القاموس الفقهي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>'
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>')
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>')
خط ۵۹: خط ۵۹:
#:دو- در اين اثر بيشتر كلمات بغرنج كه در كتاب‌هاى فقهى قديمى و جديدى پراكنده شده، جمع و توضيح داده شده است.
#:دو- در اين اثر بيشتر كلمات بغرنج كه در كتاب‌هاى فقهى قديمى و جديدى پراكنده شده، جمع و توضيح داده شده است.
#:سه- نخست اصطلاحات را بر حسب حروف الفبا تنظيم و اصل اشتقاق هركدام را بيان كرده و معناى لغوى‌اش را آورديم و بعد معناى اصطلاحى متداول در علم فقه را توضيح داديم و در بيشتر اوقات به ارتباط بين معناى لغوى و معناى اصطلاحى و سبب تسميه اشاره كرديم. همچنين در اين اثر به حكم شرعى كلى اشاره شده و حركات صرفى و اعرابى در صورت نياز مشخص شده تا الفاظى كه به‌صورت اشتباه مشهور شده معلوم گردد ...<ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص5</ref>
#:سه- نخست اصطلاحات را بر حسب حروف الفبا تنظيم و اصل اشتقاق هركدام را بيان كرده و معناى لغوى‌اش را آورديم و بعد معناى اصطلاحى متداول در علم فقه را توضيح داديم و در بيشتر اوقات به ارتباط بين معناى لغوى و معناى اصطلاحى و سبب تسميه اشاره كرديم. همچنين در اين اثر به حكم شرعى كلى اشاره شده و حركات صرفى و اعرابى در صورت نياز مشخص شده تا الفاظى كه به‌صورت اشتباه مشهور شده معلوم گردد ...<ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص5</ref>
#نويسنده، فرهنگ الفبايى اصطلاحات را با «آبق» شروع كرده ...<ref>متن كتاب، ص7</ref> و... و با واژگان ديگرى چون «جائر» ...<ref>همان، ص61</ref> و... و «ضائع» ...<ref>همان، ص129</ref> و... و «لازم» ...<ref>همان، ص175</ref> و... ادامه داده و با «يمين برائة» ...<ref>همان، ص227</ref> پايان داده است.
#نويسنده، فرهنگ الفبايى اصطلاحات را با «آبق» شروع كرده ...<ref>متن كتاب، ص7</ref>و... و با واژگان ديگرى چون «جائر» ...<ref>همان، ص61</ref>و... و «ضائع» ...<ref>همان، ص129</ref>و... و «لازم» ...<ref>همان، ص175</ref>و... ادامه داده و با «يمين برائة» ...<ref>همان، ص227</ref>پايان داده است.
#نويسنده در مورد «التسامح في أدلة السنن» چنين نوشته است: تسامح در ادله سنن، قاعده‌اى فقهى است كه از نصوص روايى اقتباس شده است و مفادش اين است كه اگر حديثى وارد شود در مورد مستحبى و مكلف به آن عمل كند، پس به‌تحقيق عملى مستحبى به‌جا آورده است و براى او همان ثواب مذكور هست؛ حتى اگر آن حديث صحيح نباشد، بلكه حتى اگر معلوم شود كه آن عمل در واقع مستحب نيست. كسى كه اين قاعده برايش ثابت شده و همچنين مقلدان وى مى‌توانند هر امر مشكوك الاستحباب را به نيت استحباب به‌جا آورند، ولى كسى كه براى وى ثابت نشده و نيز مقلدان او نمى‌توانند به نيت استحباب به‌جا آوررند، بلكه بايد به نيت رجاء و اميد به مشروعيت و مطلوبيت به‌جا آورند ...<ref>همان، ص45</ref>
#نويسنده در مورد «التسامح في أدلة السنن» چنين نوشته است: تسامح در ادله سنن، قاعده‌اى فقهى است كه از نصوص روايى اقتباس شده است و مفادش اين است كه اگر حديثى وارد شود در مورد مستحبى و مكلف به آن عمل كند، پس به‌تحقيق عملى مستحبى به‌جا آورده است و براى او همان ثواب مذكور هست؛ حتى اگر آن حديث صحيح نباشد، بلكه حتى اگر معلوم شود كه آن عمل در واقع مستحب نيست. كسى كه اين قاعده برايش ثابت شده و همچنين مقلدان وى مى‌توانند هر امر مشكوك الاستحباب را به نيت استحباب به‌جا آورند، ولى كسى كه براى وى ثابت نشده و نيز مقلدان او نمى‌توانند به نيت استحباب به‌جا آوررند، بلكه بايد به نيت رجاء و اميد به مشروعيت و مطلوبيت به‌جا آورند ...<ref>همان، ص45</ref>
#نويسنده در مورد «قنوت» چنين نوشته است: قنوت در لغت به معناى خضوع براى خدا و اطاعت از اوست و در اصطلاح عبارت است از دعايى كه در ركعت دوم نماز بعد از قرائت خوانده مى‌شود و در برخى نمازها در مواضع ديگرى به‌جا آورده مى‌شود. قنوت، مستحب است ...<ref>همان، ص166</ref>
#نويسنده در مورد «قنوت» چنين نوشته است: قنوت در لغت به معناى خضوع براى خدا و اطاعت از اوست و در اصطلاح عبارت است از دعايى كه در ركعت دوم نماز بعد از قرائت خوانده مى‌شود و در برخى نمازها در مواضع ديگرى به‌جا آورده مى‌شود. قنوت، مستحب است ...<ref>همان، ص166</ref>
خط ۶۷: خط ۶۷:




براى كتاب حاضر، فقط فهرست منابع ...<ref>متن كتاب، ص229-230</ref> و فهرست اجمالى مطالب ...<ref>همان، ص231-232</ref> تنظيم شده و فهرست‌هاى فنى ديگر نيامده است.
براى كتاب حاضر، فقط فهرست منابع ...<ref>متن كتاب، ص229-230</ref>و فهرست اجمالى مطالب ...<ref>همان، ص231-232</ref>تنظيم شده و فهرست‌هاى فنى ديگر نيامده است.


اين كتاب هيچ پى‌نوشت يا پاورقى ندارد، به‌جز چند مورد محدود كه نام و نشان و شماره سوره‌ها و آيه‌ها ذكر شده و يا به كتب روايى يا لغوى ارجاع داده شده است ...<ref>ر.ك: همان، ص11، 16، 45، 101، 127، 140، 149، 151، 171، 184، 190، 204، 208، 217 و 221</ref>؛ درحالى‌كه بسيارى از مطالب كتاب نياز به ارجاع و استناد، به‌ويژه استناد به كتاب‌هاى فقهى دارد، ولى منبعش ذكر نشده است.
اين كتاب هيچ پى‌نوشت يا پاورقى ندارد، به‌جز چند مورد محدود كه نام و نشان و شماره سوره‌ها و آيه‌ها ذكر شده و يا به كتب روايى يا لغوى ارجاع داده شده است ...<ref>ر.ك: همان، ص11، 16، 45، 101، 127، 140، 149، 151، 171، 184، 190، 204، 208، 217 و 221</ref>؛ درحالى‌كه بسيارى از مطالب كتاب نياز به ارجاع و استناد، به‌ويژه استناد به كتاب‌هاى فقهى دارد، ولى منبعش ذكر نشده است.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش