۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
ج)- مجلسى در اين اثر، تعداد فراوانى از روايات را در زمينه سنن و اخلاق و آداب اسلامى جمع كرده تا انسان با پيروى از آن به كمال و سعادت دنيوى و اخروى برسد؛ | ج)- مجلسى در اين اثر، تعداد فراوانى از روايات را در زمينه سنن و اخلاق و آداب اسلامى جمع كرده تا انسان با پيروى از آن به كمال و سعادت دنيوى و اخروى برسد؛ | ||
د)- مجلسى فقط بر روايات اعتماد كرده، پس ترجمه در اينجا عبارت خواهد بود از ارجاع اين احاديث فارسى به اصل عربى آن؛ بنابراين، روايات، از منابعش استخراج شده و ترجمه عربى با آوردن عين عبارات روايات بدون هيچ تصرفى در آن و البته بر اساس ترتيبى كه نويسنده مراعات كرده؛ به انجام رسيده است. البته برخى از روايات، در منابع يافت نشده و خود مترجم آنها را به زبان عربى ترجمه كرده و آورده و اين روايات بيشتر از ده مورد نيست <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص5-8</ref> | د)- مجلسى فقط بر روايات اعتماد كرده، پس ترجمه در اينجا عبارت خواهد بود از ارجاع اين احاديث فارسى به اصل عربى آن؛ بنابراين، روايات، از منابعش استخراج شده و ترجمه عربى با آوردن عين عبارات روايات بدون هيچ تصرفى در آن و البته بر اساس ترتيبى كه نويسنده مراعات كرده؛ به انجام رسيده است. البته برخى از روايات، در منابع يافت نشده و خود مترجم آنها را به زبان عربى ترجمه كرده و آورده و اين روايات بيشتر از ده مورد نيست<ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص5-8</ref> | ||
5. براى آشنا شدن با چگونگى ترجمه در اثر حاضر و سهولت مقابله آن با متن اصلى، مطلبى از نويسنده همراه با ترجمه آن در اينجا ذكر مىشود: نويسنده چنين نوشته است: «فصل دوازدهم در آداب اسب تاختن و تير انداختن: در احاديث معتبر وارد شده است كه مسابقه و گروبندى جايز نيست، مگر در اسب و استر و الاغ و شتر و فيل و در تيراندازى» <ref>حلية المتقين، ص541</ref>مترجم، منبع اين روايت را نيافته و آن را چنين ترجمه كرده است: «الفصل الثاني عشر «آداب إجراء الخيل و الرماية»: روي في بعض الأحاديث المنقولة عن النبي(ص) و أهل بيته (ع) أنه لا تجوز المسابقة و الرهان إلا في الحصان و البغل و الحمار و الجمل و الفيل و في الرماية» <ref>متن كتاب، ص713</ref>همچنين نويسنده نوشته است: «در حديث صحيح از حضرت امام موسى(ع) منقول است كه هفت چيز است كه اگر در برابر مسافر ظاهر شود براى او شوم است: كلاغى كه فرياد كند از جانب راست او و سگى كه دم را علم كرده باشد و گرگى كه بر دم خود نشسته باشد و بر روى او فرياد كند، پس سه مرتبه بلند شود و پست شود و آهويى كه از جانب راست او بيايد و به جانب چپ او برود و جغدى كه فرياد كند و زن پير سفيدمويى كه روبهروى او بيايد و ماده الاغى كه گوشش بريده باشد؛ پس كسى كه از ديدن آنها ترسى به خاطرش بيايد، بگويد: «اعتصمت بك يا رب من شر ما أجد في