۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
3. در اوامر و نواهى، مطيع پيامبر و در رفتار و كردار پيرو حضرتش باشد؛ | 3. در اوامر و نواهى، مطيع پيامبر و در رفتار و كردار پيرو حضرتش باشد؛ | ||
4. تا ايام مرگ، اوصاف مذكور را دارا باشد <ref>متن كتاب، ص 32</ref> | 4. تا ايام مرگ، اوصاف مذكور را دارا باشد<ref>متن كتاب، ص 32</ref> | ||
فصل دوم، در مورد مفهوم عدالت در لغت و در اصطلاح شيعه و سنى است. بيان مفهوم عدالت در اصطلاح شيعه، با سخنى از امام رضا (ع) به اين مضمون آغاز شده است: «كسى كه در برخورد خويش با مردم به آنان ستم نكند، دروغ نگويد و خلف وعده ننمايد، مروتش كامل و عدالتش آشكار و برادرىاش واجب و غيبتش حرام است». در ادامه، از زبان بزرگانى از شيعه به توضيح مفهوم عدالت پرداخته شده است. | فصل دوم، در مورد مفهوم عدالت در لغت و در اصطلاح شيعه و سنى است. بيان مفهوم عدالت در اصطلاح شيعه، با سخنى از امام رضا (ع) به اين مضمون آغاز شده است: «كسى كه در برخورد خويش با مردم به آنان ستم نكند، دروغ نگويد و خلف وعده ننمايد، مروتش كامل و عدالتش آشكار و برادرىاش واجب و غيبتش حرام است». در ادامه، از زبان بزرگانى از شيعه به توضيح مفهوم عدالت پرداخته شده است. | ||
براى بيان مفهوم عدالت از ديدگاه اهل سنت نيز سخنان عدهاى از بزرگان آنان مثل عمر بن خطاب، ابن مبارك، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] و... نقل شده است؛ مثلا از گفتار عمر بن خطاب چنين استفاده شده كه عدالت همان اجتناب از كبائر و اصرار نكردن بر صغائر است <ref>متن كتاب، ص 43 تا 45</ref> | براى بيان مفهوم عدالت از ديدگاه اهل سنت نيز سخنان عدهاى از بزرگان آنان مثل عمر بن خطاب، ابن مبارك، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] و... نقل شده است؛ مثلا از گفتار عمر بن خطاب چنين استفاده شده كه عدالت همان اجتناب از كبائر و اصرار نكردن بر صغائر است<ref>متن كتاب، ص 43 تا 45</ref> | ||
بخش دوم كتاب، بيانگر عدالت صحابه در قرآن از منظر شيعه است كه فصل اول آن، تعريف صحابه را در بيان امامان و علماى شيعه در بر گرفته است؛ مثلا مولايمان [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، صحابه را مصداق بارز اخلاص، ازجانگذشتگى، اهل سجده و قيام براى خدا و فروتنى دانسته و آنان را بهپادارندگان سنت شمرده است. در همين فصل، دعاى حضرت سجاد(ع) براى صحابه و پيروان پيامبران ذكر شده است؛ البته صحابهاى كه شرايط خاصى از جمله ايمان حقيقى و محبت پيامبر را در دل داشتهاند. همچنين طبقات صحابه در قرآن، به چهارده مورد دستهبندى شده است <ref>متن كتاب، ص 59، 60</ref> | بخش دوم كتاب، بيانگر عدالت صحابه در قرآن از منظر شيعه است كه فصل اول آن، تعريف صحابه را در بيان امامان و علماى شيعه در بر گرفته است؛ مثلا مولايمان [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، صحابه را مصداق بارز اخلاص، ازجانگذشتگى، اهل سجده و قيام براى خدا و فروتنى دانسته و آنان را بهپادارندگان سنت شمرده است. در همين فصل، دعاى حضرت سجاد(ع) براى صحابه و پيروان پيامبران ذكر شده است؛ البته صحابهاى كه شرايط خاصى از جمله ايمان حقيقى و محبت پيامبر را در دل داشتهاند. همچنين طبقات صحابه در قرآن، به چهارده مورد دستهبندى شده است<ref>متن كتاب، ص 59، 60</ref> | ||
در فصل دوم، به بيان شواهد قرآنى ديدگاه صحيح در مورد صحابه پرداخته شده است. همچنين در باره اسلام، ايمان، نفاق و درجات آن بحث كوتاهى مطرح شده است، از جمله شش ركن ايمان و درجات آن و اشاره به اينكه اظهاركنندگان اسلام بر سه دستهاند و نيز ويژگى افراد منافق بيان شده است. همچنين اجتهاد صحابه و اينكه فرد مجتهد بايد چه كسى و با چه ويژگىهايى باشد و مفهوم اجتهاد از ديدگاه خلفا و علماى ديگر مورد بررسى قرار گرفته است <ref>متن كتاب، ص 70 - 75</ref> | در فصل دوم، به بيان شواهد قرآنى ديدگاه صحيح در مورد صحابه پرداخته شده است. همچنين در باره اسلام، ايمان، نفاق و درجات آن بحث كوتاهى مطرح شده است، از جمله شش ركن ايمان و درجات آن و اشاره به اينكه اظهاركنندگان اسلام بر سه دستهاند و نيز ويژگى افراد منافق بيان شده است. همچنين اجتهاد صحابه و اينكه فرد مجتهد بايد چه كسى و با چه ويژگىهايى باشد و مفهوم اجتهاد از ديدگاه خلفا و علماى ديگر مورد بررسى قرار گرفته است<ref>متن كتاب، ص 70 - 75</ref> | ||
