۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
#بررسى تفصيلى اين ترجمه از نظر مطابقت با متن فارسى، كارى مشكل و تخصصى است و زمانى طولانى مىطلبد و لكن با بررسى مختصر و اجمالى به نظر مىرسد كه ترجمه حاضر به زبان عربى فصيح برگردان شده و بهطور كلى، اشكال مهمى در آن مشاهده نشد. | #بررسى تفصيلى اين ترجمه از نظر مطابقت با متن فارسى، كارى مشكل و تخصصى است و زمانى طولانى مىطلبد و لكن با بررسى مختصر و اجمالى به نظر مىرسد كه ترجمه حاضر به زبان عربى فصيح برگردان شده و بهطور كلى، اشكال مهمى در آن مشاهده نشد. | ||
#براى آشنا شدن با چگونگى ترجمه در اثر حاضر و سهولت مقابله آن با متن اصلى، مطلبى از نويسنده همراه با ترجمه آن در اينجا ذكر مىشود: نويسنده چنين نوشته است: «اكثر افرادى كه موفّق به نفى خواطر شده و توانستهاند ذهن خود را پاك و صاف نموده و از خواطر مصفّا كنند و بالاخره سلطان معرفت براى آنان طلوع نموده است در يكى از اين دو حال بوده است: اوّل در حين تلاوت قرآن مجيد و التفات به خواننده آن، كه چه كسى در حقيقت قارى قرآن است و در آن وقت بر آنان منكشف مىشده است كه قارى قرآن خداست جلّ جلاله. دوّم از راه توسّل به حضرت اباعبدالله الحسين(ع) زيرا آنحضرت را براى رفع حجاب و موانع طريق نسبت به سالكين راه خدا عنايتى عظيم است (رساله لُبّ اللّباب در سير و سلوك اولي الألباب، ص150) و مترجم اينگونه ترجمه كرده است: «و أكثر الذين وُفِّقُوا لنفي الخواطر، و استطاعوا أن يُطَهِّروا أنفسهم و يصفّوها حتّى ظهر فيها سلطان المعرفة، إنَّما كان ذلك منهم في إحدى حالتين: الاولى، حين تلاوة القرآن المجيد، و الالتفات إلى القارئ الحقيقي للقرآن، لينكشف لهم أنَّ قارئ القرآن هو الله جلّ جلاله. الثانية، عن طريق التوسّل بمقام أبيعبدالله (ع)، لأنّ له (ع) عنايات عظيمة في رفع الحجب و الموانع عن طريق سالكي طريق الله» <ref>متن كتاب، ص146</ref> همان طور كه ملاحظه مىشود ترجمه عربى، رسا و درست و مطابق با متن فارسى است. | #براى آشنا شدن با چگونگى ترجمه در اثر حاضر و سهولت مقابله آن با متن اصلى، مطلبى از نويسنده همراه با ترجمه آن در اينجا ذكر مىشود: نويسنده چنين نوشته است: «اكثر افرادى كه موفّق به نفى خواطر شده و توانستهاند ذهن خود را پاك و صاف نموده و از خواطر مصفّا كنند و بالاخره سلطان معرفت براى آنان طلوع نموده است در يكى از اين دو حال بوده است: اوّل در حين تلاوت قرآن مجيد و التفات به خواننده آن، كه چه كسى در حقيقت قارى قرآن است و در آن وقت بر آنان منكشف مىشده است كه قارى قرآن خداست جلّ جلاله. دوّم از راه توسّل به حضرت اباعبدالله الحسين(ع) زيرا آنحضرت را براى رفع حجاب و موانع طريق نسبت به سالكين راه خدا عنايتى عظيم است (رساله لُبّ اللّباب در سير و سلوك اولي الألباب، ص150) و مترجم اينگونه ترجمه كرده است: «و أكثر الذين وُفِّقُوا لنفي الخواطر، و استطاعوا أن يُطَهِّروا أنفسهم و يصفّوها حتّى ظهر فيها سلطان المعرفة، إنَّما كان ذلك منهم في إحدى حالتين: الاولى، حين تلاوة القرآن المجيد، و الالتفات إلى القارئ الحقيقي للقرآن، لينكشف لهم أنَّ قارئ القرآن هو الله جلّ جلاله. الثانية، عن طريق التوسّل بمقام أبيعبدالله (ع)، لأنّ له (ع) عنايات عظيمة في رفع الحجب و الموانع عن طريق سالكي طريق الله» <ref>متن كتاب، ص146</ref>همان طور كه ملاحظه مىشود ترجمه عربى، رسا و درست و مطابق با متن فارسى است. | ||
#هر چند توفيق بررسى تفصيلى اثر حاضر حاصل نشد ولى با بررسى اجمالى روشن شد كه ترجمه عربى حاضر با رعايت امانت ترجمه شده است و كاستى يا افزودهاى از جانب مترجم محترم مشاهده نشد؛ جز اينكه اشعار فارسى را در متن كتاب آورده و همچنين نام منبع مورد نظر و شماره صفحه و مشخصات چاپى آن را كه در متن فارسى نيامده، در اين اثر معين كرده است <ref>ر.ك: همان، ص22 پاورقى 1 و ص26 پاورقى 1 و...</ref> و گاهى كه نويسنده، شعرى در پاورقى آورده، نويسنده نيز از او تبعيت كرده است <ref>به عنوان مثال ر.ك: همان، ص32 پاورقى 1</ref> | #هر چند توفيق بررسى تفصيلى اثر حاضر حاصل نشد ولى با بررسى اجمالى روشن شد كه ترجمه عربى حاضر با رعايت امانت ترجمه شده است و كاستى يا افزودهاى از جانب مترجم محترم مشاهده نشد؛ جز اينكه اشعار فارسى را در متن كتاب آورده و همچنين نام منبع مورد نظر و شماره صفحه و مشخصات چاپى آن را كه در متن فارسى نيامده، در اين اثر معين كرده است <ref>ر.ك: همان، ص22 پاورقى 1 و ص26 پاورقى 1 و...</ref>و گاهى كه نويسنده، شعرى در پاورقى آورده، نويسنده نيز از او تبعيت كرده است <ref>به عنوان مثال ر.ك: همان، ص32 پاورقى 1</ref> | ||
#نمونهاى از ترجمه اشعار فارسى به عربى در اثر حاضر چنين است: در متن چنين آورده است: {{شعر}} | #نمونهاى از ترجمه اشعار فارسى به عربى در اثر حاضر چنين است: در متن چنين آورده است: {{شعر}} | ||
#:{{ب|''هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق''|2=''ثبت است در جريده عالم دوام ما''}}{{پایان شعر}} | #:{{ب|''هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق''|2=''ثبت است در جريده عالم دوام ما''}}{{پایان شعر}} | ||
#:و در پاورقى چنين ترجمهاش كرده است: «لايموت أبداً من عمّرت قلبَه المحبّةُ، فقد كُتب لنا الخلودُ في صحيفة الكون» <ref>همان، ص22</ref> همچنين شعر فارسى{{شعر}} | #:و در پاورقى چنين ترجمهاش كرده است: «لايموت أبداً من عمّرت قلبَه المحبّةُ، فقد كُتب لنا الخلودُ في صحيفة الكون» <ref>همان، ص22</ref>همچنين شعر فارسى{{شعر}} | ||
#:{{ب|''منم كه شهره شهرم به عشق ورزيدن''|2=''منم كه ديده نيالودهام به بد ديدن''}}{{پایان شعر}} | #:{{ب|''منم كه شهره شهرم به عشق ورزيدن''|2=''منم كه ديده نيالودهام به بد ديدن''}}{{پایان شعر}} | ||
#:در پاورقى آمده و اينگونه به عربى ترجمه شده است:{{شعر}} | #:در پاورقى آمده و اينگونه به عربى ترجمه شده است:{{شعر}} | ||
#:{{ب|''أنا من كنت في بلدي بالعشق مشهورا''|2=''أنا من لم تشاهد عيناه سواه محبوبا''}} | #:{{ب|''أنا من كنت في بلدي بالعشق مشهورا''|2=''أنا من لم تشاهد عيناه سواه محبوبا''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
<ref>همان، ص32 پاورقى 1</ref> گفتنى است: در اين مورد اخير، مصراع اول بهخوبى برگردان شده ولى مصراع دوم بهدرستى و با دقت ترجمه نشده است. برگردان فارسى مصراع دوم (أنا من لم تشاهد عيناه سواه محبوبا) چنين است: منم كه چشمانم بجز او معشوقى نديده است. همچنين در متن فارسى:{{شعر}} | <ref>همان، ص32 پاورقى 1</ref>گفتنى است: در اين مورد اخير، مصراع اول بهخوبى برگردان شده ولى مصراع دوم بهدرستى و با دقت ترجمه نشده است. برگردان فارسى مصراع دوم (أنا من لم تشاهد عيناه سواه محبوبا) چنين است: منم كه چشمانم بجز او معشوقى نديده است. همچنين در متن فارسى:{{شعر}} | ||
#:{{ب|''برو اين دام بر مرغ دگر نه''|2=''كه عنقا را بلند است آشيانه''}} | #:{{ب|''برو اين دام بر مرغ دگر نه''|2=''كه عنقا را بلند است آشيانه''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} |
ویرایش