هدیه غدیریه: دو نامه سیاه و سپید: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'علامه (محمدباقر) مجلسی' به 'علامه (محمدباقر) مجلسی '
جز (جایگزینی متن - 'علامه تهرانی' به 'علامه تهرانی ')
جز (جایگزینی متن - 'علامه (محمدباقر) مجلسی' به 'علامه (محمدباقر) مجلسی ')
خط ۵۲: خط ۵۲:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
امیر معصوم‌بیک بن امیر دانیال در نامه‌اش برای سران قبائل شیعه و عشایر و ...، خودش را امیرالمسلمین و خراسان را دارالکفر می‌نامد و از آن با خربها الله تعالی همراهی می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص30</ref>. او در کلماتش ضمن  بیان مقدار کارگر و مخارج بلاد خراسان می‌نویسد : «و محرابهاى مسجدها را بطریق حنفیة ایدها اللَه سازند و در مدح و ستایش شیخین و ذى‌النّورین که سراج امّت و هادى ملّتند کوشند و هرزه روا ندارند اى بیخبران! شجاعت على و محبّت آل رسول بیدوستى ایشان بچه کار آید»<ref>همان، ص31</ref>.  او از رسم لعن آل مروان و ابوسفیان در عزای حسین بن علی(ع) و عقیده شیعیان درباره عایشه انتفاد می‌کند و کار ابوسفیان با آل پیامبر(ص) در کربلا را امری خانوادگی و قومی می‌شمارد و قضاوت دراین‌باره را به خدا حواله می‌دهد<ref>ر.ک: همان</ref>. معصوم‌بیک در نامه‌اش، به شاه اسماعیل صفوی، ملا مهدی، علامه (محمدباقر) مجلسی و محمدخان عرب اهانت کرده و قتل و سوزاندن کتاب‌های مجلسی را واجب و دارای اجر می‌داند<ref>ر.ک: همان، ص32</ref>. او پیشنهاد می‌کند که مردمان این بلاد زن‌های خود را که به عهد سابق گرفته‌اند رها ساخته و دوباره نزد عالمان آن‌ها عقد بخوانند<ref>ر.ک: همان، ص33</ref>
امیر معصوم‌بیک بن امیر دانیال در نامه‌اش برای سران قبائل شیعه و عشایر و ...، خودش را امیرالمسلمین و خراسان را دارالکفر می‌نامد و از آن با خربها الله تعالی همراهی می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص30</ref>. او در کلماتش ضمن  بیان مقدار کارگر و مخارج بلاد خراسان می‌نویسد : «و محرابهاى مسجدها را بطریق حنفیة ایدها اللَه سازند و در مدح و ستایش شیخین و ذى‌النّورین که سراج امّت و هادى ملّتند کوشند و هرزه روا ندارند اى بیخبران! شجاعت على و محبّت آل رسول بیدوستى ایشان بچه کار آید»<ref>همان، ص31</ref>.  او از رسم لعن آل مروان و ابوسفیان در عزای حسین بن علی(ع) و عقیده شیعیان درباره عایشه انتفاد می‌کند و کار ابوسفیان با آل پیامبر(ص) در کربلا را امری خانوادگی و قومی می‌شمارد و قضاوت دراین‌باره را به خدا حواله می‌دهد<ref>ر.ک: همان</ref>. معصوم‌بیک در نامه‌اش، به شاه اسماعیل صفوی، ملا مهدی، [[مجلسی، محمدباقر|علامه (محمدباقر) مجلسی]]  و محمدخان عرب اهانت کرده و قتل و سوزاندن کتاب‌های مجلسی را واجب و دارای اجر می‌داند<ref>ر.ک: همان، ص32</ref>. او پیشنهاد می‌کند که مردمان این بلاد زن‌های خود را که به عهد سابق گرفته‌اند رها ساخته و دوباره نزد عالمان آن‌ها عقد بخوانند<ref>ر.ک: همان، ص33</ref>


کلمات سجیع و موزون ابتدایی پاسخ امیرمحمد خان به نامه معصوم‌بیک که به قلم حاج عبدالواحد طبسی (محمد رفیع) نوشته شده، به هماورد طلبی در جنگ می‌ماند<ref>برای دریافتن سبک نامه ص34 – 40 را مطالعه کن</ref>.  او در قسمتی از پاسخ به وی می‌نویسد «هجو و لعن و ملایم طبع خباثت مآلش حنظل شتم و لعن مینمود که خون فاسد طغیان از عروق آن مخنّث بیدین و ایمان ریخته و زهر تلخگوئى نشانۀ تریاق در دماغش آمیخته بحقنه قلم مرض سبات و سدر را علاج سازد»<ref>همان، ص40</ref>. او استفاده از کلمه امیرالمسلمین در نامه معصوم‌بیک را به‌نقد می‌کشد و می‌گوید در قواعد عربی جمع محلی به «الـ» مفید عموم است و چگونه او خود را حاکم جمیع فرق اسلامی از ترک و تاجیک و عرب و عجم و هندی و رومی می‌داند و خروج ایشان از حکم خودش را کفر!!!؟؟؟ وی این سخن میرمعصوم را با تبعیت خودِ وی از ابوالغانی محمدخان (که از نوادگان چنگیز است) و خطبه خانی او به نام ابوالغانی در منافات می‌بیند<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>.  
کلمات سجیع و موزون ابتدایی پاسخ امیرمحمد خان به نامه معصوم‌بیک که به قلم حاج عبدالواحد طبسی (محمد رفیع) نوشته شده، به هماورد طلبی در جنگ می‌ماند<ref>برای دریافتن سبک نامه ص34 – 40 را مطالعه کن</ref>.  او در قسمتی از پاسخ به وی می‌نویسد «هجو و لعن و ملایم طبع خباثت مآلش حنظل شتم و لعن مینمود که خون فاسد طغیان از عروق آن مخنّث بیدین و ایمان ریخته و زهر تلخگوئى نشانۀ تریاق در دماغش آمیخته بحقنه قلم مرض سبات و سدر را علاج سازد»<ref>همان، ص40</ref>. او استفاده از کلمه امیرالمسلمین در نامه معصوم‌بیک را به‌نقد می‌کشد و می‌گوید در قواعد عربی جمع محلی به «الـ» مفید عموم است و چگونه او خود را حاکم جمیع فرق اسلامی از ترک و تاجیک و عرب و عجم و هندی و رومی می‌داند و خروج ایشان از حکم خودش را کفر!!!؟؟؟ وی این سخن میرمعصوم را با تبعیت خودِ وی از ابوالغانی محمدخان (که از نوادگان چنگیز است) و خطبه خانی او به نام ابوالغانی در منافات می‌بیند<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش