۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
رسائل كتاب، به ترتيب عبارتند از: | رسائل كتاب، به ترتيب عبارتند از: | ||
«لوازم الدين»: اين رساله كه ترجمه و توضيح باب يازدهم از كتاب «منهاج الصلاح» (مشهور به باب حادىعشر) [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] مىباشد، مشتمل بر خلاصه مسائل كلام و اصول عقايد اماميّه است <ref>نورانى، عبدالله، 1375، ص 130</ref> | «لوازم الدين»: اين رساله كه ترجمه و توضيح باب يازدهم از كتاب «منهاج الصلاح» (مشهور به باب حادىعشر) [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] مىباشد، مشتمل بر خلاصه مسائل كلام و اصول عقايد اماميّه است<ref>نورانى، عبدالله، 1375، ص 130</ref> | ||
اين رساله، مشتمل بر يك مقدمه و هفت فصل به شرح زير مىباشد: | اين رساله، مشتمل بر يك مقدمه و هفت فصل به شرح زير مىباشد: | ||
در مقدمه، در آغاز، به ثناء و ستايش بارىتعالى و بيان صفات ثبوتيّه، سلبيّه، حكمت و رحمت او پرداخته شده و در ادامه، اصول اعتقادات پنجگانه (توحيد، عدل، نبوت، امامت و معاد) و فروع دين (نماز، روزه، حج، جهاد، تكليف عباد به احكام الهى) مورد بحث قرار گرفته است <ref>مقدمه مصحح، ص سى و پنج</ref> | در مقدمه، در آغاز، به ثناء و ستايش بارىتعالى و بيان صفات ثبوتيّه، سلبيّه، حكمت و رحمت او پرداخته شده و در ادامه، اصول اعتقادات پنجگانه (توحيد، عدل، نبوت، امامت و معاد) و فروع دين (نماز، روزه، حج، جهاد، تكليف عباد به احكام الهى) مورد بحث قرار گرفته است<ref>مقدمه مصحح، ص سى و پنج</ref> | ||
نويسنده در فصل اوّل، به اثبات وجود خداوند پرداخته و در فصل دوم، صفات ثبوتى جمالى حضرت بارىتعالى كه عبارتند از: قادر مختار، عالم، فاعل مختار، حى و مريد، كاره، مدرك، قديم ازلى، متكلم، صاحب كلام و صادق را توضيح داده است <ref>همان</ref> | نويسنده در فصل اوّل، به اثبات وجود خداوند پرداخته و در فصل دوم، صفات ثبوتى جمالى حضرت بارىتعالى كه عبارتند از: قادر مختار، عالم، فاعل مختار، حى و مريد، كاره، مدرك، قديم ازلى، متكلم، صاحب كلام و صادق را توضيح داده است<ref>همان</ref> | ||
فصل سوم، در بيان صفات سلبى جلالى مىباشد. اين صفات، عبارتند از: مركّب، جسم و جوهر نبودن، عدم حلول و نبودن در جهتى، از لذّت و الم حسّى مبرّى بودن، متّحد با چيزى نبودن، نه محلّ حوادث بودن و نه قابل رؤيت، شريك نداشتن، بهدور از احوال و معانى و غنىّ و بىنياز بودن <ref>همان</ref> | فصل سوم، در بيان صفات سلبى جلالى مىباشد. اين صفات، عبارتند از: مركّب، جسم و جوهر نبودن، عدم حلول و نبودن در جهتى، از لذّت و الم حسّى مبرّى بودن، متّحد با چيزى نبودن، نه محلّ حوادث بودن و نه قابل رؤيت، شريك نداشتن، بهدور از احوال و معانى و غنىّ و بىنياز بودن<ref>همان</ref> | ||
در فصل چهارم، در پى اثبات صفت عدالت در خداوند و بحث از حسن و قبح عقلى، به اين امور اشاره مىشود: ما در كارهاى خود فاعل مختاريم، از حقتعالى فعل قبيح صادر نمىشود، خداوند در كارهاى خود، داراى غرض و حكمت است، خداوند لطيف بوده و به بندگان خود، لطف كرده و به كارهاى آنان، عوض و پاداش مىدهد <ref>همان، سى و شش</ref> | در فصل چهارم، در پى اثبات صفت عدالت در خداوند و بحث از حسن و قبح عقلى، به اين امور اشاره مىشود: ما در كارهاى خود فاعل مختاريم، از حقتعالى فعل قبيح صادر نمىشود، خداوند در كارهاى خود، داراى غرض و حكمت است، خداوند لطيف بوده و به بندگان خود، لطف كرده و به كارهاى آنان، عوض و پاداش مىدهد<ref>همان، سى و شش</ref> | ||
