۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
||
| خط ۲۱۹: | خط ۲۱۹: | ||
7. تذييل بر مكتوب ششم سيد: | 7. تذييل بر مكتوب ششم سيد: | ||
نكته: «معانى حرفيه كه در اين عالم كثرات، خداوند در قرآن كريمش از آنها به آيات و كلمات و اسماء تعبير فرموده است، براى محجوبان است كه پرده و غشاء و غطاء حقيقت از برابر ديدگان آنها برداشته نشده؛ فكشفنا عنك غطاءك فبصرك اليوم حديد<ref>سوره ق، آيه 22</ref> براى آنها متحقق نگرديده است و بهطور كلى در عالم كثرت، خواه در مقام سير و عروج الى الله باشد و خواه در مقام نزول و تحقق به بقاء بعد از فناء كلى، اين مراتب كثرت و احكام آن جارى و سارى است»<ref>همان، ص 292 - 293</ref> | نكته: «معانى حرفيه كه در اين عالم كثرات، خداوند در قرآن كريمش از آنها به آيات و كلمات و اسماء تعبير فرموده است، براى محجوبان است كه پرده و غشاء و غطاء حقيقت از برابر ديدگان آنها برداشته نشده؛ فكشفنا عنك غطاءك فبصرك اليوم حديد<ref>سوره ق، آيه 22</ref>براى آنها متحقق نگرديده است و بهطور كلى در عالم كثرت، خواه در مقام سير و عروج الى الله باشد و خواه در مقام نزول و تحقق به بقاء بعد از فناء كلى، اين مراتب كثرت و احكام آن جارى و سارى است»<ref>همان، ص 292 - 293</ref> | ||
8. تذييل بر مكتوب هفتم شيخ: | 8. تذييل بر مكتوب هفتم شيخ: | ||
| خط ۲۲۹: | خط ۲۲۹: | ||
نكته: «علت تأبى شيخ از تسليم شدن بر وحدت ذات اقدس او و معيت او با موجودات و سيطره و احاطه وجودى او بر همه عالم و جميع اشياء و انمحاء و اندكاك همگى ذاتا و صفتا و فعلا در ذات او، فقط و فقط خود را موجود در قبال حق دانستن است كه مرحوم سيد از آن تعبير به جبلانيت نموده بود»<ref>همان، ص 326</ref> | نكته: «علت تأبى شيخ از تسليم شدن بر وحدت ذات اقدس او و معيت او با موجودات و سيطره و احاطه وجودى او بر همه عالم و جميع اشياء و انمحاء و اندكاك همگى ذاتا و صفتا و فعلا در ذات او، فقط و فقط خود را موجود در قبال حق دانستن است كه مرحوم سيد از آن تعبير به جبلانيت نموده بود»<ref>همان، ص 326</ref> | ||
نكته پايانى: «سيره عملى بزرگان و عالمان ربانى حوزههاى علميه در پاسخگويى به پرسشهاى همه مردم حتى كودكان و نوجوانان، پرهيز از تحقير و خشونتهاى كلامى و رعايت احترام و ادب و مهربانى و ملاطفت و استفاده از «حكمت و موعظه حسنه و جدال احسن» است. مؤلف محترم، آيتالله سيد [[حسینی طهرانی، محمدحسین|محمدحسين حسينى طهرانى]]، موافق نظر آيتالله سيد احمد كربلايى و قائل به «وحدت شخصى وجود» و مخالف نظر آيتالله غروى اصفهانى و «وحدت تشكيكى وجود» است و در نقد مباحث آيتالله شيخ محمدحسين غروى اصفهانى، سخت كوشيده و افزون بر ارائه توضيح و استدلال، تمثيلها و حكايات و اشعارى نيز آورده كه اين موارد مانند تعبير انتقادى اخلاقى «جبلانيت» و قضاوت انحصارى «فقط و فقط»<ref>همان، ص 326</ref> و