۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
مجموعه حاضر كه بنا به سفارش معاونت آموزش و پژوهش بعثه مقام معظم رهبرى و با تلاش تنى چند از محققين مركز تحقيقات استراتژيك تهيه و تنظيم شده است، كوششى در جهت فراهم ساختن زمينههاى آشنايى هرچه بيشتر با مسلمانان برخى از كشورهاى مهم جهان اسلام مىباشد. لازم به ذكر است كه در اين مجموعه تلاش شده است تا بهطور ساده و روان برخى اطلاعات ضرورى در اين زمينه در اختيار خوانندگان محترم قرار گيرد <ref>مقدمه، ص30</ref> | مجموعه حاضر كه بنا به سفارش معاونت آموزش و پژوهش بعثه مقام معظم رهبرى و با تلاش تنى چند از محققين مركز تحقيقات استراتژيك تهيه و تنظيم شده است، كوششى در جهت فراهم ساختن زمينههاى آشنايى هرچه بيشتر با مسلمانان برخى از كشورهاى مهم جهان اسلام مىباشد. لازم به ذكر است كه در اين مجموعه تلاش شده است تا بهطور ساده و روان برخى اطلاعات ضرورى در اين زمينه در اختيار خوانندگان محترم قرار گيرد<ref>مقدمه، ص30</ref> | ||
در بخش اول كتاب، سياستهاى خارجى و جهان اسلام مورد بررسى قرار گرفته است. در درس اول، سياست جهان سلطه در رابطه با اسلام و كشورهاى اسلامى (طرح خاورميانه بزرگ: نقشه راه آينده آمريكا براى منطقه) و در درس دوم، مواضع نظام جمهورى اسلامى ايران در ارتباط با جريانهاى مختلف موجود در كشورهاى اسلامى تبيين شده است. | در بخش اول كتاب، سياستهاى خارجى و جهان اسلام مورد بررسى قرار گرفته است. در درس اول، سياست جهان سلطه در رابطه با اسلام و كشورهاى اسلامى (طرح خاورميانه بزرگ: نقشه راه آينده آمريكا براى منطقه) و در درس دوم، مواضع نظام جمهورى اسلامى ايران در ارتباط با جريانهاى مختلف موجود در كشورهاى اسلامى تبيين شده است. | ||
نويسنده در انتهاى درس اول چنين نتيجهگيرى مىكند كه: «اهداف آمريكا و غرب، نه ايجاد اصلاحات و تغييرات مردمى حقيقى و دموكراتيزه كردن مناطق اسلامى (خاورميانه و شمال آفريقا)، بلكه ليبراليزه كردن و تغيير انگارههاى قومى و دينى و گفتارها و رفتارهاى متناسب با آن كه در اين جوامع موجود است، به قواعد و هنجارهاى ليبراليستى و همسو با غرب، مىباشد» <ref>همان، ص49-48</ref> | نويسنده در انتهاى درس اول چنين نتيجهگيرى مىكند كه: «اهداف آمريكا و غرب، نه ايجاد اصلاحات و تغييرات مردمى حقيقى و دموكراتيزه كردن مناطق اسلامى (خاورميانه و شمال آفريقا)، بلكه ليبراليزه كردن و تغيير انگارههاى قومى و دينى و گفتارها و رفتارهاى متناسب با آن كه در اين جوامع موجود است، به قواعد و هنجارهاى ليبراليستى و همسو با غرب، مىباشد»<ref>همان، ص49-48</ref> | ||
در درس دوم، گروهها و احزاب مهم جهان اسلام به دو دسته كلى قابل تقسيم هستند: | در درس دوم، گروهها و احزاب مهم جهان اسلام به دو دسته كلى قابل تقسيم هستند: | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
از سازمانهاى اسلامى كه داراى رابطه تعريفشدهاى با جمهورى اسلامى ايران هستند، مىتوان حزب الله لبنان را نام برد. از گروههايى كه چنين رابطه تعريفشدهاى ندارند، دو گروه بزرگ و بااهميت اخوان المسلمين و القاعده مىباشد. حزب الله، خود يك سازمان شيعى و پيرو ولى فقيه است كه منبع فرهنگ خود را قرآن و سنت معصومين (ع) و فتاواى مراجع تقليد زمان اعلام مىكند. حزب الله معتقد به لزوم ريشهكنى و نابودى اسرائيل و ضرورت اتحاد مسلمانان و پيروى علماى اسلام از انديشههاى [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] است. | از سازمانهاى اسلامى كه داراى رابطه تعريفشدهاى با جمهورى اسلامى ايران هستند، مىتوان حزب الله لبنان را نام برد. از گروههايى كه چنين رابطه تعريفشدهاى ندارند، دو گروه بزرگ و بااهميت اخوان المسلمين و القاعده مىباشد. حزب الله، خود يك سازمان شيعى و پيرو ولى فقيه است كه منبع فرهنگ خود را قرآن و سنت معصومين (ع) و فتاواى مراجع تقليد زمان اعلام مىكند. حزب الله معتقد به لزوم ريشهكنى و نابودى اسرائيل و ضرورت اتحاد مسلمانان و پيروى علماى اسلام از انديشههاى [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] است. | ||
القاعده گروهى سياسى - نظامى با شيوههاى مبارزاتى خشونتآميز و تروريستى و ماهيت ظاهراً ضد آمريكايى و ضد غربى مىباشد. مذهب مورد نظر القاعده وهابيت است <ref>همان، ص68</ref> | القاعده گروهى سياسى - نظامى با شيوههاى مبارزاتى خشونتآميز و تروريستى و ماهيت ظاهراً ضد آمريكايى و ضد غربى مىباشد. مذهب مورد نظر القاعده وهابيت است<ref>همان، ص68</ref> | ||
در بخش دوم كتاب، كشورهاى عربستان، عراق، شيخنشينهاى حاشيه جنوبى خليج فارس، تركيه، فلسطين، لبنان، سوريه، مصر، الجزاير، مراكش، تونس، افغانستان، پاكستان و هندوستان معرفى شدهاند. درباره هر كشور معمولاً موقعيت جغرافيايى و طبيعى، جمعيت، ساختار حكومتى، پيشينه تاريخى، اقتصاد، مذهب و فرهنگ آن مورد بحث قرار گرفته است؛ بهعنوان نمونه، درباره كشور فلسطين مىخوانيم: «جمهورى اسلامى از بدو تشكيل تاكنون همواره از موضع حمايت از مستضعفين جهان و با توجه خاص به سرنوشت فلسطين و مسجد الاقصى بهعنوان اولين قبلهگاه مسلمانان جهان موضع كاملا مشخص و نمايانى داشته است. جمهورى اسلامى، رژيم اسرائيل را رژيمى مجعول و نامشروع مىداند كه ناقض حقوق ساكنان اصلى سرزمين تاريخى فلسطين شده است» <ref>همان، ص161</ref> | در بخش دوم كتاب، كشورهاى عربستان، عراق، شيخنشينهاى حاشيه جنوبى خليج فارس، تركيه، فلسطين، لبنان، سوريه، مصر، الجزاير، مراكش، تونس، افغانستان، پاكستان و هندوستان معرفى شدهاند. درباره هر كشور معمولاً موقعيت جغرافيايى و طبيعى، جمعيت، ساختار حكومتى، پيشينه تاريخى، اقتصاد، مذهب و فرهنگ آن مورد بحث قرار گرفته است؛ بهعنوان نمونه، درباره كشور فلسطين مىخوانيم: «جمهورى اسلامى از بدو تشكيل تاكنون همواره از موضع حمايت از مستضعفين جهان و با توجه خاص به سرنوشت فلسطين و مسجد الاقصى بهعنوان اولين قبلهگاه مسلمانان جهان موضع كاملا مشخص و نمايانى داشته است. جمهورى اسلامى، رژيم اسرائيل را رژيمى مجعول و نامشروع مىداند كه ناقض حقوق ساكنان اصلى سرزمين تاريخى فلسطين شده است»<ref>همان، ص161</ref> | ||
همچنين درباره موقعيت مسلمانان در هند مىخوانيم: «هرچند اكثريت جمعيت هند را هندومسلكها تشكيل مىدهند، اما اين كشور با برخوردارى از جمعيت مسلمان ميليون نفرى پس از اندونزى، بهعنوان دومين كشور بزرگ مسلماننشين دنيا شناخته مىشود. بسيارى از مسلمانان هند، به موقعيتهاى بالايى در جامعه و در عرصه حكومتى رسيدهاند؛ بهعنوان مثال، رئيس جمهور سابق هند، يك دانشمند مسلمان بود. البته مسلمانان در هند در حاشيه قرار دارند. ميزان سطح سواد آنان پايينتر از ميانگين ملى است و ميزان فقر آنان تنها با فاصله بسيار جزيىاى از طبقه پايين هندوها بالاتر است» <ref>همان، ص374</ref> | همچنين درباره موقعيت مسلمانان در هند مىخوانيم: «هرچند اكثريت جمعيت هند را هندومسلكها تشكيل مىدهند، اما اين كشور با برخوردارى از جمعيت مسلمان ميليون نفرى پس از اندونزى، بهعنوان دومين كشور بزرگ مسلماننشين دنيا شناخته مىشود. بسيارى از مسلمانان هند، به موقعيتهاى بالايى در جامعه و در عرصه حكومتى رسيدهاند؛ بهعنوان مثال، رئيس جمهور سابق هند، يك دانشمند مسلمان بود. البته مسلمانان در هند در حاشيه قرار دارند. ميزان سطح سواد آنان پايينتر از ميانگين ملى است و ميزان فقر آنان تنها با فاصله بسيار جزيىاى از طبقه پايين هندوها بالاتر است»<ref>همان، ص374</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش