۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '/ نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده' به '') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
محمد بنخاوند شاه بنسيد | '''محمد بنخاوند شاه بنسيد برهانالدين'''، معروف به «'''مير خواند'''» به گفته دكتر [[مشکور، محمدجواد|محمد جواد مشكور]]، گمان مىرود تذكرة مجالس النّفائس امير علىشير نوايى، نخستين اثرى باشد كه از ميرخواند ياد كرده است. نام وى سيّد بن امير برهانالدّين خاوند شاه بنشاه كمالالدّين محمود بلخى، معروف به ميرخواند يا اميرخواند است. او خود را در كتابش محمّد بنخواند شاه مىنامد و مىگويد لقب ميرخواند را ديگران به وى دادهاند. او از مورخان بزرگ قرن نهم هجرى بود كه در 873 هجرى در بخارا زاده شد. | ||
پدرش سيّد برهانالدّين خاوند شاه، در بخارا تجارت مىكرد و نسب آنان با چهار واسطه به سيّد اجل بخارى مىرسيد. بنابراين، وى حسب و نسب عالى داشت، اما بهرغم اين برخوردارى، از تكبر و فخر بر كنار بود و از خردسالى در حديث و ديگر معارف و علوم معقول و منقول، چيرهدست و در فن انشا بىهمتا شد، اما در كودكى پدرش را از دست داد و بر اثر تنگدستى از آنجا به بلخ رفت و از عالمان آن سامان بسيار بهره گرفت و در جرگه دانشمندان روزگار خود درآمد. آنگاه به هرات رفت و با مشايخ صوفيه بزرگ همسخن شد و بسيار شهرت يافت و مريد شيخ بهاءالدّين گشت و تا وفات وى در آنجا ماند. سلطان حسين بايقرا و وزير دانشدوست او اميرعلى شير نوايى در آنجا به وى توجه كردند و او در فن ادب و انشا و تاريخنگارى چيرهدست شد و سرانجام روضة الصفا را به نام آن وزير دانشمند نوشت. ميرخواند در خانقاهِ «خلاصه» مىزيست كه امير در هرات ساخته بود و در آنجا با خاطرى جمع به كار تحقيق سرگرم بود. | پدرش سيّد برهانالدّين خاوند شاه، در بخارا تجارت مىكرد و نسب آنان با چهار واسطه به سيّد اجل بخارى مىرسيد. بنابراين، وى حسب و نسب عالى داشت، اما بهرغم اين برخوردارى، از تكبر و فخر بر كنار بود و از خردسالى در حديث و ديگر معارف و علوم معقول و منقول، چيرهدست و در فن انشا بىهمتا شد، اما در كودكى پدرش را از دست داد و بر اثر تنگدستى از آنجا به بلخ رفت و از عالمان آن سامان بسيار بهره گرفت و در جرگه دانشمندان روزگار خود درآمد. آنگاه به هرات رفت و با مشايخ صوفيه بزرگ همسخن شد و بسيار شهرت يافت و مريد شيخ بهاءالدّين گشت و تا وفات وى در آنجا ماند. سلطان حسين بايقرا و وزير دانشدوست او اميرعلى شير نوايى در آنجا به وى توجه كردند و او در فن ادب و انشا و تاريخنگارى چيرهدست شد و سرانجام روضة الصفا را به نام آن وزير دانشمند نوشت. ميرخواند در خانقاهِ «خلاصه» مىزيست كه امير در هرات ساخته بود و در آنجا با خاطرى جمع به كار تحقيق سرگرم بود. | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
== وابستهها == | == وابستهها == | ||
[[تاریخ روضة الصفا فی سیرة الانبیاء و الملوك و الخلفا]] | [[تاریخ روضة الصفا فی سیرة الانبیاء و الملوك و الخلفا]] | ||
[[روضة الصفا]] | [[روضة الصفا]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] |
ویرایش