بدبينى و داورى ارزشى مندرج در داستان منقول در باب «كفر وحدتوجودىها»<ref>همان، ص 329 - 330</ref> از منظر چگونگى بيان و داورى اخلاقى و آداب تعليم و تعلم در نظام تربيتى اسلام، بى ترديد نيازمند بازنگرى و تأمل و بررسى بيشتر است. | نكته پايانى: «سيره عملى بزرگان و عالمان ربانى حوزههاى علميه در پاسخگويى به پرسشهاى همه مردم حتى كودكان و نوجوانان، پرهيز از تحقير و خشونتهاى كلامى و رعايت احترام و ادب و مهربانى و ملاطفت و استفاده از «حكمت و موعظه حسنه و جدال احسن» است. مؤلف محترم، آيتالله سيد [[حسینی طهرانی، محمدحسین|محمدحسين حسينى طهرانى]]، موافق نظر آيتالله سيد احمد كربلايى و قائل به «وحدت شخصى وجود» و مخالف نظر آيتالله غروى اصفهانى و «وحدت تشكيكى وجود» است و در نقد مباحث آيتالله شيخ محمدحسين غروى اصفهانى، سخت كوشيده و افزون بر ارائه توضيح و استدلال، تمثيلها و حكايات و اشعارى نيز آورده كه اين موارد مانند تعبير انتقادى اخلاقى «جبلانيت» و قضاوت انحصارى «فقط و فقط»<ref>همان، ص 326</ref>و بدبينى و داورى ارزشى مندرج در داستان منقول در باب «كفر وحدتوجودىها»<ref>همان، ص 329 - 330</ref>از منظر چگونگى بيان و داورى اخلاقى و آداب تعليم و تعلم در نظام تربيتى اسلام، بى ترديد نيازمند بازنگرى و تأمل و بررسى بيشتر است. | ||
== نسخهها و چاپهاى كتاب == | == نسخهها و چاپهاى كتاب == | ||
| خط ۲۳۶: | خط ۲۳۶: | ||
در مورد چگونگى انتشار اين مكاتبات فلسفى - عرفانى، چند نكته گفتنى است: | در مورد چگونگى انتشار اين مكاتبات فلسفى - عرفانى، چند نكته گفتنى است: | ||
1. براى نخستين بار استاد [[آشتیانی، جلالالدین|سيد جلالالدين آشتيانى]] اين مكاتبات را در نشريه «جاويدان خرد» بهصورت مقالهاى در سه قسمت و به ترتيب در سالهاى 1354، 1355 و 1357ش، با مقدمه و تعليقات، تصحيح و منتشر كرد. [[آشتیانی، جلالالدین|استاد آشتيانى]] با آنكه از سويى، در آثارش بيشتر در نقش شارح ظاهر مىشد و كمتر به انتقاد مىپرداخت و از سويى ديگر، در موضوع مورد بحث همعقيده با سيد احمد كربلايى و قائل به «وحدت شخصى وجود» بود، ولى بااينهمه، چند انتقاد اساسى بر آيتالله كربلايى وارد كرد و از جمله در تعليقه 80<ref>مكاتبات عرفانى، ص 94</ref> و تعليقه 84<ref>همان، ص 101 - 103</ref> او را قائل به «أصالة الماهية» دانست و در تعليقه 43<ref>همان، ص 67 - 68</ref> با اشاره به گرايش سيد به مسلك ذوق التأله محقق دوانى؛ يعنى أصالة الوجود در حضرت حق و أصالة الماهية در خلق، آن را بديهى البطلان دانست؛ زيرا ادله طرفين، قول به تفصيل را رد مىكند و حتى تصريح كرد كه «مرحوم سيد از تقرير برهان بر مطلب، مرتب طفره مىرود و با شعر و غزل و تغزل از معركه خارج مىشود و بالاخره نفرمود كه چرا وجودات خاصه امكانيه كه به قول او محدود به ماهيات اعتباريهاند، اعتبار و اوهام صرفند؟! حق اول، مگر صرف خارج و عين واقع و نفس منشأيت اثر نيست؟! مگر اثر غير از معلول است؟! مگر معلول از لوازم وجود خارجى علت نمىباشد؟!...»