فصل پنجم، داراى پنج مبحث بوده كه امور زير در آنها، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است: اثبات نبوت پيامبر(ص)؛ معصوم بودن پيامبر از گناهان كبيره، صغيره عمدى و سهوى؛ اينكه عصمت پيامبر، بايد از اول عمر تا آخر آن باشد، نه فقط در زمان دعوت و هدايت؛ واجب است پيامبر از همه اهل زمان خود، فاضلتر و بزرگتر باشد؛ واجب است كه پيامبر منزه باشد <ref>همان</ref> | فصل پنجم، داراى پنج مبحث بوده كه امور زير در آنها، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است: اثبات نبوت پيامبر(ص)؛ معصوم بودن پيامبر از گناهان كبيره، صغيره عمدى و سهوى؛ اينكه عصمت پيامبر، بايد از اول عمر تا آخر آن باشد، نه فقط در زمان دعوت و هدايت؛ واجب است پيامبر از همه اهل زمان خود، فاضلتر و بزرگتر باشد؛ واجب است كه پيامبر منزه باشد<ref>همان</ref> | ||
فصل ششم، داراى پنج مبحث به شرح زير مىباشد: امامت به حسب حكمت واجب است؛ امام، معصوم مىباشد؛ امام، از جانب خداوند و به نصّ قاطع معيّن مىگردد؛ امام، بايد فاضلتر از ساير مردم باشد و امام پس از پيامبر(ص)، على بن ابىطالب(ع) است <ref>همان</ref> | فصل ششم، داراى پنج مبحث به شرح زير مىباشد: امامت به حسب حكمت واجب است؛ امام، معصوم مىباشد؛ امام، از جانب خداوند و به نصّ قاطع معيّن مىگردد؛ امام، بايد فاضلتر از ساير مردم باشد و امام پس از پيامبر(ص)، على بن ابىطالب(ع) است<ref>همان</ref> | ||
فصل هفتم، با ذكر دلايل عقلى و نقلى، در بيان معاد و اثبات قيامت جسمانى و روحانى مىباشد <ref>همان</ref> | فصل هفتم، با ذكر دلايل عقلى و نقلى، در بيان معاد و اثبات قيامت جسمانى و روحانى مىباشد<ref>همان</ref> | ||
«شرح اعتقادات الإماميّة شيخ بهاء الدين محمد عاملى»: مقدمه اين رساله، در مورد وجوب معرفت يافتن به شيعه اماميّه اثنىعشريّه در برابر ديگر فرقهها، مانند زيديّه، واقفيّه و كيسانيه و غير ايشان مىباشد؛ همچنين در مورد ذكر اصول اعتقاديّه و فروع عمليّه است تا اهل سنّت بدانند كه اعتقاد شيعه چيست. در اين رساله، اعتقادات شيعه، تبيين و تشريح شده است. اين اعتقادات، عبارتند از: | «شرح اعتقادات الإماميّة شيخ بهاء الدين محمد عاملى»: مقدمه اين رساله، در مورد وجوب معرفت يافتن به شيعه اماميّه اثنىعشريّه در برابر ديگر فرقهها، مانند زيديّه، واقفيّه و كيسانيه و غير ايشان مىباشد؛ همچنين در مورد ذكر اصول اعتقاديّه و فروع عمليّه است تا اهل سنّت بدانند كه اعتقاد شيعه چيست. در اين رساله، اعتقادات شيعه، تبيين و تشريح شده است. اين اعتقادات، عبارتند از: | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
#معاد: حشر و معاد، جسمانى و ابدانى بوده و عذاب و راحت قبر، سؤال منكر و نكير، پل صراط، ميزان عدل، بهشت و دوزخ، حق و صادق مىباشد. | #معاد: حشر و معاد، جسمانى و ابدانى بوده و عذاب و راحت قبر، سؤال منكر و نكير، پل صراط، ميزان عدل، بهشت و دوزخ، حق و صادق مىباشد. | ||
#محبت: محبت پيامبر(ص) و خاندان او، واجب است. | #محبت: محبت پيامبر(ص) و خاندان او، واجب است. | ||
#فروع دين و برخى از احكام آن <ref>همان</ref> | #فروع دين و برخى از احكام آن<ref>همان</ref> | ||
«مسائل نماز»: در سه فصل زير و يك خاتمه تنظيم شده است: | «مسائل نماز»: در سه فصل زير و يك خاتمه تنظيم شده است: | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
#شناخت وقت. | #شناخت وقت. | ||
#مباح و پاك بودن مكان نماز و سجدهگاه نمازگزار. | #مباح و پاك بودن مكان نماز و سجدهگاه نمازگزار. | ||
