۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
نويسنده در ابتداى اثر، ترجمه كتاب را چنين ارزيابى مىكند: «... بخشى از آن را مورد بررسى و مطالعه قرار دادم، اشكالى بهنظر نرسيد، بلكه بر طبق برداشت من، ترجمه بسيار جالب، گويا و واضح و بهگونهاى است كه مراجعهكننده مىتواند بهآسانى از مطالب آن استفاده نمايد» <ref>مقدمه، ص13</ref> | نويسنده در ابتداى اثر، ترجمه كتاب را چنين ارزيابى مىكند: «... بخشى از آن را مورد بررسى و مطالعه قرار دادم، اشكالى بهنظر نرسيد، بلكه بر طبق برداشت من، ترجمه بسيار جالب، گويا و واضح و بهگونهاى است كه مراجعهكننده مىتواند بهآسانى از مطالب آن استفاده نمايد»<ref>مقدمه، ص13</ref> | ||
مترجم درباره پيشينه نگارش در فقه مقارن چنين مىنويسد: «برخى از فقهاى آگاه و دورانديش اسلام بهخاطر آشنايى مسلمانان با آراء فقهى مذاهب يكديگر از ديرباز به فكر تقريب بين مذاهب اسلامى بوده و كتابهاى مختلفى در موضوع «فقه مقارن» تدوين نمودهاند؛ همچون «الخلاف» تأليف [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]](ره)، «تذكرة الفقهاء» و «منتهى المطالب» تأليف [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلّى]](ره)، «كنز العرفان» تأليف [[فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله|فاضل مقداد]] (ره) و «الفقه على مذاهب الخمسة» تأليف [[مغنیه، محمدجواد|محمدجواد مغنيه]] (ره) <ref>ر.ك: همان، ص15</ref> | مترجم درباره پيشينه نگارش در فقه مقارن چنين مىنويسد: «برخى از فقهاى آگاه و دورانديش اسلام بهخاطر آشنايى مسلمانان با آراء فقهى مذاهب يكديگر از ديرباز به فكر تقريب بين مذاهب اسلامى بوده و كتابهاى مختلفى در موضوع «فقه مقارن» تدوين نمودهاند؛ همچون «الخلاف» تأليف [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]](ره)، «تذكرة الفقهاء» و «منتهى المطالب» تأليف [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلّى]](ره)، «كنز العرفان» تأليف [[فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله|فاضل مقداد]] (ره) و «الفقه على مذاهب الخمسة» تأليف [[مغنیه، محمدجواد|محمدجواد مغنيه]] (ره)<ref>ر.ك: همان، ص15</ref> | ||
وى در مقدمهاش به چند نكته اشاره كرده است: | وى در مقدمهاش به چند نكته اشاره كرده است: | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
#در كتاب مذكور اضافه بر نقل فتاوا، براهين و استدلالات علمى نيز ذكر شده تا بتواند مورد استفاده علما و محققين ژرفانديش قرار گيرد. | #در كتاب مذكور اضافه بر نقل فتاوا، براهين و استدلالات علمى نيز ذكر شده تا بتواند مورد استفاده علما و محققين ژرفانديش قرار گيرد. | ||
#در اين كتاب بيشتر نظرات فقهى علماى مشهور اهل تسنن و مشهور از فقهاى اماميه تبيين شده است؛ بنابراين از مراجع معاصر شيعه فتواى خاصى (با ذكر نام) نيامده، كه طبعاً مقلّدين آنان بايد به مناسك مرجع تقليد خويش مراجعه نمايند. | #در اين كتاب بيشتر نظرات فقهى علماى مشهور اهل تسنن و مشهور از فقهاى اماميه تبيين شده است؛ بنابراين از مراجع معاصر شيعه فتواى خاصى (با ذكر نام) نيامده، كه طبعاً مقلّدين آنان بايد به مناسك مرجع تقليد خويش مراجعه نمايند. | ||
#بعضى از آيات كلام الله مجيد بهطور مكرر آمده، كه تنها يك بار به ترجمه آن بسنده شده است <ref>همان، ص16</ref> | #بعضى از آيات كلام الله مجيد بهطور مكرر آمده، كه تنها يك بار به ترجمه آن بسنده شده است<ref>همان، ص16</ref> | ||
نويسنده، كتاب را با برخى مباحث مقدماتى مانند: تجديد بناى كعبه، اسامى كعبه در قرآن، اهميت حرم، حد حرم مكه مكرمه و حد حرم نبوى(ص) آغاز كرده است <ref>ر.ك: متن كتاب، ص36-18</ref> | نويسنده، كتاب را با برخى مباحث مقدماتى مانند: تجديد بناى كعبه، اسامى كعبه در قرآن، اهميت حرم، حد حرم مكه مكرمه و حد حرم نبوى(ص) آغاز كرده است<ref>ر.ك: متن كتاب، ص36-18</ref> | ||
پس از آن با تعريف لغوى و اصطلاحى حج وارد مباحث اصلى كتاب شده است. حج در لغت به معناى قصد كردن چيزى و در اصطلاح عبادت مخصوصى است كه در زمان و مكان معين و به شكل خاصى در جوار بيتالله الحرام انجام مىشود. فقها براى اثبات وجوب حج به دلائلى از «قرآن» و «حديث» و «اجماع» استناد كردهاند كه در ادامه مباحث آمده است. استطاعت و فروعات آن نيز از ديگر موضوعات اين بخش است <ref>همان، ص58-38</ref> | پس از آن با تعريف لغوى و اصطلاحى حج وارد مباحث اصلى كتاب شده است. حج در لغت به معناى قصد كردن چيزى و در اصطلاح عبادت مخصوصى است كه در زمان و مكان معين و به شكل خاصى در جوار بيتالله الحرام انجام مىشود. فقها براى اثبات وجوب حج به دلائلى از «قرآن» و «حديث» و «اجماع» استناد كردهاند كه در ادامه مباحث آمده است. استطاعت و فروعات آن نيز از ديگر موضوعات اين بخش است<ref>همان، ص58-38</ref> | ||
عمره، موضوع ديگرى است كه جداگانه به آن پرداخته شده است. در اين موضوع، معناى لغوى و شرعى، اهميت عمره مفرده، اقسام عمره و فرق آنها و احكام و شرايط عمره مطرح شده است. عمره مفرده جداى از حج صورت مىگيرد و زمان آن هم در نزد جميع فقهاى اماميّه، حنفيان، شافعيان، ظاهريه، حنابله، اوزاعيه و بقيه مذاهب، در طول سال است؛ وليكن بهترين اوقات آن به نظر اماميه، ماه رجب مىباشد <ref>همان، ص60</ref> | عمره، موضوع ديگرى است كه جداگانه به آن پرداخته شده است. در اين موضوع، معناى لغوى و شرعى، اهميت عمره مفرده، اقسام عمره و فرق آنها و احكام و شرايط عمره مطرح شده است. عمره مفرده جداى از حج صورت مىگيرد و زمان آن هم در نزد جميع فقهاى اماميّه، حنفيان، شافعيان، ظاهريه، حنابله، اوزاعيه و بقيه مذاهب، در طول سال است؛ وليكن بهترين اوقات آن به نظر اماميه، ماه رجب مىباشد<ref>همان، ص60</ref> | ||
در بخش ديگر كتاب، اقسام حج، مواقيت احرام، لباس احرام و محرمات احرام و مانند آن بحث شده است. در ابتداى اين بخش به بدعتگذارى در امر حج اشاره شده است: «به اتفاق جميع فقها حج بر سه قسم است: «حج تمتع»، «حج قِران» و «حج افراد»؛ وليكن علامّه جصّاص الرازى الحنفى در كتاب خود به نام «أحكام القران» در باب عمره تمتع مىگويد: عمر بن خطاب، حج تمتع را نهى كرده و آن را به قران و افراد منحصر مىداند و لذا گفته است: «دو متعه در زمان رسول خدا حلال بود (متعه زنان و متعه حج)، من آنها را حرام و بر آن عقوبت مىكنم». ولى از آنجا كه اين حرف برخلاف فرمايش پيامبر و در واقع ناديده گرفتن سنّت آن حضرت است، بعضى از علماى اهل سنّت از جانب عمر عذرخواهى كردهاند كه مقصود وى از اين حرف اين بوده كه خانه خدا در غير ماههاى حج از زائرين خالى نباشد» <ref>همان، ص66</ref> | در بخش ديگر كتاب، اقسام حج، مواقيت احرام، لباس احرام و محرمات احرام و مانند آن بحث شده است. در ابتداى اين بخش به بدعتگذارى در امر حج اشاره شده است: «به اتفاق جميع فقها حج بر سه قسم است: «حج تمتع»، «حج قِران» و «حج افراد»؛ وليكن علامّه جصّاص الرازى الحنفى در كتاب خود به نام «أحكام القران» در باب عمره تمتع مىگويد: عمر بن خطاب، حج تمتع را نهى كرده و آن را به قران و افراد منحصر مىداند و لذا گفته است: «دو متعه در زمان رسول خدا حلال بود (متعه زنان و متعه حج)، من آنها را حرام و بر آن عقوبت مىكنم». ولى از آنجا كه اين حرف برخلاف فرمايش پيامبر و در واقع ناديده گرفتن سنّت آن حضرت است، بعضى از علماى اهل سنّت از جانب عمر عذرخواهى كردهاند كه مقصود وى از اين حرف اين بوده كه خانه خدا در غير ماههاى حج از زائرين خالى نباشد»<ref>همان، ص66</ref> | ||
در بخشهاى ديگر كتاب، احكام طواف، سعى، وقوف در مزدلفه، منى و احكام مصدود و محصور بيان شده است. | در بخشهاى ديگر كتاب، احكام طواف، سعى، وقوف در مزدلفه، منى و احكام مصدود و محصور بيان شده است. |
ویرایش