<ref>همان، تعليقه 47، ص 72</ref> و «مرحوم عارف محقق سيد احمد مانند ساير عرفاى اتباع آقا محمد بيدآبادى در نظريات و برهانيات تضلع ندارد و در مقام كشف، اعيان ممكنات را اعتبارى ديده و در مقام غلبه وحدت، كثرت را موهوم شناخته است»<ref>همان، تعليقه 43، ص 67 - 68</ref> و البته طبيعى است كه اين گونه انتقادها به مذاق هواداران «وحدت شخصى وجود» مانند آيتالله حسينى تهرانى، هيچ خوش نيامد. | 1. براى نخستين بار استاد [[آشتیانی، جلالالدین|سيد جلالالدين آشتيانى]] اين مكاتبات را در نشريه «جاويدان خرد» بهصورت مقالهاى در سه قسمت و به ترتيب در سالهاى 1354، 1355 و 1357ش، با مقدمه و تعليقات، تصحيح و منتشر كرد. [[آشتیانی، جلالالدین|استاد آشتيانى]] با آنكه از سويى، در آثارش بيشتر در نقش شارح ظاهر مىشد و كمتر به انتقاد مىپرداخت و از سويى ديگر، در موضوع مورد بحث همعقيده با سيد احمد كربلايى و قائل به «وحدت شخصى وجود» بود، ولى بااينهمه، چند انتقاد اساسى بر آيتالله كربلايى وارد كرد و از جمله در تعليقه 80<ref>مكاتبات عرفانى، ص 94</ref>و تعليقه 84<ref>همان، ص 101 - 103</ref>او را قائل به «أصالة الماهية» دانست و در تعليقه 43<ref>همان، ص 67 - 68</ref>با اشاره به گرايش سيد به مسلك ذوق التأله محقق دوانى؛ يعنى أصالة الوجود در حضرت حق و أصالة الماهية در خلق، آن را بديهى البطلان دانست؛ زيرا ادله طرفين، قول به تفصيل را رد مىكند و حتى تصريح كرد كه «مرحوم سيد از تقرير برهان بر مطلب، مرتب طفره مىرود و با شعر و غزل و تغزل از معركه خارج مىشود و بالاخره نفرمود كه چرا وجودات خاصه امكانيه كه به قول او محدود به ماهيات اعتباريهاند، اعتبار و اوهام صرفند؟! حق اول، مگر صرف خارج و عين واقع و نفس منشأيت اثر نيست؟! مگر اثر غير از معلول است؟! مگر معلول از لوازم وجود خارجى علت نمىباشد؟!...»<ref>همان، تعليقه 47، ص 72</ref>و «مرحوم عارف محقق سيد احمد مانند ساير عرفاى اتباع آقا محمد بيدآبادى در نظريات و برهانيات تضلع ندارد و در مقام كشف، اعيان ممكنات را اعتبارى ديده و در مقام غلبه وحدت، كثرت را موهوم شناخته است»<ref>همان، تعليقه 43، ص 67 - 68</ref>و البته طبيعى است كه اين گونه انتقادها به مذاق هواداران «وحدت شخصى وجود» مانند آيتالله حسينى تهرانى، هيچ خوش نيامد. | ||
2. [[آشتیانی، جلالالدین|استاد آشتيانى]] در سال 1361ش، مقالات مذكور را در كتابى مستقل تحت عنوان «مكاتبات عرفانى بين سيد احمد حائرى و شيخ محمدحسين غروى»، جمع و بدون هيچ تغييرى منتشر كرد. | 2. [[آشتیانی، جلالالدین|استاد آشتيانى]] در سال 1361ش، مقالات مذكور را در كتابى مستقل تحت عنوان «مكاتبات عرفانى بين سيد احمد حائرى و شيخ محمدحسين غروى»، جمع و بدون هيچ تغييرى منتشر كرد. | ||
ویرایش