#تعيين قبله <ref>همان، ص سى و هفت</ref> | #تعيين قبله<ref>همان، ص سى و هفت</ref> | ||
در فصل دوم، به مقارنات نماز كه عبارتند از نيت، تكبيرةالإحرام، قرائت، قيام، ركوع، سجود، تشهد، سلام و شرايط و مسائل هركدام از آنها، پرداخته شده است <ref>همان</ref> | در فصل دوم، به مقارنات نماز كه عبارتند از نيت، تكبيرةالإحرام، قرائت، قيام، ركوع، سجود، تشهد، سلام و شرايط و مسائل هركدام از آنها، پرداخته شده است<ref>همان</ref> | ||
فصل سوم، در مورد منافيات نماز است كه بيست و پنج مورد مىباشند. برخى از آنها عبارتند از: بىوضو بودن؛ پشت به قبله كردن؛ انجام فعل كثير؛ سكوت طولانى كردن در اثناى نماز؛ ياد نداشتن عدد ركعات نماز؛ شك در نماز صبح، مغرب و دو ركعت اول نمازهاى چهار ركعتى؛ ترك عمدى يا سهوى يكى از اركان نماز؛ پيش از وقت نمازگزاردن؛ نماز در لباس يا مكان نجس يا غصبى؛ عمدا دست بالاى دست گذاشتن؛ به قهقهه خنديدن؛ عمدا براى امور دنيا گريستن و... <ref>همان</ref> | فصل سوم، در مورد منافيات نماز است كه بيست و پنج مورد مىباشند. برخى از آنها عبارتند از: بىوضو بودن؛ پشت به قبله كردن؛ انجام فعل كثير؛ سكوت طولانى كردن در اثناى نماز؛ ياد نداشتن عدد ركعات نماز؛ شك در نماز صبح، مغرب و دو ركعت اول نمازهاى چهار ركعتى؛ ترك عمدى يا سهوى يكى از اركان نماز؛ پيش از وقت نمازگزاردن؛ نماز در لباس يا مكان نجس يا غصبى؛ عمدا دست بالاى دست گذاشتن؛ به قهقهه خنديدن؛ عمدا براى امور دنيا گريستن و...<ref>همان</ref> | ||
در اين فصل، مطالبى نيز در مورد عواملى مانند مبطلات، سهويات، شكيات و مسائل آنها كه در نماز خلل ايجاد مىكنند، آورده شده است <ref>همان</ref> | در اين فصل، مطالبى نيز در مورد عواملى مانند مبطلات، سهويات، شكيات و مسائل آنها كه در نماز خلل ايجاد مىكنند، آورده شده است<ref>همان</ref> | ||
در خاتمه، مصحح، بحثى مناسب اين رساله را از كتاب «سبحات الأنوار» مؤلف درباره مناظره و مباحثه غاسلين و ماسحين رجلين در وضو آورده است كه صحت آن، شرط صحت نماز است و بطلان آن، علت بطلان نماز مىباشد <ref>همان</ref> | در خاتمه، مصحح، بحثى مناسب اين رساله را از كتاب «سبحات الأنوار» مؤلف درباره مناظره و مباحثه غاسلين و ماسحين رجلين در وضو آورده است كه صحت آن، شرط صحت نماز است و بطلان آن، علت بطلان نماز مىباشد<ref>همان</ref> | ||
«اصول دين»: اين رساله در حقيقت، مجهول المؤلف است، اما چون در برخى از نسخهها ضميمه رسالههاى [[عزلتی خلخالی، ادهم|ادهم خلخالى]] گرديده، در اينجا آورده شده است. اين رساله، مشتمل بر فصول زير مىباشد: | «اصول دين»: اين رساله در حقيقت، مجهول المؤلف است، اما چون در برخى از نسخهها ضميمه رسالههاى [[عزلتی خلخالی، ادهم|ادهم خلخالى]] گرديده، در اينجا آورده شده است. اين رساله، مشتمل بر فصول زير مىباشد: | ||
فصل اول، در اثبات اين است كه واجب الوجودى كه خالق عالم است، بايد وجود داشته باشد <ref>همان</ref> | فصل اول، در اثبات اين است كه واجب الوجودى كه خالق عالم است، بايد وجود داشته باشد<ref>همان</ref> | ||
در فصل دوم، صفات ثبوتيه خداوند كه عبارتند از: قادر مختار، عالم، مريد، كاره، حى، مدرك، قديم ازلى، متكلم و صادق، تشريح و توضيح داده شده است <ref>همان، ص سى و هشت</ref> | در فصل دوم، صفات ثبوتيه خداوند كه عبارتند از: قادر مختار، عالم، مريد، كاره، حى، مدرك، قديم ازلى، متكلم و صادق، تشريح و توضيح داده شده است<ref>همان، ص سى و هشت</ref> | ||
