل حدیث از بزرگترین مشکلاتى است که امروزه مسلمانان دستبهگریبان آنند، بهویژه در این دوران که از دانشگاههاى وهابیان، دکترهاى متخصصى در فنون حدیثشناسى فارغالتحصیل شدهاند و تنها احادیثى را حفظ مىکنند که با مذهب و عقیده و مسلکشان سازگار باشد که بیشتر این احادیث، ساخته و پرداخته امویان و نیاکانشان است که تمام هم و غمشان خاموش کردن نور رسالت بوده و پیامبر را - العياذ بالله - مانند یک نادان خرفزدهاى ترسیم کردهاند که نمىداند چه مىگوید و به احادیث و کردارها و افعالش که با یکدیگر تناقض دارند و دیوانگان را به خنده وامىدارند، هیچ توجهى ندارد و هرچند پژوهشگران و دانشمندان اهل سنت تلاش کردند که احادیث را تصفیه و پاکسازى کنند، ولى متأسفانه هنوز کتابهاى صحیح و معتبر پر است و همچنین کتابهاى شیعیان نیز از این تحریفها و روایات ساختگى سالم نمانده است و خودشان هم اعتراف مىکنند به اینکه هیچ کتاب صددرصد صحیحى جز کتاب خدا ندارند و هرچه جز قرآن است باید بررسى شود، ولى اهل سنت، اتفاق نظر دارند بر اینکه دو صحیح بخارى و مسلم، صحیحترین و معتبرترین کتابها پس از قرآن است، بلکه ادعا مىکنند که هرچه در این دو کتاب است، صحیح مىباشد. بدین خاطر نویسنده در این بخش و نیز بخش آخر، سعى کرده است نمونههایى از احادیثى را که بخارى و مسلم آوردهاند و در آنها قداست پیامبر(ص) و یا اهلبیت(ع) را مورد سؤال قرار دادهاند، یادآور شده و با خواننده در میان بگذارد<ref> تیجانی سماوی، محمد، ج2، ص163-164</ref> | نویسنده در بخش هفتم، به توضیح این مطلب پرداخته که مشکل حدیث از بزرگترین مشکلاتى است که امروزه مسلمانان دستبهگریبان آنند، بهویژه در این دوران که از دانشگاههاى وهابیان، دکترهاى متخصصى در فنون حدیثشناسى فارغالتحصیل شدهاند و تنها احادیثى را حفظ مىکنند که با مذهب و عقیده و مسلکشان سازگار باشد که بیشتر این احادیث، ساخته و پرداخته امویان و نیاکانشان است که تمام هم و غمشان خاموش کردن نور رسالت بوده و پیامبر را - العياذ بالله - مانند یک نادان خرفزدهاى ترسیم کردهاند که نمىداند چه مىگوید و به احادیث و کردارها و افعالش که با یکدیگر تناقض دارند و دیوانگان را به خنده وامىدارند، هیچ توجهى ندارد و هرچند پژوهشگران و دانشمندان اهل سنت تلاش کردند که احادیث را تصفیه و پاکسازى کنند، ولى متأسفانه هنوز کتابهاى صحیح و معتبر پر است و همچنین کتابهاى شیعیان نیز از این تحریفها و روایات ساختگى سالم نمانده است و خودشان هم اعتراف مىکنند به اینکه هیچ کتاب صددرصد صحیحى جز کتاب خدا ندارند و هرچه جز قرآن است باید بررسى شود، ولى اهل سنت، اتفاق نظر دارند بر اینکه دو صحیح بخارى و مسلم، صحیحترین و معتبرترین کتابها پس از قرآن است، بلکه ادعا مىکنند که هرچه در این دو کتاب است، صحیح مىباشد. بدین خاطر نویسنده در این بخش و نیز بخش آخر، سعى کرده است نمونههایى از احادیثى را که بخارى و مسلم آوردهاند و در آنها قداست پیامبر(ص) و یا اهلبیت(ع) را مورد سؤال قرار دادهاند، یادآور شده و با خواننده در میان بگذارد<ref>تیجانی سماوی، محمد، ج2، ص163-164</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش