۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
بخش اول كتاب، در احكام است كه شامل 2399 مسئله از مسائل احكام شرعى مبتلابه مكلفين - در امور شخصى (مانند احكام خوردنىها و آشاميدنىها، شكار، نذر، قسم و...) و تنظيم روابط اجتماعى (مانند احكام معاملات، وكالت، شفعه، كفالت و...) و همچنين مسائل مربوط به سياسيّات فقه (مانند احكام قضاء و شهادات، حدود، قصاص و ديات، انفال و...) و نيز مسائل مستحدثه (مانند احكام بانك، بيمه، سرقفلى، تشريح و پيوند اعضاء، تلقيح و...) - مىباشد. | بخش اول كتاب، در احكام است كه شامل 2399 مسئله از مسائل احكام شرعى مبتلابه مكلفين - در امور شخصى (مانند احكام خوردنىها و آشاميدنىها، شكار، نذر، قسم و...) و تنظيم روابط اجتماعى (مانند احكام معاملات، وكالت، شفعه، كفالت و...) و همچنين مسائل مربوط به سياسيّات فقه (مانند احكام قضاء و شهادات، حدود، قصاص و ديات، انفال و...) و نيز مسائل مستحدثه (مانند احكام بانك، بيمه، سرقفلى، تشريح و پيوند اعضاء، تلقيح و...) - مىباشد. | ||
اين احكام در حقيقت قوانين و مقرراتى است كه چگونگى سلوك فردى و اجتماعى و كيفيت خطوط كلى تنظيم روابط مدنى و حقوقى و اقتصادى و سياسى انسان و جامعه انسانى را تبيين و تعيين مىنمايد <ref>پيشگفتار، ص5</ref> | اين احكام در حقيقت قوانين و مقرراتى است كه چگونگى سلوك فردى و اجتماعى و كيفيت خطوط كلى تنظيم روابط مدنى و حقوقى و اقتصادى و سياسى انسان و جامعه انسانى را تبيين و تعيين مىنمايد<ref>پيشگفتار، ص5</ref> | ||
بخش دوم كتاب، شامل اخلاق و اخلاقيات مىباشد كه دربردارنده تعاليمى است كه فضائل و رذائل انسانى و همچنين شيوههاى آراستن و تزكيه نفس به فضيلتها و راههاى پيراستن و تهذيب نفس از رذيلتها را ارائه مىكند <ref>همان</ref> | بخش دوم كتاب، شامل اخلاق و اخلاقيات مىباشد كه دربردارنده تعاليمى است كه فضائل و رذائل انسانى و همچنين شيوههاى آراستن و تزكيه نفس به فضيلتها و راههاى پيراستن و تهذيب نفس از رذيلتها را ارائه مىكند<ref>همان</ref> | ||
مؤلف، مسائل اخلاقى را كه بيشتر آن محرمات اخلاقى همچون احتكار، اسراف، اشاعه فحشا، اعانت بر اثم، تجسس، سرزنش، تندخويى و بداخلاقى، خلف وعده، تهمت، خيانت، دروغ و... است، برشمرده و ذيل هر عنوان چند مسئله مرتبط با آن مطرح مىكند. مجموعه مسائلى كه در اين بخش بيان مىشود، 214 مسئله است. | مؤلف، مسائل اخلاقى را كه بيشتر آن محرمات اخلاقى همچون احتكار، اسراف، اشاعه فحشا، اعانت بر اثم، تجسس، سرزنش، تندخويى و بداخلاقى، خلف وعده، تهمت، خيانت، دروغ و... است، برشمرده و ذيل هر عنوان چند مسئله مرتبط با آن مطرح مىكند. مجموعه مسائلى كه در اين بخش بيان مىشود، 214 مسئله است. | ||
بخش پايانى كتاب كه در موضوع عقايد و اصول اعتقادى است، دربرگيرنده حقايق و واقعياتى است كه باور قلبى و اعتقاد يقينى به آنها، از هر شخص مسلمان خواسته شده است <ref>همان</ref> | بخش پايانى كتاب كه در موضوع عقايد و اصول اعتقادى است، دربرگيرنده حقايق و واقعياتى است كه باور قلبى و اعتقاد يقينى به آنها، از هر شخص مسلمان خواسته شده است<ref>همان</ref> | ||
در واقع اين بخش يك دوره از «اصول دين» با رعايت اختصار و با صرف نظر از مطالب فنّىِ كلامى، فلسفى و عرفانى است. در هر فصل، برخى از براهين و ادله مربوطه، بهگونهاى برگزيده شده كه اين برهانها، اوّلاً نياز كمترى به مقدّمات علمى و توضيحات فنّى فراوان داشته باشد تا براى عموم خوانندگان قابل درك باشد و ثانياً داراى شواهد قرآنى نيز باشد <ref>ر.ك: همان، ص10</ref> | در واقع اين بخش يك دوره از «اصول دين» با رعايت اختصار و با صرف نظر از مطالب فنّىِ كلامى، فلسفى و عرفانى است. در هر فصل، برخى از براهين و ادله مربوطه، بهگونهاى برگزيده شده كه اين برهانها، اوّلاً نياز كمترى به مقدّمات علمى و توضيحات فنّى فراوان داشته باشد تا براى عموم خوانندگان قابل درك باشد و ثانياً داراى شواهد قرآنى نيز باشد<ref>ر.ك: همان، ص10</ref> | ||
مؤلف در اين بخش، اصول دين و اصول مذهب و مسائل مرتبط با آن را در چهل فصل توضيح داده است. | مؤلف در اين بخش، اصول دين و اصول مذهب و مسائل مرتبط با آن را در چهل فصل توضيح داده است. | ||
ايشان دومين اصل از اصول دين را «عدل» شمرده است و گفته شكى نيست كه خداوند متعال عادل است و عدل يكى از صفات زيبا و بارز اوست و چنين است كه هر مسلمانى، خدا را عادل مىداند. در ادامه اسرار اعتقاد شيعه به عدل را توضيح داده و مىگويد عدهاى از اهل سنت منكر قاعده «حسن و قبح» شده و مىگويند هر آنچه خداوند انجام دهد، نيكوست؛ بنابراين، اگر خداوند نيكوكاران را به جهنم و بدكاران را به بهشت ببرد نيكوست. ولى شيعه معتقد است كه چون خداوند حكيم است، حكيم كار او با مصلحت همراه است و عبث و بيهوده عمل نمىكند؛ يعنى اگر چيزى را نهى كرد بايد مفسدهاى داشته و يا آنچه را امر كرد بايد مصلحتى داشته باشد؛ بنابراين كار بيهوده از ساحت مقدس ربوبى دور است و همه امور بايد طبق حكمت و مصلحت باشد و عادل بودن خداوند نيز به همين معناست <ref>ر.ك: متن كتاب، ص480 و 481</ref> | ايشان دومين اصل از اصول دين را «عدل» شمرده است و گفته شكى نيست كه خداوند متعال عادل است و عدل يكى از صفات زيبا و بارز اوست و چنين است كه هر مسلمانى، خدا را عادل مىداند. در ادامه اسرار اعتقاد شيعه به عدل را توضيح داده و مىگويد عدهاى از اهل سنت منكر قاعده «حسن و قبح» شده و مىگويند هر آنچه خداوند انجام دهد، نيكوست؛ بنابراين، اگر خداوند نيكوكاران را به جهنم و بدكاران را به بهشت ببرد نيكوست. ولى شيعه معتقد است كه چون خداوند حكيم است، حكيم كار او با مصلحت همراه است و عبث و بيهوده عمل نمىكند؛ يعنى اگر چيزى را نهى كرد بايد مفسدهاى داشته و يا آنچه را امر كرد بايد مصلحتى داشته باشد؛ بنابراين كار بيهوده از ساحت مقدس ربوبى دور است و همه امور بايد طبق حكمت و مصلحت باشد و عادل بودن خداوند نيز به همين معناست<ref>ر.ك: متن كتاب، ص480 و 481</ref> | ||
در ادامه نظر اشعريان كه قائل به جبر هستند و نظرات ديگرى را در اينباره نقل و نقد كرده است. | در ادامه نظر اشعريان كه قائل به جبر هستند و نظرات ديگرى را در اينباره نقل و نقد كرده است. |
ویرایش