مع الشيعة الإمامية في عقائدهم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>'
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>')
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
خط ۵۳: خط ۵۳:
خلاصه مباحث فصول كتاب به‌ترتيب بدين شرح است:
خلاصه مباحث فصول كتاب به‌ترتيب بدين شرح است:


#اولين فصل كتاب به بحث «نصب» امام اختصاص دارد. نويسنده در ابتداى اين فصل بر اتفاق فرق اسلامى، به‌جز فرقه‌اى از خوارج، در وجوب نصب امام تأكيد مى‌كند. مسلمانان در اعتقاد به اين موضوع به دو گروه تقسيم مى‌شوند: شيعه، معتقد به وجوب نصب امام بر خداوند متعال است، اما باقى فرق اسلامى آن را بر امت واجب مى‌دانند كه نويسنده در ادامه اين فصل به بررسى آن پرداخته است <ref>متن كتاب، ص 3</ref>
#اولين فصل كتاب به بحث «نصب» امام اختصاص دارد. نويسنده در ابتداى اين فصل بر اتفاق فرق اسلامى، به‌جز فرقه‌اى از خوارج، در وجوب نصب امام تأكيد مى‌كند. مسلمانان در اعتقاد به اين موضوع به دو گروه تقسيم مى‌شوند: شيعه، معتقد به وجوب نصب امام بر خداوند متعال است، اما باقى فرق اسلامى آن را بر امت واجب مى‌دانند كه نويسنده در ادامه اين فصل به بررسى آن پرداخته است<ref>متن كتاب، ص 3</ref>
#در بين فرق اسلامى تنها اماميه قائل به وجوب «عصمت» امام از گناه و خطاست. نويسنده اين فصل را با كلامى از [[شيخ مفيد]] آغاز مى‌كند: «ائمه(ع) همانند انبيا معصوم هستند و...». سپس حقيقت عصمت را عبارت از توانايى‌اى مى‌داند كه صاحبش را از وقوع در معصيت و خطا مانع مى‌شود؛ به‌گونه‌اى كه با وجود قدرت بر ترك و فعل، واجبى را ترك نمى‌كند و حرامى را انجام نمى‌دهد <ref>همان، ص 57 - 58</ref>نويسنده در ادامه اين فصل با استفاده از آيات و روايات به بررسى اين موضوع پرداخته است.
#در بين فرق اسلامى تنها اماميه قائل به وجوب «عصمت» امام از گناه و خطاست. نويسنده اين فصل را با كلامى از [[شيخ مفيد]] آغاز مى‌كند: «ائمه(ع) همانند انبيا معصوم هستند و...». سپس حقيقت عصمت را عبارت از توانايى‌اى مى‌داند كه صاحبش را از وقوع در معصيت و خطا مانع مى‌شود؛ به‌گونه‌اى كه با وجود قدرت بر ترك و فعل، واجبى را ترك نمى‌كند و حرامى را انجام نمى‌دهد<ref>همان، ص 57 - 58</ref>نويسنده در ادامه اين فصل با استفاده از آيات و روايات به بررسى اين موضوع پرداخته است.
#از ديگر مباحث مشترك بين جميع مسلمانان، اعتقاد به امام «مهدى منتظر(عج)» است. احاديث نبى اكرم(ص) و خاندان آن حضرت در بشارت به ظهور مهدى در آخرالزمان براى ازاله جهل و ظلم در حد تواتر است. نويسنده در اين فصل پس از بررسى اين مطلب، به كتاب «منتخب الأثر في الإمام الثاني عشر» [[صافی گلپایگانی، لطف‌الله|آيت‌الله صافى گلپايگانى]] و منابع ديگرى ارجاع داده است <ref>همان، ص 71 - 74</ref>
#از ديگر مباحث مشترك بين جميع مسلمانان، اعتقاد به امام «مهدى منتظر(عج)» است. احاديث نبى اكرم(ص) و خاندان آن حضرت در بشارت به ظهور مهدى در آخرالزمان براى ازاله جهل و ظلم در حد تواتر است. نويسنده در اين فصل پس از بررسى اين مطلب، به كتاب «منتخب الأثر في الإمام الثاني عشر» [[صافی گلپایگانی، لطف‌الله|آيت‌الله صافى گلپايگانى]] و منابع ديگرى ارجاع داده است<ref>همان، ص 71 - 74</ref>
#«تقيه»، از مفاهيم قرآنى است كه در آيات فراوانى وارد شده است. در اين آيات اشارات روشنى به مواردى شده كه مؤمن مى‌تواند در شرايط دشوار زندگى به اين راه شرعى پناه برد تا جان و آبرو و مالش را به‌وسيله آن محافظت نمايد <ref>همان، ص 75</ref>نويسنده در اين فصل، به‌ترتيب ابتدا معناى لغوى و هدف از تقيه و پس از آن ادله قرآنى و روايى و حدود تقيه را مورد بررسى قرار داده است.