در فصل سوم، صفات سلبيه هفتگانه، تشريح گرديده است. اين صفات، عبارتند از: مركب نبودن، جسم نبودن، متحد با مخلوق نبودن، محل حوادث نبودن، ديدنى نبودن، بىشريك بودن و از راه سبب عالم و قادر نبودن (بلكه عالم و قادر بودن بالذات) <ref>همان</ref> | در فصل سوم، صفات سلبيه هفتگانه، تشريح گرديده است. اين صفات، عبارتند از: مركب نبودن، جسم نبودن، متحد با مخلوق نبودن، محل حوادث نبودن، ديدنى نبودن، بىشريك بودن و از راه سبب عالم و قادر نبودن (بلكه عالم و قادر بودن بالذات)<ref>همان</ref> | ||
در فصل چهارم، مباحثى پيرامون عدل خداوند مطرح شده است. نويسنده در اين فصل، در پى اثبات اين امر است كه خداوند، عادل بوده و كارهاى او، مطابق با مصلحت است و فعل او، بيهوده و عبث نيست، بلكه نيك و بد را از روى حكمت، جزاء و پاداش مىدهد <ref>همان</ref> | در فصل چهارم، مباحثى پيرامون عدل خداوند مطرح شده است. نويسنده در اين فصل، در پى اثبات اين امر است كه خداوند، عادل بوده و كارهاى او، مطابق با مصلحت است و فعل او، بيهوده و عبث نيست، بلكه نيك و بد را از روى حكمت، جزاء و پاداش مىدهد<ref>همان</ref> | ||
فصل پنجم، پيرامون اثبات نبوت بوده و نويسنده، دلايل و براهينى مبنى بر ارسال رسل از طرف خداوند براى راهنمايى بشر، اقامه نموده است <ref>همان</ref> | فصل پنجم، پيرامون اثبات نبوت بوده و نويسنده، دلايل و براهينى مبنى بر ارسال رسل از طرف خداوند براى راهنمايى بشر، اقامه نموده است<ref>همان</ref> | ||
در فصل ششم، ختم نبوت حضرت محمد(ص) و رسالت ايشان براى تمام جهانيان، در تمام اعصار، اثبات گرديده است <ref>همان</ref> | در فصل ششم، ختم نبوت حضرت محمد(ص) و رسالت ايشان براى تمام جهانيان، در تمام اعصار، اثبات گرديده است<ref>همان</ref> | ||
در فصل هفتم، عصمت انبياء اثبات گرديده و نويسنده، دلايلى بر اين امر كه تمام پيامبران، از گناهان كبيره و صغيره مبرا هستند، اقامه نموده است <ref>همان</ref> | در فصل هفتم، عصمت انبياء اثبات گرديده و نويسنده، دلايلى بر اين امر كه تمام پيامبران، از گناهان كبيره و صغيره مبرا هستند، اقامه نموده است<ref>همان</ref> | ||
فصل هشتم و نهم، پيرامون ولايت و وجوب وجود جانشينى پس از پيامبر(ص) و ولايت و جانشينى بلافصل [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از پيامبر(ص) مىباشد <ref>همان</ref> | فصل هشتم و نهم، پيرامون ولايت و وجوب وجود جانشينى پس از پيامبر(ص) و ولايت و جانشينى بلافصل [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از پيامبر(ص) مىباشد<ref>همان</ref> | ||
وجود يازده امام از اولاد [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، وجود حضرت صاحب(عج)، تبرى از دشمنان اهل بيت(ع)، معاد و اقرار به بهشت و دوزخ، مباحثى است كه در فصول بعدى، مطرح شده است <ref>همان</ref> | وجود يازده امام از اولاد [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، وجود حضرت صاحب(عج)، تبرى از دشمنان اهل بيت(ع)، معاد و اقرار به بهشت و دوزخ، مباحثى است كه در فصول بعدى، مطرح شده است<ref>همان</ref> | ||
«تفسير فاتحة الكتاب»، «معيار العمر و العمل»، «مشرق التوحيد»، «لطائف المواقف»، «مخاطبة النفس»، «سبحات الأنوار»، «ذكريه الهيه»، «فقريه فخريه»، «صحائف الوداد و مكاتيب الاتحاد» عنوان ساير مقالات كتاب مىباشد. | «تفسير فاتحة الكتاب»، «معيار العمر و العمل»، «مشرق التوحيد»، «لطائف المواقف»، «مخاطبة النفس»، «سبحات الأنوار»، «ذكريه الهيه»، «فقريه فخريه»، «صحائف الوداد و مكاتيب الاتحاد» عنوان ساير مقالات كتاب مىباشد. |
ویرایش