در فصل سوم كه قسمت عظيمى از كتاب را به خود اختصاص داده است، مستندهاى قرآنى ديدگاه صحيح در مورد صحابه بيان شده است. در اين فصل مطالب متنوعى، همچون درخواستهاى نابجايى كه برخى از مسلمانان از پيامبر مىكردهاند، مثل آشكار شدن فرشتگان و مشاهده عينى خداوند و...، خيانت به نفس، اكل مال به باطل، انفاق نكردن مال، ولىّ قرار دادن كافر، دوستى با منافقان، مخالفت با رسول خدا (ص)، انجام گناه، ارتداد بعضى از صحابه و عدهاى از مسلمانان در بستر تاريخ، در سه مرحله قبل از هجرت، بعد از هجرت و بعد از رحلت رسول اكرم(ص) و... مفصلا بررسى شده است. | در فصل سوم كه قسمت عظيمى از كتاب را به خود اختصاص داده است، مستندهاى قرآنى ديدگاه صحيح در مورد صحابه بيان شده است. در اين فصل مطالب متنوعى، همچون درخواستهاى نابجايى كه برخى از مسلمانان از پيامبر مىكردهاند، مثل آشكار شدن فرشتگان و مشاهده عينى خداوند و...، خيانت به نفس، اكل مال به باطل، انفاق نكردن مال، ولىّ قرار دادن كافر، دوستى با منافقان، مخالفت با رسول خدا (ص)، انجام گناه، ارتداد بعضى از صحابه و عدهاى از مسلمانان در بستر تاريخ، در سه مرحله قبل از هجرت، بعد از هجرت و بعد از رحلت رسول اكرم(ص) و... مفصلا بررسى شده است. | ||
بخش سوم، عدالت صحابه را در قرآن از نظر اهل سنت بررسى مىكند و در توضيح استدلال بر عدالت صحابه، از بعضى از علماى اهل سنت در مورد تفسير آيهاى در قرآن كه در پيرامون عدالت و گناه اهل صحابه است، برداشتى را مطرح مىنمايد كه در 9 مورد بيان شده است <ref>متن كتاب، ص 291 تا 293</ref> | بخش سوم، عدالت صحابه را در قرآن از نظر اهل سنت بررسى مىكند و در توضيح استدلال بر عدالت صحابه، از بعضى از علماى اهل سنت در مورد تفسير آيهاى در قرآن كه در پيرامون عدالت و گناه اهل صحابه است، برداشتى را مطرح مىنمايد كه در 9 مورد بيان شده است<ref>متن كتاب، ص 291 تا 293</ref> | ||
سپس در نتيجهگيرى از اقوال و استدلالهاى اهل سنت، چنين بيان شده است كه در سالهاى اوليه، بهويژه عصر صحابه، از اين آيه، عدالت صحابه استنباط نمىشد و عدهاى به قرائت برترىطلبانه عمر توجه داشته و آن را مبناى تفسير خود قرار دادهاند و بعضى، بعدها مراد از سابقان را همه صحابه دانستند و [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] همه امت اسلامى را مشمول آيه مىداند و نيز نظريات ديگر علماى اهل سنت ذكر شده است، ولى در تفسيرهاى شيعه و از قول [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] چنين بيان شده است كه: خداوند از مهاجران اول بر حسب درجه آنها شروع كرده است، سپس مدح انصار و بعد از آن پيروان آنان در خوبىها را آورده و هر كس را به اندازه و جايگاهى كه نزد خدا دارد، قرار داده است. امام حسن(ع) در مقام صلح با معاويه فرمودهاند: پدر من سابق سابقين در اسلام بود و اولين مسلمان و اولين شخص در هجرت و لحوق به رسول خدا بود و در ايمان هيچكس بر او سبقت نگرفته و او مجاهد در راه خداست و اين آيه در شأن او نازل شده است. | سپس در نتيجهگيرى از اقوال و استدلالهاى اهل سنت، چنين بيان شده است كه در سالهاى اوليه، بهويژه عصر صحابه، از اين آيه، عدالت صحابه استنباط نمىشد و عدهاى به قرائت برترىطلبانه عمر توجه داشته و آن را مبناى تفسير خود قرار دادهاند و بعضى، بعدها مراد از سابقان را همه صحابه دانستند و [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] همه امت اسلامى را مشمول آيه مىداند و نيز نظريات ديگر علماى اهل سنت ذكر شده است، ولى در تفسيرهاى شيعه و از قول [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] چنين بيان شده است كه: خداوند از مهاجران اول بر حسب درجه آنها شروع كرده است، سپس مدح انصار و بعد از آن پيروان آنان در خوبىها را آورده و هر كس را به اندازه و جايگاهى كه نزد خدا دارد، قرار داده است. امام حسن(ع) در مقام صلح با معاويه فرمودهاند: پدر من سابق سابقين در اسلام بود و اولين مسلمان و اولين شخص در هجرت و لحوق به رسول خدا بود و در ايمان هيچكس بر او سبقت نگرفته و او مجاهد در راه خداست و اين آيه در شأن او نازل شده است. |
ویرایش