نفسي فاعصمني من ذلك». چون اين را بگويد، ضررى به او نرسد» <ref>حلية المتقين، ص515-516</ref>مترجم، منبع اين روايت را نيز نيافته و آن را چنين ترجمه كرده است: «و في الحديث عن الإمام الكاظم(ع) أنه قال: سبعة أشياء إن قابلها المسافر قبل سفره فإنها شؤم عليه: نعيق الغرب من جانبه الأيمن و الكلب إذا رفع ذيله و الذئب إذا كان جالسا على ذيله و عواء الذئب في وجهه ثلاث مرات و مجيء الغزال من جانبه الأيمن و ذهابه إلى الجانب الأيسر و صراخ البوم و مجيء العجوز ذات الشعر الأبيض إليه و الأتان (أنثى الحمار) المقطوعة الأذنين؛ فإذا حصل الخوف لديه من هذه فليقل: «اعتصمت بك يا رب من شر ما أجد في نفسي فاعصمني من ذلك، لأن هذا يدفع الضرر عنه»» <ref>متن كتاب، ص677</ref> | 5. براى آشنا شدن با چگونگى ترجمه در اثر حاضر و سهولت مقابله آن با متن اصلى، مطلبى از نويسنده همراه با ترجمه آن در اينجا ذكر مىشود: نويسنده چنين نوشته است: «فصل دوازدهم در آداب اسب تاختن و تير انداختن: در احاديث معتبر وارد شده است كه مسابقه و گروبندى جايز نيست، مگر در اسب و استر و الاغ و شتر و فيل و در تيراندازى»<ref>حلية المتقين، ص541</ref>مترجم، منبع اين روايت را نيافته و آن را چنين ترجمه كرده است: «الفصل الثاني عشر «آداب إجراء الخيل و الرماية»: روي في بعض الأحاديث المنقولة عن النبي(ص) و أهل بيته (ع) أنه لا تجوز المسابقة و الرهان إلا في الحصان و البغل و الحمار و الجمل و الفيل و في الرماية»<ref>متن كتاب، ص713</ref>همچنين نويسنده نوشته است: «در حديث صحيح از حضرت امام موسى(ع) منقول است كه هفت چيز است كه اگر در برابر مسافر ظاهر شود براى او شوم است: كلاغى كه فرياد كند از جانب راست او و سگى كه دم را علم كرده باشد و گرگى كه بر دم خود نشسته باشد و بر روى او فرياد كند، پس سه مرتبه بلند شود و پست شود و آهويى كه از جانب راست او بيايد و به جانب چپ او برود و جغدى كه فرياد كند و زن پير سفيدمويى كه روبهروى او بيايد و ماده الاغى كه گوشش بريده باشد؛ پس كسى كه از ديدن آنها ترسى به خاطرش بيايد، بگويد: «اعتصمت بك يا رب من شر ما أجد في نفسي فاعصمني من ذلك». چون اين را بگويد، ضررى به او نرسد»<ref>حلية المتقين، ص515-516</ref>مترجم، منبع اين روايت را نيز نيافته و آن را چنين ترجمه كرده است: «و في الحديث عن الإمام الكاظم(ع) أنه قال: سبعة أشياء إن قابلها المسافر قبل سفره فإنها شؤم عليه: نعيق الغرب من جانبه الأيمن و الكلب إذا رفع ذيله و الذئب إذا كان جالسا على ذيله و عواء الذئب في وجهه ثلاث مرات و مجيء الغزال من جانبه الأيمن و ذهابه إلى الجانب الأيسر و صراخ البوم و مجيء العجوز ذات الشعر الأبيض إليه و الأتان (أنثى الحمار) المقطوعة الأذنين؛ فإذا حصل الخوف لديه من هذه فليقل: «اعتصمت بك يا رب من شر ما أجد في نفسي فاعصمني من ذلك، لأن هذا يدفع الضرر عنه»»<ref>متن كتاب، ص677</ref> | ||