#«تقيه»، از مفاهيم قرآنى است كه در آيات فراوانى وارد شده است. در اين آيات اشارات روشنى به مواردى شده كه مؤمن مى‌تواند در شرايط دشوار زندگى به اين راه شرعى پناه برد تا جان و آبرو و مالش را به‌وسيله آن محافظت نمايد<ref>همان، ص 75</ref>نويسنده در اين فصل، به‌ترتيب ابتدا معناى لغوى و هدف از تقيه و پس از آن ادله قرآنى و روايى و حدود تقيه را مورد بررسى قرار داده است.
#«بداء»، از عقايد ثابت شيعه اماميه است. نويسنده با استفاده از آيات و روايات به توضيح حقيقت بداء پرداخته است.
#«بداء»، از عقايد ثابت شيعه اماميه است. نويسنده با استفاده از آيات و روايات به توضيح حقيقت بداء پرداخته است.
#رجعت در كتاب و سنت: رجعت از مسائلى است كه برخى از آيات قرآن و احاديث مروى از اهل بيت رسالت(ع) از آن خبر مى‌دهد. به سبب اين موضوع، شيعه مورد اتهام قرار گرفته و قائل شدن به آن را همانند خروج از دين مى‌دانند. جالب آنكه اهل سنت فراموش كرده‌اند يا خود را به فراموشى زده‌اند كه اولين كسى كه نظريه رجعت را ابداء كرده خليفه عمر بن خطاب است؛ وى به هنگامى كه رحلت نبى اكرم(ص) شايع شد، اعلام كرد كه آن حضرت نمرده است و بازمى‌گردد <ref>متن كتاب، ص 135</ref>
#رجعت در كتاب و سنت: رجعت از مسائلى است كه برخى از آيات قرآن و احاديث مروى از اهل بيت رسالت(ع) از آن خبر مى‌دهد. به سبب اين موضوع، شيعه مورد اتهام قرار گرفته و قائل شدن به آن را همانند خروج از دين مى‌دانند. جالب آنكه اهل سنت فراموش كرده‌اند يا خود را به فراموشى زده‌اند كه اولين كسى كه نظريه رجعت را ابداء كرده خليفه عمر بن خطاب است؛ وى به هنگامى كه رحلت نبى اكرم(ص) شايع شد، اعلام كرد كه آن حضرت نمرده است و بازمى‌گردد<ref>متن كتاب، ص 135</ref>
#:نويسنده، در اين بخش به توضيح رجعت پرداخته و بازگشت جماعتى اندك به زندگى دنيا پيش از روز قيامت و مرگ دوباره آنها و محشور شدن دوباره آنها در روز قيامت را مخالف با اصول اسلام و يا انكار حكمى ضرورى نمى‌داند و شواهد قرآنى آن را ذكر مى‌كند <ref>همان، ص 136</ref>
#:نويسنده، در اين بخش به توضيح رجعت پرداخته و بازگشت جماعتى اندك به زندگى دنيا پيش از روز قيامت و مرگ دوباره آنها و محشور شدن دوباره آنها در روز قيامت را مخالف با اصول اسلام و يا انكار حكمى ضرورى نمى‌داند و شواهد قرآنى آن را ذكر مى‌كند<ref>همان، ص 136</ref>
#از مواردى كه شيعه مورد اتهام واقع شده، قائل شدن به جواز «ازدواج موقت» است. نويسنده در اين بحث يادآور مى‌شود كه اگرچه اين موضوع از مسائل فرعى فقهى و مناسب بحث در كتب تاريخ عقائد نيست، اما با توجه به اينكه از شعائر فقه شيعه است، تصميم گرفته كه به‌اجمال از آن بحث كند، تا اينكه خواننده اطلاع يابد كه قول به اصل تشريع آن و عدم نسخش از مواردى است كه كتاب و سنت آن را اثبات مى‌كند <ref>متن كتاب، ص 141</ref>
#از مواردى كه شيعه مورد اتهام واقع شده، قائل شدن به جواز «ازدواج موقت» است. نويسنده در اين بحث يادآور مى‌شود كه اگرچه اين موضوع از مسائل فرعى فقهى و مناسب بحث در كتب تاريخ عقائد نيست، اما با توجه به اينكه از شعائر فقه شيعه است، تصميم گرفته كه به‌اجمال از آن بحث كند، تا اينكه خواننده اطلاع يابد كه قول به اصل تشريع آن و عدم نسخش از مواردى است كه كتاب و سنت آن را اثبات مى‌كند<ref>متن كتاب، ص 141</ref>
#مسلمين در شستن پا و مسح آن دو اختلاف كرده‌اند؛ پيشوايان مذاهب چهارگانه قائل به شستن پا شده‌اند و شيعه قائل به مسح پا و زيديه قائل به جمع شده‌اند <ref>همان، ص 157</ref>
#مسلمين در شستن پا و مسح آن دو اختلاف كرده‌اند؛ پيشوايان مذاهب چهارگانه قائل به شستن پا شده‌اند و شيعه قائل به مسح پا و زيديه قائل به جمع شده‌اند<ref>همان، ص 157</ref>
#صحابه نبى اكرم(ص)، به اولين مسلمانانى گفته مى‌شود كه آن حضرت را ديده و به كرامت مصاحبت با ايشان مشرف شده باشند. بخش اعظمى از نشر دعوت اسلامى به عهده صحابه بوده و تعداد زيادى از آنها جان و مال خود را در راه نشر اسلام تقديم كردند. نويسنده در اين بحث، آيات قرآن كريم را پيرامون اين موضوع مورد بررسى قرار مى‌دهد، سپس چنين نتيجه‌گيرى مى‌كند كه محل نزاع در اين بحث اين است كه عدالت صحابه، قضيه كليه يا جزئيه است. اهل سنت قائل به عدالت همه صحابه هستند و شيعه گروهى از صحابه را عادل مى‌دانند. البته سبّ صحابه و لعن، يا ارتداد آنها از دين، پس از رحلت رسول، يا عدم حجيت رواياتشان به‌طور مطلق از اتهامات امويان ناصبى است كه شيعه آل محمد(ص) را به آن متهم كرده‌اند و شيعه از آن مبراست <ref>همان، ص 183</ref>
#صحابه نبى اكرم(ص)، به اولين مسلمانانى گفته مى‌شود كه آن حضرت را ديده و به كرامت مصاحبت با ايشان مشرف شده باشند. بخش اعظمى از نشر دعوت اسلامى به عهده صحابه بوده و تعداد زيادى از آنها جان و مال خود را در راه نشر اسلام تقديم كردند. نويسنده در اين بحث، آيات قرآن كريم را پيرامون اين موضوع مورد بررسى قرار مى‌دهد، سپس چنين نتيجه‌گيرى مى‌كند كه محل نزاع در اين بحث اين است كه عدالت صحابه، قضيه كليه يا جزئيه است. اهل سنت قائل به عدالت همه صحابه هستند و شيعه گروهى از صحابه را عادل مى‌دانند. البته سبّ صحابه و لعن، يا ارتداد آنها از دين، پس از رحلت رسول، يا عدم حجيت رواياتشان به‌طور مطلق از اتهامات امويان ناصبى است كه شيعه آل محمد(ص) را به آن متهم كرده‌اند و شيعه از آن مبراست<ref>همان، ص 183</ref>
#اينكه سجده بر چه چيزهايى صحيح است، در فصل دهم كتاب مورد مطالعه قرار گرفته است. نويسنده در ابتدا سه مطلب را مطرح كرده كه «سنت در سجود در عصر رسول(ص) و پس از آن»، از آن جمله است. در ادامه، اين مبحث، در ضمن سه مرحله «واجب بودن سجده بر زمين و عدم جواز سجده بر غير آن»، «جواز سجده بر آنچه از زمين مى‌رويد» و «جواز سجده بر لباس به خاطر عذر و ضرورت» تبيين شده است <ref>همان، ص 187 - 200</ref>
#اينكه سجده بر چه چيزهايى صحيح است، در فصل دهم كتاب مورد مطالعه قرار گرفته است. نويسنده در ابتدا سه مطلب را مطرح كرده كه «سنت در سجود در عصر رسول(ص) و پس از آن»، از آن جمله است. در ادامه، اين مبحث، در ضمن سه مرحله «واجب بودن سجده بر زمين و عدم جواز سجده بر غير آن»، «جواز سجده بر آنچه از زمين مى‌رويد» و «جواز سجده بر لباس به خاطر عذر و ضرورت» تبيين شده است<ref>همان، ص 187 - 200</ref>




۶۱٬۱۸۹

ویرایش