6. هرچند بررسى تفصيلى اين ترجمه در مواردى كه مترجم به ترجمه مطالب پرداخته، از نظر مطابقت با متن فارسى، كارى مشكل و تخصصى است و فرصت فراوانى مىطلبد، ولى با بررسى اجمالى اين اثر، مشخص شد كه مترجم در برگردان مطالب به موفقيت دست يافته و اشكالى در آن مشاهده نشد. | 6. هرچند بررسى تفصيلى اين ترجمه در مواردى كه مترجم به ترجمه مطالب پرداخته، از نظر مطابقت با متن فارسى، كارى مشكل و تخصصى است و فرصت فراوانى مىطلبد، ولى با بررسى اجمالى اين اثر، مشخص شد كه مترجم در برگردان مطالب به موفقيت دست يافته و اشكالى در آن مشاهده نشد. | ||
7. مترجم محترم، هرچند در ترجمه مقدمه نويسنده، فهرست بابهاى كتاب را آورده و بعد از «الباب الرابع عشر: في آداب السفر»، چنين ترجمه كرده است: «خاتمة: في بيان بعض الفوائد المتفرقة» <ref>مقدمه كتاب، ص15</ref>، ولى با تأسف، افزون بر آنكه خاتمه كتاب را ترجمه نكرده، از يادآورى اين نكته نيز خوددارى ورزيده و گويى بهصورت كلى اين مطلب را به طاق نسيان سپرده است. خاتمه، در متن فارسى، مفصل (16 صفحه) است <ref>ر.ك: حلية المتقين، ص549-564</ref> | 7. مترجم محترم، هرچند در ترجمه مقدمه نويسنده، فهرست بابهاى كتاب را آورده و بعد از «الباب الرابع عشر: في آداب السفر»، چنين ترجمه كرده است: «خاتمة: في بيان بعض الفوائد المتفرقة»<ref>مقدمه كتاب، ص15</ref>، ولى با تأسف، افزون بر آنكه خاتمه كتاب را ترجمه نكرده، از يادآورى اين نكته نيز خوددارى ورزيده و گويى بهصورت كلى اين مطلب را به طاق نسيان سپرده است. خاتمه، در متن فارسى، مفصل (16 صفحه) است<ref>ر.ك: حلية المتقين، ص549-564</ref> | ||
8. هرچند مترجم در مقدمهاش يادآور شده كه به منابع اندكى از روايات دست نيافته است و اين روايات بيشتر از ده مورد نيست <ref>مقدمه كتاب، ص8</ref>، ولى اين موارد، بيش از اين است و بهطور دقيق با جستجوى عبارت «لم نجده» و «لم نجده في المصدر» و «لم نعثر عليه»، تعداد 36 روايت در اين اثر پيدا مىشود كه منبع روائىاش به دست نيامده است <ref>مثلاً ر.ك: متن كتاب، ص38، پاورقى 4؛ ص61، پاورقى 5؛ ص72، پاورقى 2؛ ص82، پاورقى 4؛ ص177، پاورقى 4 و 5؛ ص182، پاورقى 4 و 5؛ ص209، پاورقى 2؛ ص223، پاورقى 6؛ ص224، پاورقى 4؛ ص254، پاورقى 1 و...</ref> | 8. هرچند مترجم در مقدمهاش يادآور شده كه به منابع اندكى از روايات دست نيافته است و اين روايات بيشتر از ده مورد نيست<ref>مقدمه كتاب، ص8</ref>، ولى اين موارد، بيش از اين است و بهطور دقيق با جستجوى عبارت «لم نجده» و «لم نجده في المصدر» و «لم نعثر عليه»، تعداد 36 روايت در اين اثر پيدا مىشود كه منبع روائىاش به دست نيامده است<ref>مثلاً ر.ك: متن كتاب، ص38، پاورقى 4؛ ص61، پاورقى 5؛ ص72، پاورقى 2؛ ص82، پاورقى 4؛ ص177، پاورقى 4 و 5؛ ص182، پاورقى 4 و 5؛ ص209، پاورقى 2؛ ص223، پاورقى 6؛ ص224، پاورقى 4؛ ص254، پاورقى 1 و...</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش